شش اقدام مهم یک تاجر

تصویری: شش اقدام مهم یک تاجر

تصویری: شش اقدام مهم یک تاجر
تصویری: فیلم سینمایی « عملیات ترور»/ دوبله فارسی/ این فیلم اجازه اکران عمومی در ایران را نیافت 2024, ممکن است
شش اقدام مهم یک تاجر
شش اقدام مهم یک تاجر
Anonim

شش اقدام مهم به انگیزه ما مربوط می شود. آنها حاوی دستورالعمل هایی هستند که می توانند مستقیماً در زندگی مورد استفاده قرار گیرند. هیچ کس نمی تواند فقط با خواندن اطلاعات مفید موفق شود. نتایج پایدار را فقط می توان از طریق تجربه مستقیم به دست آورد که تغییرات واقعی را در ما ایجاد می کند. این مسیر با شیوه زندگی مناسب شروع می شود و با تمرکز مناسب به پایان می رسد. شش عمل مهم باعث ایجاد عشق در ما می شود که به ما اجازه می دهد از طریق شخصی حرکت کنیم. آنها یک چشم انداز رهایی بخش را تشکیل می دهند: یک درک عمیق که کسی که می بیند ، مرئی و عمل دیدن به هم وابسته اند و یک کل را تشکیل می دهند. فاعل ، ابژه و کنش از یکدیگر تفکیک ناپذیرند.

اقدامات نشان داده شده در مقاله باعث رهایی می شوند نه به این دلیل که تصاویر بد در آینه ذهن ما می توانند با تصاویر خوب جایگزین شوند. بازتاب های زیبا اعتماد به نفس را در ما بیدار می کند ، که به ما امکان می دهد از درک دوگانه خیر و شر فراتر برویم و همچنین ماهیت آینه را تشخیص دهیم - درخشان ، کامل و زیبا در هر چیزی که می تواند در آن ظاهر شود.

اگر ذهن را با برداشت های خوب پر کنیم ، شادی را برای ما به ارمغان می آورد. با این حال ، این شادی از شرطی فراتر نخواهد رفت. تنها زمانی که اقدامات مثبت ما با چشم انداز وحدت سوژه ، شی و عمل همراه شود ، به منفعت بی انتها دست خواهیم یافت.

اولین اقدام: سخاوت سخاوت منجر به این واقعیت می شود که هر موقعیتی برای ما باز می شود. طبیعتاً جهان مملو از ثروت خودجوش است. حتی اگر فوق العاده ترین موسیقی پخش شود ، اگر کسی در حال رقصیدن نباشد ، جشن برگزار نمی شود. اگر ما با دیگران شریک نباشیم ، هیچ اتفاق مهمی در زندگی ما رخ نخواهد داد. به همین دلیل است که سخاوت بسیار مهم است. در زمان های قدیم ، سخاوت می توانست به بقای دیگران کمک کند. سپس مهمترین چیز این بود که از غذاها و منافع مادی کافی برای همه استفاده کنیم. امروزه ، در بخش رایگان و بدون جمعیت ما در جهان ، همه چیز متفاوت است - قلبها بیشتر از گرسنگی بر اثر چاقی می میرند. افراد با رهایی از مشکلات بیرونی ، اما یاد نگرفتن که به روشنی فکر کنند ، مشکلات داخلی ایجاد می کنند. در نتیجه ، اکثر آنها احساس تنهایی و خطر می کنند. آنها از نگرانی های روزمره رهایی یافتند ، زندگی درونی خود را پیچیده کردند. بنابراین ، تعداد کمی از مردم لذت واقعی را می توانند تجربه کنند. بنابراین ، در غرب و آن قسمت از آسیا که از نظر ثروت مادی کمبودی وجود ندارد ، سخاوت بیشتر مربوط به حوزه احساسی است. این بدان معناست که قدرت ، شادی و عشق خود را به صورت غیر شخصی با دیگران تقسیم کنیم ، از سطحی که دیگر نمی توانید از آن خارج شوید.

اگر بخواهیم ذهن را از شرطی سازی رها کنیم ، خوب ، همه خوبی هایی که می توانیم با دیگران به اشتراک بگذاریم نامحدود می شود. به اشتراک گذاشتن توانایی های خود با مردم ، دادن احساسات گرم به آنها بالاترین هدیه ای است که می توانید تصور کنید. علاوه بر این ، در بین همه ویژگی های ذهن ، هیچ کدام به اندازه انرژی سرشار از شادی به طور مستقیم و جامع در تجربه دیگران نفوذ نمی کند.

ما به یاد داریم که استفاده حداکثری از همه چیزهایی که زندگی به ما می دهد و کمی بیشتر از میزان معمول عشق به شریک زندگی ، نه تنها در اینجا و اکنون به ما قدرت می بخشد ، بلکه ما را به رفاه بی پایان نزدیک می کند.

همانطور که اشاره کردم ، بزرگترین و تنها ثروت دائمی که می توان به موجودات بخشید ، نگاهی به ماهیت بی قید و شرط آنهاست. چه مفهومی داره؟ چگونه می توانید برتری ذاتی آنها را به دیگران نشان دهید؟

بسیاری از افراد با گرایش اجتماعی استدلال می کنند که چنین تدریسی تجملاتی است و شما باید ابتدا به مردم غذا بدهید. در واقعیت ، همه چیز متفاوت است: فضای کافی برای هر دو نوع سخاوت وجود دارد. هرچه ذهن افرادی که به آنها کمک می کنیم بهتر عمل کند ، محاسبه آنها برای آنها راحت تر خواهد بود که می توانند چند کودک را تغذیه کنند.در نتیجه ، سود مضاعفی دریافت خواهیم کرد و فقر کمتری در جهان وجود خواهد داشت. بدن به نحوی ناپدید می شود. به لطف ما ، ذهن غنی تر به حیات خود ادامه می دهد.

اقدام دوم: زندگی آگاهانه و معنی دار به نفع دیگران از آنجا که مفاهیمی مانند "اخلاق" یا "اخلاق" همیشه مورد سوء استفاده قرار می گیرند ، ما سعی خواهیم کرد از آنها اجتناب کنیم. در تاریخ ، اغلب مردم دقیقاً با استفاده از این کلمات در ترس مداوم نگه داشته می شدند ، و به خوبی روشن می شد که اگر دولت در این زندگی از آنها پیشی نگیرد ، پس از مرگ کلیسا این کار را انجام می دهد.

بهترین تعریف از اقدام دوم ، به احتمال زیاد ، "زندگی آگاهانه به نفع دیگران است". این یعنی چی؟ آیا برای تاجر امکان پذیر است؟ چگونه می توانید اقدامات ، کلمات و افکار بیشماری را حداقل در یک روز سازماندهی کنید.

درک این نکته که در سطح بدن ، گفتار و ذهن از چه چیزی باید اجتناب کرد ، دشوار نیست. هنگامی که مردم با پلیس مشکل دارند ، معمولاً به این دلیل است که آنها با خسارت اموال ارتباط دارند - بیشتر قتل ، سرقت و رفتارهای مضر جنسی. وقتی افراد تنها هستند ، این بدان معناست که آنها عادت داشتند که به دیگران چیزهای ناخوشایند بگویند ، آنها فریب می دادند ، می خواستند دیگران را اذیت کنند ، بدگویی می کردند ، یا با کلمات خود دیگران را دچار سردرگمی می کردند.

نقطه مقابل این اقدامات مضر ده عمل مثبت بدن ، گفتار و ذهن است (اطلاعات مربوط به این موضوع در مقاله بعدی آمده است). به لطف آنها ، افراد قوی و مفید برای دیگران می شوند و تنها نتیجه این شادی است.

مهم است که از بدن به عنوان ابزاری برای محافظت از موجودات ، منبع عشق و هر چیزی که به آن نیاز دارند استفاده شود. اگر کسی در برقراری ارتباط با دیگران مهارت دارد ، بدین معناست که او قبلاً این پتانسیل را در خود توسعه داده است. هرچه زودتر شروع کنیم ، بهتر است.

به لطف وسایل ارتباطی مدرن ، آنچه می گوییم به سرعت به دست بسیاری از افراد می رسد. اگر ما عادت داریم که آرام صحبت کنیم و اطلاعات واضحی از دیگران دریافت کنیم ، خیلی سریع از آن سود می بریم. این امر مستلزم صادق بودن تا حد امکان ، اجتناب از دروغ هایی است که به دیگران صدمه می زند. بهترین راه برای استفاده از ذهن این است که آرزوهای خوب داشته باشید ، از کارهای خوب دیگران لذت ببرید و روشن فکر کنید. از طریق این اقدامات ، ما به آرامش روحی دست می یابیم و در آینده ، هنگامی که آنها به یک عادت تبدیل شوند ، شادی زیادی را تجربه خواهیم کرد. ذهن از همه مهمتر است. امروز می توانیم به چیزی فکر کنیم ، فردا در مورد آن می گوییم و پس فردا آن را انجام می دهیم. هر لحظه ، هر "اینجا و اکنون" مهم است. اگر یاد بگیریم که مراقب ذهن باشیم ، هیچ چیز نمی تواند مانع پیشرفت ما شود.

اقدام سوم: به دنبال فرصت هایی برای شاد بودن به دلیل عصبانیت باشید. وقتی ثروت معنوی و مادی از طریق سخاوت جمع می شود ، وقتی می توانیم آگاهانه افکار ، کلمات و اعمال خود را کنترل کنیم ، سومین مورد مهم که ما به آن احتیاج داریم ، صبر است. این در مورد هدر ندادن انرژی خوبی است که در حال حاضر به نفع دیگران و ما است. چگونه می توانیم او را از دست بدهیم؟ از عصبانیت. خشم تنها تجملاتی است که نمی توانیم از عهده آن برآییم! تصورات خوب ، سرمایه ذهن و تنها منبع شادی دائمی در یک لحظه از عصبانیت سرد یا گرم می سوزد. اجتناب از عصبانیت بهترین لباس است که باید بپوشید. روشهای زیادی برای توسعه صبر وجود دارد. یکی از آنها کسب تجربه در شرایط دشوار است ، مانند مجموعه ای از رویدادهای جداگانه ، که ما به آنها واکنش نشان می دهیم ، بدون ارزیابی آنها. این "نظارت استروبوسکوپی" در صورت تهدید فیزیکی بسیار مثر است. همچنین می توان با کسی که منفی را ایجاد می کند همدردی کرد ، زیرا می دانیم که به او باز می گردد. آگاهی از ناپایداری و ماهیت مشروط هر تجربه ، درک اینکه افراد دشوار چقدر باید گیج کننده و ناخوشایند باشند.عکس العمل بدون خشم نسبت به آنچه در حال رخ دادن است ، تمام خرد جاودانه بدن ، گفتار و ذهن ما را آزاد می کند و سپس پیشرفت ما درست خواهد بود. ما همچنین می توانیم با آگاهی از این احساس و انجام ندادن کاری با آن ، "دزد را وارد خانه خالی کنیم". اگر چندین بار به ما سر بزند ، و ما آن را با انرژی تغذیه نکنیم ، آن وقت کمتر و کمتر شروع می شود ، تا اینکه در نهایت ، از ما دور می شود. کسی که می تواند خشم را مشاهده کند ، بازی کند ، و سپس ناپدید شود ، یک حالت درخشان از ذهن را باز می کند و همه پدیده ها را با وضوح آینه نشان می دهد. بسیار عاقلانه است که تا حد ممکن از خشم اجتناب کنید ، و اگر قبلاً از ما دیدن کرده است ، سریع آن را رها کنید. خود تصمیم برای مهار خشم و از بین بردن آن در لحظه بروز ، حمایت رشد "درونی" ماست. احساس خشم همیشه باعث مشکل می شود و عامل بیشتر رنج های جهان است ، اگرچه خود قدرت می تواند برای آموزش و محافظت مفید باشد.

اقدام چهارم: انرژی شادی آور برای توسعه حرکت رهایی بخش بعدی با انرژی کامل شادی همراه است. بدون آن ، زندگی ما فاقد "شتاب" خواهد بود و با گذشت زمان ما فقط پیر می شویم ، اما عاقل تر نمی شویم. ما باید از این امر آگاه باشیم و بدن ، گفتار و ذهن را با برداشت های خوبی تغذیه کنیم که اشتها را برای دستاوردها و شادی های بعدی برانگیزد.

در حالی که اکثر مردم تمایل زیادی به اینرسی دارند ، برای حفظ موقعیت ، ما می توانیم با تحرک و باز بودن درونی متمایز شویم. اگر بدانیم که همه موجودات فقط منتظرند کسی تمام دارایی خود را به آنها نشان دهد ؛ اگر ما درک کنیم که جهان یک بازی رایگان از فضا است - چه چیزی می تواند الهام بخش تر از استفاده از این آگاهی باشد.

شادی بزرگ همیشه با توسعه واقعی همراه است ، جایی برای رکود وجود ندارد. در اینجا ما دلبستگی به راحتی درونی را رها کرده و یاد می گیریم که الزامات کوچکی را برای دیگران و نیازهای بسیار بزرگ را برای خود تعیین کنیم.

عمل پنجم: مدیتیشن که به زندگی ما معنا می بخشد

چهار نکته قبلی باید برای همه آشکار باشد. هرکسی که به دنبال تقویت و معنا بخشیدن به زندگی خود است باید توجه و تلاش خود را به دیگران معطوف کند. این امر به آسانی از طریق سخاوتمندی در سطح بدن ، گفتار و ذهن به دست می آید. پتانسیل حاصله را باید به طرز ماهرانه ای از طریق افکار ، کلمات و اعمال مدیریت کرد و از خشم جلوگیری کرد که تمام بذرهای خوب کاشته شده را از بین می برد. انرژی سرشار از شادی به ما قدرت بیشتری می دهد که ابعاد جدیدی از تجربه را برای ما باز می کند. پس چرا ما هنوز به مدیتیشن نیاز داریم؟ این امر ضروری است زیرا ما معمولاً در حفظ حالات شادی ذهنی که گاهی اوقات تجربه می کنیم ، شکست می خوریم.

احساسات ناخواسته اغلب در گوشه های تاریک آگاهی ما کمین کرده اند و می توانند باعث شوند ما دوباره فکر کنیم ، بگوییم و کاری را انجام دهیم که هیچ کس از آن سود نخواهد برد. مراقبه برای آرامش بخشیدن و حفظ تمایلات عادی ذهن ، فاصله لازم را به ما می دهد تا بتوانیم نقش خود را در کمدی ها و تراژدی های زندگی انتخاب کنیم.

اقدام ششم: حکمت شناخت ماهیت واقعی ذهن ما پنج اقدام فوق عمدتا با نگرش خیرخواهانه نسبت به جهان پیرامون ما همراه بود ، که ذهن را با برداشت های خوبی که خوشبختی مشروط به ما می بخشد ، پر می کند. این آموزه ها به خودی خود فراتر نمی روند. با وجود این ، نکته ششم این اقدامات را آزاد کننده می کند ، یعنی "انتقال به طرف دیگر".

ما می توانیم به طور بسیار مختصر بگوییم: پاراگراف ششم در مورد درک اینکه کار خوب طبیعی است صحبت می کند. از آنجایی که موضوع ، موضوع و عمل جزء یک کل هستند ، چه کار دیگری می توانید انجام دهید؟ پدیده ها در شرط بندی متقابل وجود دارند و فضای یکسانی دارند و نه در آنها و نه در هیچ جای دیگر نمی توان "نفس" ، "من" یا "روح" را یافت.بنابراین ، ما درک می کنیم که همه موجودات خواهان خوشبختی هستند و این ، به نوبه خود ، منجر به این واقعیت می شود که ما با قدرت و استقامت به نفع آنها عمل می کنیم.

توصیه شده: