اسکار سمیونیچ و شب مالی

تصویری: اسکار سمیونیچ و شب مالی

تصویری: اسکار سمیونیچ و شب مالی
تصویری: Amir Tataloo Istanbul Concert ( 1400 مقدمات و تمرینات کنسرت استانبول ) 2024, ممکن است
اسکار سمیونیچ و شب مالی
اسکار سمیونیچ و شب مالی
Anonim

اسکار سمیونیچ و شب مالی

اسکار سمیونیچ مخفیانه در اعماق آگاهی خود به تعهد غیرقابل جبران زنان در عشق به پول اعتراف کرد ، اما طبیعت او با بیقراری اصرار داشت و برف روی یقه روباه در حال ریزش بود که همه چیز خیلی ساده نیست. اسکار سمیونیچ دوست داشت از نستازیا فیلیپونا دیدن کند به خودی خود همه جنبه های جدید و جدید روح که قبلاً ناشناخته بود ، و نمی توان گفت که این امر او را آرام نمی کرد ؛ بلکه این واقعیت او را به طور فصیح در مورد نیاز و مفید بودن مسلم ارتباط با نستازیا فیلیپونا متقاعد کرد. از این گذشته ، این چیز شگفت انگیزی نیست ، زیرا او ، نشسته بر تاج و تخت زمرد مخملی خود با یک نگاه خمیده درست بالای گوش راستش ، طلسم دست نخورده زمان را در خود ذكر كرده است كه در هر زنی ذكر شده است كه با طبیعتی بالاتر به توافق رسیده اند. تحلیلگر شد اسکار سمیونیچ با رعب و وحشت وصف ناپذیری وقت خود را سپری می کرد ، هم خود و هم تحلیلگر را آرام می کرد ، خواب آلودگی را به هم می ریخت و خواب داستان را در یک غبار عمومی از خودسری های غیرقابل قبول که برای اسکار سمیونیچ مشخص است ، ایجاد می کند. و هر بار ، در لحظه جدایی آنها ، اسکناس های نازک را که در محفظه قبلی خالی کیف پول خود مرتب شده بود ، با دقت بیرون می آورد ، گویی هیچ کس دیگری جز نستاسیا فیلیپونا نمی تواند وارد این فضا شود و به آرامی ، مانند یک گربه خزنده ، او همیشه اسکناس های جدید و ترد روی میز چای روی صندلی تحلیلگر ، و اندوهی غمگین و یک مشت حسرت داشت ، و کمی تردید در همان لحظه از سطل های پیراهن اتوکشی شده اسکار سمیونیچ ، کمی خودکشی کرد. ترحم آمیخته با ملایمت متکبرانه حرکت انگشتان دست دادن ، کمی بیشتر ، و به سختی حرکت قابل توجهی از فالانکس با انگشتی که پول را به خود می گیرد ، مانند ترفندی عجیب در میدان بازار ، پدها انگشتان دست روی اسکناس ها می چرخند و آنها را با واقعیت فنا ناپذیر کار مشترکشان تنها می گذارد ، و این امید که هنوز جایی برای معجزه وجود دارد ، و این پول ناگهان دوباره در جیب او خواهد بود ، و بنابراین ، هر بار ، او را می کشد ، آنها را می گذارد و گلسنگ را داخل می گذارد احتمال محاسبه حق بدون تردید بالاتر برای تنها ماندن با او.

در تمام این مدت ، در حالی که اسکار سمیونیچ در بخش اعصاب مراقبه خود بود ، نستازیا فیلیپونا به طور ناگهانی به ناخودآگاه ریخته شده ای که از صورت اسکار سمیونیچ جاری می شد خیره شد ، این پلک های تنش زده ، که زیر فشار وابستگی غیرمسئولانه منجمد شده بودند ، چشم هایشان را به آنچه اتفاق می افتاد ، کشید. و گونه هایی مانند آکاردئونی متورم در دست مدیر مست کاخ فرهنگ ، دو طبل متورم نفرت ، که در یک طغیان ناخواسته خشم باقی می ماند و در عدم امکان درک ایده محبت آمیزی شیرین از بازگشت سریع او به دنیای کامل و ایمنی کامل تراژدی زندگی اسکار سمیونیچ ، که توسط نستاسیا فیلیپونا مشاهده شد ، ایده تازه او در مورد چارچوب آگاهی را دود کرد ، و از سیالیت کامل آنچه ما قبلاً مورد توجه قرار می دادیم ، او ناتوانی در تسلیم شدن را گره زد. پول در حال حاضر به او وابسته است ، به زیبایی روی میز چای گذاشته شده است. و مدتها پس از رفتن اسکار سمیونیچ ، او با یک نگاه غارتگرانه به ارقامی که در طرح کلی اسکناس ها نشان داده شده نگاه کرد و از این صدای خشن و دردناک و جرقه زنی دور شد. طول پوست بیمار در مورد آنچه او به نظر می رسید ، اما هنوز او نیست. برای مدت طولانی نستازیا فیلیپوونا نمی توانست احساس لمس صورت خود را که از اسکناس می پرید خلاص کند ، او نگاه تند اسکار سمیونیچ را در چشمانش دید ، دستش فشرده شد و در یک خشم میدان حقیقت را سفت و محکم فشرده کرد. گونه هایش مشت شد و درد کشش برای چند آه از قلب تکان دهنده نستازیا فیلیپوونا به ورطه تصاویر پوسیده روی اسکناس های ترد جدید فروتنانه بر روی میز چای در نزدیکی تخت زمرد او دفن شد.

توصیه شده: