2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اینجا می روید ، می روید و ناگهان ، با تمام وجود ، به پشت می افتید و روی زمین دراز می شوید. در ابتدا ، ترس ، شوک ، اولین فکر - اینکه شما بلند نمی شوید ، و اگر بتوانید برخیزید ، زمین خوردن چه عواقبی خواهد داشت؟ چه چیزی شکست خواهد خورد: پا ، بازو ، شانه ، پشت یا کمر؟
اما ، خدا را شکر ، شما به آرامی روی پاهای هنوز ناپایدار خود بلند می شوید. فقط کثیف ، فقط یک چکمه لاستیکی کنار رفت ، روی یک ورق یخ زده لیز خورد. بنابراین ، بعد چیست؟ راه می روید ، به آرامی ، در قدم های کوچک ، احساس می کنید مانند یک گلدان کریستالی هستید ، در نواحی دردناک بدن خود جست و خیز می کنید.
در سطح جهان ، به نظر می رسد همه چیز خوب است ، اما من می خواهم دراز بکشم و می خواهم گریه کنم. با یک پتو ، در گرما ، در آرامش و به گونه ای که کسی پشیمان شود ، بپوشانید. چیزی در تلویزیون پخش می شود ، شما شبیه تصاویر صحبت شده به نظر می رسید و فکر می کنید با کسی که دوست دارید بنویسید یا تماس بگیرید.
اما پس از آن میل به صلح غلبه می کند ، گچ ولترن کم پشت را گرم یا سرد می کند ، من قرص ولتارن را نوشیدم ، و شما تصمیم می گیرید که فقط مراقب خودتان باشید ، بدون این که از کسی کمک بخواهید. شما سفر برنامه ریزی شده به مغازه را برای فروش لغو می کنید … همه چیز یک رویا است.
و هنگامی که از خواب بیدار می شوید ، ناگهان متوجه می شوید که این پاییز نوعی درس است که چگونه خود را دوست داشته باشید ، مراقب خود باشید و منتظر کسی نباشید که پشیمان شود ، به حضور شخص دیگری وابسته نباشد ، و کمک نخواهید. اما آنچه دقیقاً باید انجام شود این است که با اطمینان کامل به اولویت های خود ، مراقب خودتان باشید. درست.
رها کردن همه نگرانی ها ، فکر کردن در مورد آنچه شما نیاز دارید … واقعاً ، برای این کار باید سقوط کنید - برای اینکه بفهمید که نیازهای شما در درجه اول اهمیت قرار دارند ، احساسات شما درست است و باید بر آنها غلبه کند. بله ، و این اطمینان وجود ندارد که اگر ساعتی پیش شروع به شکایت و گریه کردید ، کسی به دیدار شما می آید.
گاهی اوقات در زندگی به دست آوردن نوعی انگیزه غیر منتظره ، نوعی ضربه زننده که در نهایت به شما این احساس را می دهد مفید است. صرف نظر از هر کس - فقط شما و بدن خود ، روح شما ، آن درد و نیازهای شخصی شما در این جهان.
نه خودخواهی ، و نه مزایای ثانویه قربانی ، بلکه صرفاً تماس با خود ، بدون نگاه کردن به کسی ، بلند شدن خود به خود.
توصیه شده:
خدایان ، خدایان سقوط کرده ، مردم
خدایان ، خدایان سقوط کرده ، مردم در دوران کودکی ، والدین برای ما مانند خدا هستند. بدون اغراق. چرا می پرسی؟ به عنوان خدایان ، چون دوست دارند ، عصبانی می شوند ، ما را تنبیه می کنند ، به ما ترحم می کنند ، به ما غذا می دهند ، فراموش می کنند که به ما غذا بدهند.
سریع سقوط کنید ، اغلب بلند شوید
هیچ بیماری روانی وجود ندارد. بی سوادی کامل وجود دارد. بنابراین ، وقتی ناگهان ادرار به سر می خورد یا روح وارد پاشنه می شود ، منطقی است که بپرسیم از چه چیزی ساخته شده ایم و در بدن ما چگونه عمل می کند و با محیط و واقعیت تعامل دارد. همچنین هیچ بیماری روانی وجود ندارد زیرا "
تیر در حال سقوط: تکنیکی برای آشکارسازی باورها
در مقاله ام "مدل شناختی" ، گفتم که اساس افکار خودکار باورهای عمیق و متوسط است. در این مقاله شما را با تکنیکی آشنا می کنم به نام "تیر در حال سقوط" … این تکنیک بخش مهمی از فرایند درمانی است و هدف آن شناسایی سریع و کارآمد باورهای متوسط و عمیق است.
پس از سقوط ، برخیزید و به راه خود ادامه دهید
من در حین اسکیت تقریباً فوت کردم (داستانی از زندگی من) سرگیجه ، ضعف ، واقعیت دور می شود. من "باشکوه" اسکیت کردم. و اینطور شروع شد: در کودکی اسکیت سواری را آموخت. سپس 10 سال وقفه ایجاد شد. وقتی 20 ساله بودم ، برای رانندگی در رودخانه یخ زده رفتم ، زمین خوردم و دستم را شکست.