مردم شکننده

تصویری: مردم شکننده

تصویری: مردم شکننده
تصویری: Humans Fight On Fragile Buildings In People Playground 2024, ممکن است
مردم شکننده
مردم شکننده
Anonim

انسانها مانند فولاد با کربن بالا - قوی اما شکننده هستند.

من سه بار مقاله نوشتن را شروع کردم. ویرایش و پاک شد. کلمات را پیدا نکردم. نوشتن درباره خشونت به سادگی امکان پذیر نیست. با یک قدم بلند فریاد ، ضربه و رسوایی از زندگی مردم می گذرد: زخم ها و زخم های التیام یافته را بر جای می گذارد. این باعث می شود دستان خود را از شدت عصبانیت محکم کنید. برای نزدیک شدن دندان ها هنگام نزدیک شدن به شخص دیگر ، حتی از راه دور مشابه آن تصویر. اما آنچه تلخ تر است ، می تواند روزها و ماه ها را بسوزاند و یک لکه سفید دردناک را در حافظه به جا بگذارد. و زندگی ادامه دارد ، اما صمیمیت در یک رابطه هنوز در دسترس نیست. همان گرمای انسان که می تواند گرم شود ، در عوض با درد می سوزد.

در درمان طولانی مدت نمی توان موضوع خشونت را دور زد. دیر یا زود ظاهر می شود و آشکار می شود. او اشکال و سایه های بسیاری دارد: از ضربات مستقیم تا تحقیر پیچیده. در این مقاله نمی توانم همه گزینه های ممکن را شرح دهم. صدها مطالعه درباره طبیعت انسان تنها یک چیز را می گوید - این در خون ما است. ما طبیعتاً به عنوان موجودات همه چیز خوار و پرخاشگر تجویز شده ایم. اما این اطلاعات کار را آسان تر نمی کند. از این گذشته ، خشونت همچنان آسیب می زند. کودکان در منطقه خطر خاصی قرار دارند و دیر یا زود بزرگ می شوند و خود بزرگسال می شوند و چرخه را دوباره شروع می کنند. و اکنون ما در مورد بیماران روانی صحبت نمی کنیم ، بلکه در مورد افراد کاملاً عادی صحبت می کنیم.

بنابراین ، در زندگی هر فردی کودکی وجود داشت. نحوه برخورد با فرد در دوران کودکی ، رفتار و توانایی او برای سازگاری با شرایط محیطی و افراد تا حد زیادی بستگی دارد. اگر کودکی در دوران کودکی مورد ضرب و شتم قرار گیرد ، در بزرگسالی نسبت به تجاوزات بدنی آرامش بیشتری خواهد داشت. نه به این دلیل که آنها قادر به ایجاد تغییر نیستند ، بلکه به این دلیل است که چنین رفتاری به عنوان یک هنجار تلقی می شود. NORM را تکرار می کنم. به هر حال ، افراد اصلی زندگی خود اینگونه عمل کردند: مادر یا پدر ، و شاید برخی دیگر از خویشاوندان نزدیک. اطرافیان که می گویند "شاید متفاوت" به عنوان موجودات عجیب و غریب چینی زبان تصور می شوند.

من یکبار فرصتی پیدا کردم که یک شرکت استخدام کننده فناوری اطلاعات را ببینم که مدیر یک جناح به کارکنانش فحش می داد و می توانست او را با کاغذی که در لوله نورد شده بود کتک بزند. کارمندان ، دو دختر جوان از من شکایت کردند که مجبورند هر روز نووپاسیت بنوشند. ایده ترک شغل من همان جا با عبارت هایی مانند "اکنون پیدا کردن کار بسیار سخت است" و "خوب ، این خیلی ترسناک نیست" رد شد. از حضور در آنجا می ترسیدم ، اما در عین حال شریر و نفرت انگیز. من به عنوان مثال به منظور روشن شدن آن اشاره می کنم: همه می توانند در وضعیت خشونت قرار بگیرند. اما اینکه چه مدت می تواند در آن بماند بستگی به مفهوم داخلی کافی و منابع حافظه دارد. ادراک و حافظه می توانند در ما پنهان کاری کنند. هر فردی مکانیسم داخلی خود را برای فراموش کردن رویدادهای دردناک دارد. او به ما اجازه می دهد که خود را با ضربه و سایش پر کنیم و سپس دوباره برای دوچرخه سواری سرگرم کننده سوار می شود. بنابراین ما این فرصت را به دست می آوریم که مهارت های حرکتی خود را بهبود بخشیم و در وحشت در یک مکان ننشینیم. در شرایط خشونت مزمن ، این مکانیزم یک شوخی بی رحمانه با ما دارد. حتی یک بزرگسال می تواند کتک زدن را یاد بگیرد. اما آیا چنین مهارتی لازم است؟

راه دیگری برای توسعه سناریوی زندگی نیز امکان پذیر است: هنگامی که فرد نه تنها با وجود ضربه قوی ، بلکه تا حد زیادی به دلیل آن بزرگ می شود. او از همان ابتدا تصمیم می گیرد که جهان خطرناک است و برای اینکه دیگر خطرناک نباشد ، باید قوی شد. آنها می توانند ساعت ها استرس شدید را تحمل کنند ، به ورزش های پرخاشگرانه بپردازند ، در این حرفه به ارتفاعات مطمئن برسند و … نگذارند کسی به آنها نزدیک شود. اشک های آنها به ندرت دیده می شود ، آنها دارای اعتماد به نفس و حالت ایستاده هستند. آنها فرزندان خانواده های نظامیان یا معتادان به الکل ، معلمان یا معتادان به مواد مخدر هستند ، آنها یک چیز مشترک دارند: گرسنگی برای حساسیت. لطافتی که نه تنها بیان آن ، بلکه دریافت آن نیز برای آنها دشوار است. گرسنگی برای عشق.در بزرگسالی ، آنها باید نه تنها دستاوردها ، بلکه توانایی دوست داشتن و دوست داشتن را بیاموزند.

توصیه شده: