ماسه درمانی اسکایپ - تحول و تجزیه و تحلیل

فهرست مطالب:

تصویری: ماسه درمانی اسکایپ - تحول و تجزیه و تحلیل

تصویری: ماسه درمانی اسکایپ - تحول و تجزیه و تحلیل
تصویری: Data Analysis in R by Dustin Tran 2024, ممکن است
ماسه درمانی اسکایپ - تحول و تجزیه و تحلیل
ماسه درمانی اسکایپ - تحول و تجزیه و تحلیل
Anonim

در مقاله قبلی ، ماسه درمانی اسکایپ - نقاشی تروما ، محدوده ، مواد و مزایای استفاده از این روش و ایجاد اولین نقاشی روی ماسه را توضیح دادم

برای بسیاری از شما ، این ممکن است برای استفاده از یک تکنیک موثر و جالب کافی باشد

با این حال ، من رویکرد پیچیده تری را در پیش می گیرم و در این مقاله می خواهم ادامه کل فرایند پیوسته و مرتبط را برایم شرح دهم

بنابراین ، هنگامی که مرحله اول به پایان رسید ، و دستورات مرحله دوم را به مشتری می دهید ، ممکن است با یک مشکل غیر منتظره روبرو شوید.

مشتریان تلاش خواهند کرد تا بلافاصله تصویر را به یک تصویر مثبت تبدیل کنند ، افسانه خود را تا انتها "بنویسند" ، و در نتیجه روند تجربه را قطع کنند. در این مورد تحمل داشته باشید و به مشتری کمک کنید تا گام به گام به کار بازگردد و حتی نقاشی روی ماسه را دوباره ایجاد کند.

نمونه ای از گفتگو با مشتری ، که عجله کرد همه کارها را یکجا زیبا و بدون درد انجام دهد. بدون انتظار برای دستورالعمل های مرحله دوم ، او تصویری مثبت ایجاد کرد ، که دوباره فرار از فرار در خیال و امید به رهایی آسان را تکرار کرد (حروف P و K از این پس به ترتیب نشان دهنده پاسخ های روانشناس و مشتری است)):

NS: من می بینم که چگونه دوباره از تجربه درد فرار می کنید و به توهم خوشبختی می پرید ، مشکل آشکار را انکار می کنید.

به: بله ، دقیقاً ، من نمی توانم به آنجا بروم.

NS: وظیفه من این است که شما را در نقطه درد نگه دارم و به شما یاد دهم که چگونه آن را تجربه کنید. و شما فرار می کنید و انکار می کنید.

به: من می خواهم آن را به پایان برسانم. به نظر می رسد در حال حاضر این افسردگی و درد را تحمل می کنم ، وقتی هر روز به مدت یک ساعت از آن می گذرم. خودش میاد!

NS: و وجود دارد. فقط نه خود آن ، بلکه شما خودتان. شما آن را نگه دارید و متوجه آن نشوید. وضعیت افسانه در شن و ماسه بسیار گویا است.

به: چرندیات! خوب ، پس چه باید کرد؟ متوجه نشدم. خوب ، من خودم ، من قبلاً تسلیم شده ام ، می خواهم با این درد به پایان برسم.:)) پس ، افسانه را دوباره با یک یادداشت غم انگیز متوقف کنید؟

NS: تلاش كردن. این دقیقاً برای توقف بر روی یک یادداشت غم انگیز بدون هیچ گونه ادامه ، پوشش و ترک برای مدتی است. برای مدتی زندگی با این واقعیت که همه چیز در حوضه بد است. فقط در حال حاضر یک داستان متفاوت و قهرمانان دیگر.

موافقت می کند. متوجه شدم که می توانم وقت خود را بگیرم و تمرکزم را روی روند درمان ، آگاهی و تجربه احساسات تغییر داد.

توجه داشته باشید

  • به یاد داشته باشید ، در این مورد ، فرایند مهمتر از نتیجه است.
  • اگر مشتری عجله داشت و قسمت دوم را زود رساند ، باید تجزیه و تحلیل این داستان را رها کرده و با قهرمانان دیگر قسمت جدیدی ایجاد کنید. و در مورد مورد اول ، او را ستایش کنید و بگویید که او حداقل از کار خلاقانه خود لذت می برد ، تمرین می کند و قبلاً برای خود مفید بوده است. برای او اهمیت مرحله به مرحله به عنوان ویژگی روش شناسی و تجزیه و تحلیل خود را توضیح دهید.

پس از گذراندن مرحله 1 ، اما نه زودتر ، می توانید ادامه دهید.

مرحله 2 "دگرگونی"

- در حالت احساسی متفاوتی نسبت به تصویر ایجاد شده ، آن را بردارید ، دستمال سفره را بردارید و از نظر مشتری ، از بهترین زاویه عکس بگیرید.

- انجام مستقل تجزیه و تحلیل متوالی از تصویر. به عنوان مثال ، با صدای بلند صحبت کنید یا شخصیت ها و موقعیت آنها را در نقاشی نسبت به نقش برجسته و یکدیگر توصیف کنید ، سپس رابطه آنها را با استفاده از شکل های مربوط توصیف کنید ، شکل های مرتبه سوم را با استفاده از آنچه برای اولین بار به ذهن می آید شرح دهید:

  • این در تصویر به چه کسی اشاره می کند؟
  • آن چیست؟
  • این چه معنایی می تواند داشته باشد و نقش این موضوع چیست؟
  • چگونه می توان از آن برای تغییر تصویر استفاده کرد؟

- تصویر را به گونه ای تغییر دهید که تعارض یا نمایشی که در آن به تصویر کشیده شده است با جابجایی شکلها ، تغییر موقعیت آنها ، حذف یا تکمیل عناصر ثانویه و درجه سوم حل شود. می توانید آن را مانند یک افسانه یا یک داستان تعریف کنید.

ممکن است دستورالعمل به این صورت باشد:

"حالا روسری خود را بردارید و تصویر را طوری تغییر دهید که تبدیل به یک پایان خوش برای افسانه شود ، اما نه بر اساس منطق ، بلکه بر اساس احساسات. حذف چی؟ چی اضافه کنم؟ چه چیزی را عوض کنیم؟ برای هر تغییری وقت بگذارید و صدا بزنید."

- تکمیل این فرایند ، مانند مورد اول ، باید بر اساس احساس ذهنی کامل بودن ترکیب باشد ، اما از 25-30 دقیقه تجاوز نکند.

- دوباره از نتیجه عکس بگیرید و هر دو عکس را برای شما ارسال کنید.

مرحله سوم - "تجزیه و تحلیل" هر دو عکس

- این عکسها و مشاهدات مشتری از فرایندهای آنها به عنوان ماده ای برای جلسه بعدی شما عمل می کند.

- اجازه دهید مشتری داستان یا افسانه خود را که در این دو نقاشی به تصویر کشیده است برای شما بگوید. نام و نقش همه شخصیت ها ، اشیاء را مشخص کرده و موقعیت و روابط آنها را توضیح می دهد.

- مراقب باشید و برای مشتری تفسیر نکنید. آنچه را که در تصاویر می بینید جستجو کرده و پیگیرانه بپرسید. احتمالاً می توانید چیزی را پیدا کنید که مشتری به آن اهمیت نمی دهد.

- نظرات خود را در مورد آنچه دیدید و شنیده اید بیان کنید. از اصطلاحات پدیدارشناختی استفاده کنید: "من متوجه شده ام که A و B در کنار هم ایستاده و رو به روی هم هستند. B از آنها دورتر است و در جهت مخالف رو به رو است. داره به چی نگاه میکنه؟"

- به پاسخ ها ، حدس ها و مفروضات مشتری گوش دهید. او را به بینش وادار نکنید ، این روند اوست. شما خود او را در تصویر می بینید ، او - او.

- بارها و بارها از مشتری بحث کرده و بپرسید: این چه معنایی می تواند داشته باشد؟

- از مشتری برای کار انجام شده تشکر کنید و بار دیگر بر اهمیت آگاهی و درک متقابل شما با او تاکید کنید.

- اگر همه چیز را بحث کردید بپرسید. اگر پاسخ مثبت است ، ادامه دهید.

- آنچه را که در اینجا دیدید و آنچه مشتری در توضیحات خود از دست داده بود به ما بگویید. مشتریان اغلب متوجه منابع موجود نمی شوند ، متوجه تکرار الگوهای خود از زندگی در نقاشی نمی شوند ، به موضوعات مهم در موضوعات درجه سوم اهمیت نمی دهند. تظاهر به حقیقت نکنید.

"من متوجه شدم که در تصویر دوم A ، B و C با یکدیگر مساوی هستند و آنچه را که می گفتید به خاطر می آورم …"

- توجه به استفاده ، ظاهر یا ناپدید شدن اشیاء درجه سوم در تصویر دوم ، که می تواند اهمیت زیادی داشته باشد: "متوجه شدم که این مهره روشن در تصویر دوم ظاهر شده است. در مورد اول قابل مشاهده نیست و من نمی دانم چه چیزی می تواند باشد. " اکنون دیگر نیازی به پاسخ های مشتری نیست - ممکن است سوالات شما بی پاسخ بماند.

- با گره زدن روند و نتیجه به یکدیگر و برجسته کردن نکات کلیدی کار ، خلاصه کنید.

توجه داشته باشید

  • تجزیه و تحلیل دقیق و تجزیه و تحلیل حدود یک ساعت کار طول می کشد - فقط یک جلسه کامل.
  • موضوع جلسه نه تنها خود عکسها ، بلکه پدیده هایی است که در فرایند ایجاد نقاشی های ماسه ای در مشتری ایجاد شده است.
  • توصیه نمی شود همه کارها را به چند جلسه تقسیم کنید - ارتباط و انرژی از بین می رود.
  • ضروری است موضوع دردناکی را که مطرح شده است ضبط کرده و در جلسه آینده در مورد آن بحث کنید. اگر مشتری در حال حاضر احساس کند که آماده است ، موافقت می کند.
  • با وجود سهولت ظاهری ، کارهای مقدماتی مستقل مشتری می تواند سه تا چهار روز طول بکشد. هنگام برنامه ریزی این زمان را در نظر بگیرید.

رویکردی که هر 3 مرحله را با هم ترکیب می کند ، چه فایده ای دارد؟

  1. به مشتری اجازه می دهد تجربیات قوی ای را که قادر به بیان آن با کلمات نیست و درک کند ، منعکس کند.
  2. این "نقطه ورود" برای موضوعی سرکوب شده (ممنوع) یا مثال بصری گویای چیزی است که مشتری به هیچ وجه نمی تواند درک کند.
  3. مشتری را در "اوج تنش" نگه می دارد و تجربه تجربه احساسی را که به طور معمول از آن اجتناب یا رد می کرد ، به او می دهد.
  4. صرفه جویی در وقت جلسه و هدایت آن فقط برای تجزیه و تحلیل مشترک و تجزیه و تحلیل نتیجه یا روند در یک گفتگوی زنده با یک روانشناس.
  5. با توجه به تجربیاتم ، می توانم بگویم که با رعایت فناوری ، این رویکرد به من کمک کرد تا پیشرفت قابل توجهی در کار با مشتریان داشته باشم و آنها احساسات پیچیده ای را که قبلاً در ذهن خود شکنجه کرده بود و مانع تمرکز آنها بر خود و درمان می شد ، منعکس و تجربه کنند. روند.

نمونه ای از گفتگو با مشتری:

به: من می خواهم به محض این که حالم بهتر شد آن را به پایان برسانم ، می خواهم زندگی کنم ، دنبال کار بگردم. وقتی با (نام معشوق) زندگی می کردم ، انگار در یک اتر لزج بودم ، و حالا انگار 6 سال از زندگی عقب مانده ام ، و من می خواهم خیلی سریع بدوم ، و چیزهای کوچکی وجود دارد - این درد - اما در حال حاضر کمتر است.مثل این است که من در ابتدای راه هستم و می خواهم بدوم ، اما در چنین لجن هایی تا دوباره گرفتار نشوم و به صورت کیفی شروع کنم.:) چطوره؟

(در انتظار تأیید. مهم است که مکث کنید زیرا این لحظه ای است که مشتری متوجه مقاومت خود می شود.)

دوباره K: به طور خلاصه ، فردا صبح همه کارها را انجام می دهم و برای شما ارسال می کنم.

(این تصمیم به طور مستقل گرفته شد ، اکنون می توان از آن پشتیبانی کرد.)

NS: نام K ، درک کنید که فرآیندهای ذهنی با موج یک چوب جادویی تغییر نمی کند. زمان ایجاد مسیرها و اتصالات پیچیده جدید در مغز همه یکسان است. یک احساس دردناک مانع عبور مستقیم این "مخاط" می شود. همه چیز به تدریج اتفاق می افتد ، شما در حال بیرون آمدن هستید ، و این عالی است!

به: بله ، شما درست می گویید ، نیازی به موجی از توهمات (جهت گیری مجدد از نتیجه به روند درمان) نیست.

احساسات نه چیزی مبهم ، ترسناک و خود به خودی مشتری را کنترل می کند ، بلکه یک "شخصیت" خاص است که می توان آن را مشاهده ، لمس ، مورد بررسی و شناسایی ، تجزیه و تحلیل و بحث قرار داد ، به این معنی که آنها دیگر قدرت "جادویی" یک شخص را ندارند. مثل قبل

موفق باشید ، کشفیات جدید و آگاهی مشتریان شما در این فعالیت هیجان انگیز و با ارزش. اجازه دهید به شما یادآوری کنم که همه مسائل اصلی آماده سازی ، ایجاد انگیزه در مشتری و ایجاد تصویری دراماتیک برای وی در مقاله "ماسه درمانی در اسکایپ - تصویری از ضربه روانی" توضیح داده شده است.

اگر س questionsالی دارید ، لطفاً با من تماس بگیرید ، من همیشه خوشحالم که تجربه خودم را به اشتراک بگذارم.

توصیه شده: