نارضایتی ها از کجا می آید؟

تصویری: نارضایتی ها از کجا می آید؟

تصویری: نارضایتی ها از کجا می آید؟
تصویری: فایل لو رفته از جلسه آموزش جنسی به زنان مومنه در مشهد! 18+ دوربين خنده 📽 2024, ممکن است
نارضایتی ها از کجا می آید؟
نارضایتی ها از کجا می آید؟
Anonim

عادت به آزردگی از کجا ناشی می شود؟ من سوء تفاهم را به یکباره نمی فهمم ، اما برای مدت طولانی منفی جمع می کنم و در نتیجه رابطه با شخص را خراب می کنم.

کینه توزی مکانیسم دفاعی کودک است. چه کسی می داند که والدینش نمی توانند نیاز او به توجه را برآورده کنند ، اسباب بازی بخرند ، فقط او را دوست داشته باشند ، با او بازی کنند ، احساسات او را به اشتراک نگذارند. اگر مادر و پدر آن را در خانواده منع کنند ، او نمی تواند مستقیماً در مورد این موضوع صحبت کند.

سپس منفی به جایی نمی رسد ، بلکه به توهین تبدیل می شود و در روح کودک زندگی می کند.

چنین کودکانی بزرگسال می شوند. و الگوهای رفتاری دیگر نه با مادر و پدر ، بلکه با شرکای رابطه ، دوستان ، همکاران یکسان است.

چنین افرادی از همه چیز ناراحت می شوند. صلح ، مردم ، بی عدالتی. حتی اگر هیچ دلیلی وجود نداشته باشد و دیگری به او آسیبی نرساند ، به جای اینکه مستقیماً بگوید:

"می دانید ، وقتی این را می گویید ، احساس غم و عصبانیت می کنم ، احساس می کنم بی ارزش هستم. وقتی این کار را می کنید و می گویید منظور شما چیست؟"

چنین شخصی به جای پیامها و س questionsالات مستقیم برای شریک خود ، یک دوست ، مدت طولانی رنج می برد ، و سپس منفجر می شود و به دیگری ، در حالت خشمگین و خشن ، می گوید که او را گرفت! که صدایش را نمی شنود!

برای شنیدن ، باید فوراً در مورد آنچه دوست دارید یا نه ، به شیوه ای غیر خشونت آمیز صحبت کنید.

بقیه والدین شما نیستند. آنها ، هر چقدر هم که نزدیک باشند ، نمی دانند کجا مرزهای شما را نقض می کنند ، کجا اشتباه می کنند و چرا. بنابراین ، شما باید در مورد آن صحبت کنید ، تا زمانی که کینه به بهشت برسد.

بیهوده نبود که گفتم که شکایات مکرر نیز یک احساس کودکانه است که شخص دیگری باید مسئول درگیری باشد و ابتدا عذرخواهی کند. مانند والدین در دوران کودکی ، که واقعاً مسئول کودک بودند.

اما دیگران والدین شما نیستند ، آنها مسئول احساسات شما نیستند ، به ویژه اگر آنها را نشناسند. شما نیز همیشه بخشی از مسئولیت آنچه اتفاق افتاده را بر عهده می گیرید.

دعوا ، طلاق ، هرچه باشد. هر دو همیشه در این امر دخیل هستند.

معمولاً افراد کینه توز بسیار حساس هستند و در کودکی وقتی والدینشان به احساسات و نیازهای عاطفی خود اهمیتی نمی دادند دچار آسیب می شوند. و هیچ شخص دیگری مانند مادربزرگ ، عمه یا پدربزرگ مهربان در این نزدیکی نبود.

کسی که خشم شما را پذیرفت و قضاوت نکرد.

کسی که تو را دوست داشت ، حتی اگر ناراحت باشی و کاری انجام ندهی.

چه کسی همیشه در کنار شما خواهد بود بدون توجه به آنچه اتفاق می افتد.

به همین دلیل است که دوران کودکی ارزشمند است ، زیرا فقط در آنجا یک کودک می تواند هر کسی باشد و محبوب باشد. و بدانید که افراد نزدیک او را می بخشند و می پذیرند.

جرم یک بزرگسال در دیگری ، در کل جهان ، تردید است که "ناگهان او من را نمی پذیرد ، و من در هر صورت آزرده می شوم ، تا بعداً مطالبه کنم!"

کینه ، تلاشی بزرگسالانه برای جلب مجدد عشق و پذیرش والدین از دیگران است که از آن بی خبرند.

در مورد خودم چی بگم. من هم ناراحت می شوم و آنها نیز به من آسیب رساندند. من فقط آن را ذخیره نمی کنم ، اما مستقیماً به آن شخص می گویم: "کلمات شما مرا آزرده کردند. من لیاقت آن را ندارم و متفاوت فکر می کنم. این باعث ناراحتی من می شود ، من برای شما ارزشمند نیستم." در این مورد ، دو راه وجود دارد ، یا در ارتباط غیر خشونت آمیز با هم تصمیم می گیریم ، در آینده چه کار کنیم و به ملاقات یکدیگر برویم ، یا از هم جدا می شویم.

من هیچ اتهامی به کسی ندارم ، من لحظات خوبی را در تعاملمان می بینم ، اما وقتی از پذیرفتن یکدیگر و در نظر گرفتن مرزهایمان دست برداریم ، بهتر است که متفرق شویم.

این تصمیم متقابل را زمانی اتخاذ کنید که رابطه شما از سودمندی اش فراتر رفته است و دیگر جایی برای شادی و عشق وجود ندارد.

وقتی ما آسیب پذیر می شویم ، آنها معمولاً از عزیزان ناراحت می شوند و از بزرگسالان انتظار مشابهی از والدین خود در دوران کودکی را داریم. و وقتی به آن نمی رسیم ، حتی بیشتر آزرده می شویم.

پس چه کاری میتونی در این مورد انجام بدی؟ اگر خود را فردی رنجیده و ناامید از زندگی می شناسید ، باید به زندگی خود نگاه کنید و از آن مراقبت کنید.

با شادی خود ، سلامت روانی خود ، خود را از نیرو و منابع پر کنید ، شغلی پیدا کنید ، شغلی که به شما خوشبختی می بخشد.

در این صورت دیگر زمانی برای کینه وجود نخواهد داشت ، زیرا شما به همه درباره نحوه آموختن شاد بودن با خود خواهید گفت.

برای انجام این کار ، شما باید مهارت های مهم روان یک فرد سالم را بیاموزید ، از نظر جسمی و روحی از والدین جدا شوید و خود را عزیزی بیابید که می تواند زندگی او را تغییر دهد)

توصیه شده: