وراثت والدین: این همه برای چه کسی است؟

تصویری: وراثت والدین: این همه برای چه کسی است؟

تصویری: وراثت والدین: این همه برای چه کسی است؟
تصویری: انحصار وراثت برای چه کسانی است؟ 2024, ممکن است
وراثت والدین: این همه برای چه کسی است؟
وراثت والدین: این همه برای چه کسی است؟
Anonim

برای زندگی یک فرد ، آنقدر ثروت جمع آوری می شود که گاهی اوقات ، با نگاه به گذشته ، افراد س questionsال می کنند:

"همه اینها از کجا می آید؟"

"این همه مال من است؟ دقیقاً مال من؟"

"چگونه همه اینها در زندگی من جا می گیرد؟"

به نظر می رسد برای همه اینها لازم است یک آسمان خراش ، یا بهتر بگوییم دو ، ساخته شود و حتی در آن صورت ، به نظر می رسد ، آنها سرنوشتی مشابه دوقلوهای آمریکایی خواهند داشت.

س Theال این است که با همه اینها چه باید کرد؟ و چگونه می توان همه چیز را که در طول زندگی جمع شده است توزیع کرد ، به طوری که هم شخص و هم کسانی که در این نزدیکی هستند خوب ، آسان و راحت باشند؟!

بیایید از دوران کودکی شروع کنیم.

همه کودکان والدین داشتند ، حتی کسانی که به طور رسمی آنها را نداشتند - افرادی بودند که به دلایلی وظایف والدین را انجام می دادند. در طول دوره رشد و بلوغ ، هر کودک می تواند تجربیات متفاوتی را در رابطه با والدین به دست آورد ، چه مثبت و چه نه.

گاهی اوقات این احساسات ، موقعیت ها و تجربیات به فرد اجازه نمی دهد که راحت زندگی کند ، با آرامش با گذشته ارتباط برقرار کند یا در زمان حال روابط هماهنگ با شخصیت های والدین ایجاد کند. سپس معلوم می شود که رابطه یا خاطرات آنقدر از احساسات سمی و تجربیات حاد اشباع شده است که باعث می شود فرد بدون توجه به انتظارات والدین خود نتواند زندگی خود را بسازد.

حتی اگر گاهی به نظر می رسد که زندگی شما دقیقاً با ایده ها و انتظارات ژنتیکی متفاوت است ، می توانید آن را به عنوان اثبات اهمیت ، اهمیت ، ارزش خود بسازید ، اما نه بر پایه خود - بلکه بر پایه والدین خود. بدین ترتیب ، قبل از هر چیز ، نشان دهید و به آنها ثابت کنید که چه دستاوردهایی را کسب کرده اید و چه (چه) بزرگی هستید!

اما در واقع ، آنها نیازی به اثبات چیزی ندارند ، شما می توانید به تنهایی شایسته باشید! برای انجام این کار ، نیازی به داشتن دستاوردهای بالا در حرفه ، شخصی یا هر دو حوزه زندگی نیست: مهم این است که فقط خودتان باشید! و این قبلاً خوب است!

کسانی که فکر می کنند من می توانم در اینجا یک دستورالعمل ساده و آسان برای خلاص شدن از شر این بیماری ارائه دهم ، باید ناامید شوم: اینطور نخواهد بود. اما شما زندگی شخصی و واقعی خود را در دست دارید و می توانید به یک متخصص مراجعه کرده و با آسیب های دوران کودکی خود کنار بیایید.

این یک فرایند تدریجی است ، ممکن است زمان و تلاش زیادی طول بکشد ، اما ارزش آن را دارد که زندگی و تنفس را برای شما آسان کند. هنگامی که این را احساس کردید ، از زمان ، تلاش و هزینه ای که در این مسیر دشوار صرف کرده اید پشیمان نخواهید شد و از آسمان و افرادی که در این نزدیکی هستند سپاسگزار خواهید بود ، به خاطر این واقعیت که آنها در هر حال نزدیک بوده و هستند. و برای کسانی که نمانده اند ، همچنین درک خواهید کرد که همه چیز تصادفی نیست.

به طور جداگانه ، می خواهم در مورد افراد مهم و قابل توجهی بگویم که یک فرد در روند زندگی با آنها ملاقات می کند. کسی علامت غیرقابل حذف بزرگی بر جای می گذارد ، در حالی که کسی ، زمانی که مهم و عزیز بود ، تنها یک پژواک باقی می ماند. هر کدام هدف خاص خود را دارند: هم برای این افراد که وارد زندگی ما می شوند ، و هم برای ما که به سراغ دیگران می آییم.

و حتی اگر واقعاً می خواهید در طول زندگی خود مهمترین شخص برای دیگری باشید ، مهم نیست که مسیرهای زندگی چگونه پیش می روند ، این امر به طرق مختلف اتفاق می افتد ، تمایل ما به تنهایی کافی نیست. بله ، در واقع ، این بسیار مفید نیست و مفید است که برای کسی بسیار مهم باشید یا کسانی را که مسیرهای آنها مدتهاست از یکدیگر جدا شده اند به رتبه خاصی برساند ، و شاید ، دیگر ملاقات نکنید.

اگر اغلب متوجه می شوید که افراد گذشته هنوز خود را به یاد می آورند ، اگرچه مدت زیادی است که با یکدیگر ارتباط برقرار نکرده اید و یکدیگر را ندیده اید ، اما در مورد چگونگی ایجاد سیستم دلبستگی در زندگی خود فکر کنید. اگر توجه داشته باشید که افراد ، کلمات ، رویدادها را سالها به یاد می آورید ، این می تواند نه تنها از یک حافظه عالی ، بلکه از یک وابستگی عاطفی قوی - یا بهتر بگویم ، وابستگی به افراد ، صرف نظر از حضور آنها در زندگی شما ، صحبت می کند.

سعی کنید آن را در اسرع وقت مشخص کنید ، زیرا بدون درک آن با کمک متخصص ، می توانید تمام زندگی خود را رنج دهید ، اما در واقع نه از آنچه این افراد انجام داده اند ، بلکه از این واقعیت که درد و اضطراب بیش از حد در طول زندگی در درون شما انباشته شده است

بنابراین ، کلمات جداکننده من: اگر روابط با والدین ، صرف نظر از سن ، مملو از تجربیات دشوار و حتی غیرقابل تحمل باشد ، و مهم نیست که چقدر تلاش می کنید عکس العمل نشان ندهید ، نتیجه ای ندارد ، شما باید به دنبال کمک باشید. و این شرم آور نیست ، بلکه برعکس ، بسیار محترمانه و به شیوه ای بزرگسالانه است - مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید!

توصیه شده: