2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در طول جشن عید فصح عهد عتیق ، سنتی وجود داشت که به نام کفاره گناهان بره یا بز (بره) "بی عیب" یک ساله قربانی شود. این حیوان به طور کامل ، بدون خرد شدن استخوان ها ، روی آتش باز پخته شد و قبل از سحر خورده شد.
مسیح در کتاب مقدس همچنین بره قربانی نامیده می شود (Agnus Dei lat.) ، که برای کفاره گناهان جهان دعوت شده است.
در همه زمان ها ، ایثار ، خودداری ، شیوه ای اصیل برای زندگی محسوب می شد ، زمانی که فرد می توانست سختی ها و رنج ها را به طرز عجیبی تحمل کند. این موضع همواره مورد تأیید جامعه بوده است. و چه کسی در حال حاضر از سوء استفاده از تمایل دیگری برای قربانی کردن منافع خود سر باز می زند؟
در روانشناسی ، رفتار قربانی (قربانی) ، برعکس ، مخرب تلقی می شود. چرا؟ بیایید ببینیم چه رفتاری ویژگی قربانی انسان را دارد.
این در مورد این واقعیت نیست که هنگام غرق شدن کشتی ، یک فرد غرق شده ، به جای خودش ، کودک را در قایق می گذارد - این انتخاب آگاهانه او است.
رفتار زمانی مخرب می شود که شخص خود ، زندگی خود را نپذیرد ، اما سعی نکند چیزی را تغییر دهد ، علاوه بر این ، دیگران را نیز رنج می دهد.
قربانی می ترسد یا نمی خواهد تصمیمات حیاتی اتخاذ کند و مسئولیت رفاه خود را به دیگران واگذار می کند. اگر قربانی احساس رفاه ذهنی نکند ، شروع به سرزنش می کند.
قربانی هیچ کاری را بیهوده انجام نمی دهد ، او انتظار قدردانی دارد. چنین فردی متقاعد شده است که با ارائه خدمات به مردم ، دائماً دلپذیر ، آنها را به خود متصل می کند. با این حال ، بدون دریافت قدردانی ، قربانی شروع به سرزنش می کند.
قربانی نمی تواند بلافاصله بگوید که چیزی را دوست ندارد ، می تواند برای مدت طولانی تحمل کند ، و سپس ناگهان منفجر شود.
شریک قربانی دچار سردرگمی است: در ابتدا او فکر می کند که اقدامات شخص بر اساس نیاز او ، انتخاب شخصی است ، اما به تدریج او احساس می کند که از نظر وظیفه و اخلاق محدود شده است. با دریافت پاسخ مورد انتظار ، قربانی شروع به "صورتحساب" می کند. اگر به نظر برسد که قربانی تنها راه برای برقراری عدالت است ، پرونده می تواند به انتقام برسد.
رفتار قربانی توسط خودکفایی درونی اداره نمی شود ، بلکه توسط عقده هایی تنظیم می شود: ترس از ارزیابی ، ترس از تنهایی ، درماندگی ، عدم احساس اهمیت ، تمایل به کنترل …
احساس درونی نقض عزت نفس باعث می شود قربانی بخواهد جبران کند ، اما قربانی همیشه نمی تواند آشکارا پرخاشگری نشان دهد. بنابراین ، او اغلب پنهان ، منفعلانه و پرخاشگرانه عمل می کند و به استانداردهای دوگانه متوسل می شود.
این رفتار را نمی توان اصیل نامید. در عوض ، این نشان دهنده بحران خودآگاهی است که با عبور از آن فرد می تواند احساس فردیت ، خودکفایی را بدست آورد-از طریق درک نیازهای خود ، سهم خود از مسئولیت در قبال اتفاقات و افزایش عزت نفس.
اگر قربانی به کسی آسیبی نرساند ، اما برعکس ، آزرده شود ، مورد تجاوز قرار می گیرد؟
اگر فداکاری یک ویژگی تأیید شده است ، پس فرد به سادگی باید همه چیز را تحمل کند ، تحمل کند ، هنگام ضربه زدن به سمت چپ گونه راست خود را بچرخاند.
این ناتوانی در ایستادن برای خود حملات مداومی را بر او وارد می کند و زندگی را به جهنم تبدیل می کند.
رفتار یک فرد با اعتماد به نفس چگونه متفاوت است؟
1. او قادر است در جهت منافع خود قاطعانه عمل کند. 2. فقط مسئولیت بخشی از پرونده را بر عهده می گیرد. 3. ما شکست های موقت را تحمل می کنیم. 4- او با اشتیاق با مشکلات روبرو می شود و می فهمد که از بسیاری جهات راه حل مشکل به او بستگی دارد. 5- به شایستگی به انتقادات پاسخ می دهد ، قادر به بحث سازنده در مورد تناقضات است. 6. متوجه می شود که طرف مقابل فردی جداگانه است که حق دارد نظرات و احساسات خود را داشته باشد. 7. نیازهای او را درک می کند ، مرزها را مشخص می کند. 8. قادر به اتکا به تصمیمات خود. 9. قادر به اعتراف به اشتباهات ، ضعف ها ، بی کفایتی خود در هر کاری. 10. علنا می پرسد که چه می خواهید و آماده دریافت آن است.
احساس قاطعانه (مطمئن) خود و رفتار را می توان با کمک روانشناس ایجاد کرد.
توصیه شده:
قربانی و متجاوز - 2 روی یک سکه
قربانی و متجاوز ، سادیست و مازوخیست دو روی یک سکه هستند. قربانی دارای ویژگی های متجاوز است و متجاوز اغلب در حالت قربانی قرار می گیرد. یکی بدون دیگری نمی تواند وجود داشته باشد. آنها متناوباً تغییر می کنند و در نتیجه حلقه معیوب رنج ، جستجوی عدالت و پیروزی قصاص را می بندند.
نقش قربانی در سناریوی خشونت خانگی. رفتار قربانی "ندای ایثار"
بیایید فوراً توافق کنیم - مسئولیت خشونت بر عهده مرتکب است. این مسئولیت شخصی است. نمی توان آن را با کسی به اشتراک گذاشت. اما در سناریوی خشونت خانگی ، هر دو دخیل هستند: "متجاوز" کسی است که خشونت می کند و "قربانی" شخصی است که مورد آزار قرار می گیرد.
قربانی در قربانی شدن
فلج مغزی ، سندرم داون ، اوتیسم ، ضربه هنگام تولد ، صرع و سایر تشخیص ها ما را می ترساند ، به ویژه هنگامی که صحبت از کودکان است. سالهاست که والدین به توانبخشی اجتماعی و پزشکی ، آسایشگاه های تخصصی و مدارس می روند. اما پویایی مثبت آنطور که ما دوست داریم اتفاق نمی افتد.
هر متجاوز قربانی دارد! آیا سوء استفاده کنندگان همیشه با قربانی جفت می شوند؟
این نظر وجود دارد که فرد سوء استفاده کننده فقط قربانیان را به عنوان یک زن و شوهر می گیرد. در این مقاله ، من می خواهم به جنبه ای از رفتار قربانی زنانی که با یک سوء استفاده کننده رابطه برقرار می کنند ، بپردازم. او چه قربانی است؟ بسیاری از مردم آن را نوعی آشغال می دانند که مدام گریه می کند ، ناله می کند ، دستش را می بندد ، دوباره گریه می کند و هیچ کاری در این مورد انجام نمی دهد.
گریه کردن بره ها
گاهی اوقات برای مردم کاملاً مبهم است که یکی از عوامل مهم رضایت از زندگی این است که من این زندگی را برای خودم انتخاب کرده ام. من می خواهم بلافاصله بگویم که مرجع اصلی این مقاله به مثلث کارپمن (نجات دهنده - قربانی - متجاوز) ، به پویایی قربانی - متجاوز است.