2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
روابط سالم چقدر با روابط ناسالم متفاوت است؟ سالم ، قابل درک ، برنامه ریزی شده ، قابل پیش بینی ، قابل اعتماد ، مراقب ، احترام به مرزهای شریک زندگی و حرکت به سمت صمیمیت معنوی … آنها ساده هستند. اما برای ایجاد آنها ، زمان ، بلوغ روانی ، نیاز آگاهانه دو شریک در یک رابطه عادی و توانایی عشق نیاز است.
روابط ناسالم - پیچیده ، مملو از مشکلات ، سوء تفاهم ها ، ناتوانی در توافق ، هیجان انگیز احساسی. آنها نسبت به احساسات بی رحمانه هستند ، مملو از بازی های روانی و رفتارهای دستکاری کننده هستند ، روح ها را آسیب می رسانند ، شخصیت ها را از بین می برند.
یک سوال منطقی در حال آماده شدن است - چرا؟ چرا و چرا مردم رفتارهای مضر ، تعاملات مخرب ، درد ، رنج ، ناامیدی را در خود ، دیگران و به طور کلی زندگی انتخاب می کنند؟
از این گذشته ، اگر جدا نشوید ، همه رویای عشق را می بینند. بزرگ ، روشن ، قوی ، وفادار ، متقابل ، پرشور ، لطیف ، بال دادن ، قدرت بخشیدن ، همه چیره شدن ، ابدی … واقعی ، در یک کلام.
بیایید با دلیل شروع کنیم:
- با وارد شدن به یک رابطه ، هریک از ما قبلاً تصور خاصی از عشق و مظاهر آن داریم ، که بله ، حتی در دوران کودکی شکل می گیرد. کودک آنچه را که بین والدینش می دید و در رابطه با خود احساس می کرد ، "عشق" می نامد. قالب رابطه ای را انتخاب می کند و بازتولید می کند که از نظر کودکی از نظر درجه احساسی ، شکل و محتوا آشنا است. متأسفانه ، همه روابط نمونه ها و الگوهای مثبتی نیستند.
- توجه به این نکته نیز ضروری است که تمام نسل ها با این ایده پرورش می یابند که عشق واقعی داغ دائمی شورها و گردباد احساسات است. همه خانواده های شاد به همان اندازه خوشبخت هستند. اینجا دیگر چه می توانید بگویید؟ اما همه ناراضی - هر کدام به شیوه خود. و تنوع بسیار وسیعی وجود دارد که هرگز شگفت زده نمی شوید. ملودرام ها ، برنامه های گفتگو ، آهنگ "ضربه" ، شعر و نثر "زباله" را در رابطه با حذف مغز ، خیانت ، خیانت ، درگیری ها ، بخشی جدایی ناپذیر از "عشق" ارائه می دهند. و اگرچه اکثر آثار ادبی فقط یک کتابچه راهنمای علمی "چگونه نباشند" هستند ، بسیاری همچنان فکر می کنند که روابط عادی و عشق لزوماً از طریق خارها به ستارگان ، با یک درام جهانی ، که در آن مطمئناً باید رنج بکشد ، برگردد ، است. عذاب و سزاوار است
- و کسی از روال عادی می ترسد ، از آنچه در کالاهای خانگی خورده می شود ، علایق متفاوت می شود ، هورمون ها آرام می شوند - اشتیاق فروکش می کند و کسالت می آید. و غالباً به جای روابط عادی سالم ، روابط با آریتمی ، دردسر ، بازیهای بی پایان "چه کسی را کی می سازد" و نقض بی رحمانه مرزهای یکدیگر را انتخاب می کنند. برخی از مردم تصور می کنند که شور و اشتیاق ایتالیایی و راه رفتن دقیقاً راهی برای جلوگیری از کسالت و قالب روابط "زنده" برای سالهای طولانی است.
حالا چرا.
هنگامی که روابط به پیگیری مداوم احساسات قوی تبدیل می شود ، وابستگی احساسی به خود احساسات شکل می گیرد. از هیچ عشقی خبری نیست. این شریک به عنوان بستری برای بازی کردن و دریافت هورمون تقویت کننده آدرنالین استفاده می شود. اما کمین و دلخوری این است که حساسیت کم رنگ شده است. فرد خود را احساس نمی کند ، زندگی را در خود احساس می کند ، از روابط در حالت آرامش نسبی رضایت دارد. به هر حال ، روان مکانیسم های سازگاری را برای همه چیز توسعه می دهد. ما حتی می توانیم به خوابیدن روی ناخن عادت کنیم و احساس درد را متوقف کنیم. و … زمانی فرا می رسد که نمی توانید بدون دوپینگ انجام دهید. و سپس … سپس شما باید "دوز" را افزایش دهید. و این در حال حاضر واقعاً چشمگیر ، خطرناک و با پیش بینی غم انگیز برای آینده است.
سرد و گرم ، دور - رابطه نزدیک و پرشور پس از رسوایی ناتوان کننده - فقط یک رابطه عاطفی دردناک ایجاد می کند.هنگامی که احساسات دائماً از مقیاس خارج می شوند - فرسودگی احساسی ، خستگی ذهنی و خستگی عصبی در یک رابطه اجتناب ناپذیر است.
نیازی به گفتن نیست ، این سیستم عصبی را بیشتر متزلزل می کند ، تعادل را در روابط ایجاد می کند و اعتماد به جهان ، به شریک زندگی و خود را تضعیف می کند.
اگر در این حالت حرکت کنید ، مطمئناً با عمق عبارت آهنگ "و تو مرا دوست داری ، مغز من را دوست نداشته باش …" روبرو می شوی. در نتیجه ، ممکن است چیزی برای به خاطر سپردن ، چیزی برای پشیمانی و درمان وجود داشته باشد ، اما چیزی برای گفتن به نوه ها وجود ندارد. وقتی می خواهید داغ ، تندتر و آدرنالین باشید ، به طوری که رابطه مبهم نباشد - وقت آن است که فکر کنید!
و همه چی؟ و همه به این دلیل که ما به ندرت نزدیکی واقعی را با مردم می دیدیم و احساس می کردیم.
من نمی خواهم غصه بخورم ، اما عشق به خودی خود به عنوان هدیه ای از سوی خدا بوجود نمی آید. این چیز متقابل (بیش از یک احساس و وسیع تر از یک فرایند) به تدریج بین افراد در روابط رشد می کند و قوی می شود. عشق مکان و روندی است که در آن افراد متقابلاً از یکدیگر الهام گرفته و تغذیه می کنند. اعتیاد یک آسیب شناسی است که در آن افراد از یکدیگر برای دریافت "دوز" احساسات مورد نیاز خود استفاده می کنند.
و نه ، خسته کننده ، ملایم و معمولی نیست. یک رابطه سالم ایمن ، پایدار ، قابل اعتماد ، قابل اعتماد ، آرام است. در آنها ، شرکا اعتماد به نفس و چشم انداز را احساس می کنند ، می توانند علنا و صادقانه خواسته ها و نیازهای خود را اعلام کنند. آنها توسط یکدیگر شنیده می شوند و برای رضایت آنها تلاش می کنند. برای آنها خوشحال کننده و شادی آور است که یکدیگر را خوشحال کنند. برای انجام این کار ، آنها منبعی دارند که از طریق تعامل مثبت با کیفیت بالا جمع آوری شده است. و این منبع شرکا را قادر می سازد از روابط و زندگی خود راضی باشند ، ایده های جدیدی را به ارمغان بیاورند ، خواسته ها را تحقق بخشند ، برای دستاوردهای بیشتر ، توسعه و تحقق خود به خود احساس قدرت و ایمان کنند.
به طور کلی ، ما خودمان محتوا و کیفیت شخصیت و روابطمان را انتخاب می کنیم. هر تجربه ای پردازش می شود ، توانایی ها توسعه می یابد و مهارت ها شکل می گیرد ، یک تمایل وجود دارد.
بنابراین ، من برای همه ما آرزو می کنم انتخاب ها و تصمیمات درست ، ثبات عاطفی ، سلامت روانی و البته عشق واقعی و روابط هماهنگ باشد.
توصیه شده:
خوب ، خودت را دوست داشته باش ، آشغال! روان درمانگر یادداشت می کند
شما می دانید که مردم اغلب با درخواست "من باید خودم را دوست داشته باشم" تماس می گیرند. همراه با افزایش عزت نفس ، پربازدیدترین موضوع. به زودی یک تابلو روی درب نصب می کنم که می گوید: "عزت نفس در اینجا دوباره به دست می آید". آیا فکر می کنید آنها واقعاً می خواهند خود را همانطور که هستند دوست داشته باشند؟ هیچ چیز از این دست.
زنانی که هرگز دوست نداشته اند
"من یک ظاهر معمولی دارم ، من باهوش ، اقتصادی ، با شوخ طبعی هستم ، کار خوبی دارم. چرا آنها مرا دوست ندارند؟ دیگران شوهر و طرفدار دارند. و من هیچ رابطه ای با مردان ندارم. اما شما واقعاً می خواهید احساس کنید دوست دارید و خودتان را دوست دارید
سرژ جینجر. مغز زن و مغز مرد
امروز شما خوش شانس هستید - دو سخنرانی خواهید داشت. یکی برای زنان ؛ دیگری برای مردان است! در واقع ، من قبلاً شروع کرده ام: در حال حاضر ، زنان و مردان پیام های متفاوتی می شنوند! شنوایی با هر دو نیمکره برای مثال - البته به طور کلی (البته با تغییرات فردی) - زنان صدای من را دو برابر بلندتر (دقیق تر ، 2 ، 3 برابر بلندتر) از مردان درک می کنند.
چگونه بفهمیم که این عشق است اگر شما هرگز دوست نداشته اید
در جهان هستی جای خاصی وجود دارد. به نظر می رسد نفس کشیدن و فکر کردن راحت تر است … در آنجا درختان بزرگ و قوی هستند. و مسیرها رد پای کوچک ما را به خاطر می آورند. اینجا کشور دوران کودکی ماست … ما برای بازگشت به جایی که زمان حال آینده درخشانی بود ، عجله داریم و بزرگسالان بسیار بزرگ و دست نیافتنی به نظر می رسیدند.
به من بگو کی را دوست داری و من به تو می گویم کیستی
"چه نوع افرادی را دوست داریم" یک سوال به ظاهر پیش پا افتاده است. اما نه. اگر متفکرانه به آن نزدیک شوید ، می توانید متوجه شوید که پاسخ به این س usال تا حد زیادی ما و زندگی ما را تعیین می کند. بنابراین ، درک پاسخ چنین سالی تعیین می کند: