2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ما از اعمال خود تغییر می کنیم. تغییرات در ما (و در جهان پیرامون) ناشی از این واقعیت است که ما کاری انجام می دهیم. میدونی چیه؟ گاهی اوقات مهم نیست که چه احساسی انجام داده ایم. نکته مهم این است که با این وجود عمل انجام شد و جهان (یا ما) از این تغییر کرد.
به یاد دارم که زمانی من و دوستم نشسته بودیم و در مورد ابدی صحبت می کردیم - خوب ، یعنی در مورد چگونگی کاهش وزن. و در پاسخ به برخی از اظهارات به ظاهر پیش پا افتاده من ، دوستم به طرز وحشتناکی تعجب کرد: بله؟ من فکر می کردم مردم با روحیه مثبت وزن کم می کنند - و برعکس افسردگی و افسردگی ، چاق می شوند.
نه عزیزم جواب دادم. افراد از این جهت که کالری کمتری نسبت به آنچه که برای فعالیت بدنی صرف می کنند ، می خورند ، وزن خود را کاهش می دهند. و چه نوع روحیه ای دارند - خوب ، پس چقدر خوش شانس است. عبارت "هیچ مرد چاق در آشویتس وجود نداشت" فقط در مورد آن است. در آشویتس ، همانطور که ممکن است حدس بزنید ، آن نیز چندان مثبت نبود. اما کالری به افراد داده نمی شد تا چربی خود را افزایش دهند - در آنجا کالری چربی وجود نداشت. نحوه غذا خوردن ، یعنی اقدامات ما - بله ، با مثبت ، رفتار خوردن ، و روانشناسی مرتبط است. و ما از کالری چربی داریم. در حالی که ما در آشویتس نیستیم و می توانیم آزادانه سفید و بستنی را با پول جیبی بخریم ، رفتار غذا خوردن قطعاً با کاهش وزن همراه خواهد بود: اینکه چقدر غذا در نتیجه رفتار شما به معده شما ختم شده است ، بنابراین وزن زیادی (از دست دادن)) اما بدن ، صادقانه می گویم ، عموماً اهمیتی نمی دهد که غذا چگونه به آن وارد شده است: خواه در نتیجه یک مهمانی سرگرم کننده در روز تولد مادربزرگ عزیز ، یا بعد از یک شب غم انگیز و غم انگیز با جویدن عشق ناراضی ، هنگامی که یخچال و فریزر خالی بود و دوبار تحویل پیتزا رسید.
اقدامات مهم هستند ، اما مهم نیست که آنها چقدر سرگرم کننده یا غم انگیز اتفاق افتاده اند. بدن فقط کالری می گیرد ، هضم می کند و جذب می کند و بس. به عنوان مثال در مورد مهارت های حرفه ای نیز چنین است: ما در آنچه آموزش می دهیم پیشرفت می کنیم. اگر هر روز روی یک ساز موسیقی تمرین کنیم ، پس از مدتی قادر خواهیم بود چیزی کاملاً منسجم بر روی ساز بنوازیم (صادقانه بگویم ، در اینجا من سالهای عذاب خود را در یک مدرسه موسیقی شرح دادم: من ، پیانو و اتود چرنی). اگر ما به طور منظم به زبان خارجی ارتباط برقرار کنیم ، آن را درک می کنیم ، حتی اگر زبان یاد گرفته شده در اسارت در کشور شکنجه گران باشد و با نفرت و نفرت مزه دار شود. اگر مرتباً شعر می نویسید - خوب ، این ایده را دریافت می کنید. به همین دلیل است که من اکنون نشسته ام و می نویسم ، اما چگونه می تواند باشد.
و اگر بنشینید و منتظر بمانید تا صادقانه بخواهید … می دانید ، این ممکن است هرگز اتفاق نیفتد. به هر حال ، ممکن است هرگز موزی نباشد که شما را مجبور به نوشتن کتاب ، اضافه کردن آهنگ ، یا خدای من ، حداقل پیتزا کند. اما می توانید رفتار خود را تغییر دهید - و نتیجه به دست می آید. با لذت یا بدون لذت. خوب ، می دانید: بسیاری از مردم روی کره زمین وزن خود را کاهش داده اند ، صادقانه عاشق پیتزا هستند و می خواهند بدون محدودیت آنها را بخورند. پیتزاها به این افراد لذت واقعی و بدون ظاهر می بخشید ، امتناع از پیتزاها غم انگیز و دردناک بود. اما مردم این کار را کردند - و ناگزیر نتیجه آمد. و بسیاری از مردم در این دنیا کاری انجام داده اند: وزن خود را کاهش داده ، نوشتند ، آواز خواندند ، حذف کردند ، دوختند ، مهارت های جدیدی آموختند. حتی اگر مجبور باشید آنچه را که برنامه ریزی کرده اید انجام دهید (کاری انجام دهید یا برعکس ، کاری را رها کنید) بدون لذت زیاد.
افرادی هستند که می آفرینند زیرا در غیر این صورت نمی توانند انجام دهند. بلبل اینگونه می خواند ، زیرا ترانه از درون پاره شده ، صدا می زند و جاری می شود و راهی برای نخواندن وجود ندارد. و اگر هنوز آن را نریزم چطور؟ یا بنشینید و منتظر بمانید تا شبیه بلبل شوم ، یا سعی کنید کاری را انجام دهید ، حتی بدون اینکه منتظر آهنگ بلبل خود و وضعیت جریان باشم. این خواهد بود یا نه ، این جریان مشخص نیست. و نتیجه در حال حاضر مورد نیاز است.
به طور کلی ، به همین دلیل وجود دارد - خودسری رفتار. به طور معمول ، خودسرانه رفتار باید در جایی در پایه های پایین مدرسه شکل بگیرد (در مهد کودک ، کودکان اساساً آنچه را که می خواهند انجام می دهند: هیچ حسی برای مجسمه سازی از پلاستین وجود ندارد - خوب ، بروید نقاشی کنید ، و در مدرسه همه بدون توجه به نسخه ها می نویسند. روحیه و تمایلات آنها). خودسری ویژگی ای است که به ما امکان سازماندهی و انجام کارها را می دهد.
و این مهم است ، زیرا ، من تکرار می کنم ، جهان از اقدامات ما تغییر می کند.
توصیه شده:
شما باید کنار دریا زندگی کنید ، مادر یک مونولوگ فوق العاده که در آن می توانید بی پایان الهام بگیرید
- دیگه چی بهت بگم؟ شما باید کنار دریا زندگی کنید ، مامان ، شما باید کاری را که دوست دارید انجام دهید و در صورت امکان ، هیچ چیز را پیچیده نکنید. این فقط یک انتخاب است ، مادر: برای ماه ها خود را بخاطر کارهایی که انجام نشده ، از دست داده و هدر داده اید بخورید - یا تصمیم بگیرید که بقیه عمر شما فقط کافی است تا همه کارها را به موقع انجام دهید و دست به کار شوید.
درباره ادغام و مرزهای دنیای درونی شما. آیا اندوه نزدیک است آیا می توانم خوشحال باشم؟
نویسنده: ایرینا دیبووا من روی یک پا ایستاده ام ، بیرون پنجره بوی بهار با شاخه های سفید شکوفه می دهد ، چشم هایم را نقاشی می کنم ، ما با دخترم می رویم ، برنامه های بزرگی داریم .. دوستی تماس می گیرد. پسرش استفراغ می کند ، تب دارد و معده درد دارد.
آیا باید بزرگسال باشم؟ ناپختگی روانی
مرد 20 - 25 ساله است ، به نظر می رسد چشمگیر است ، تحصیلات عالی دارد ، عادات بدی ندارد و به شدت به مراقبت احتیاج دارد. چرا این اتفاق می افتد؟ بیایید سعی کنیم آن را کشف کنیم. یک فرد جوان از نظر جسمی و قانونی در سن 18 سالگی بزرگسال محسوب می شود.
انگیزه آیا باید "به دنبال" او باشم؟
انگیزه و انگیزه … کلماتی که محکم وارد زندگی ما شده است. همه آنها را برای مدت طولانی می شناسند: "انگیزه را از کجا پیدا کنیم؟" ، "چگونه به خود انگیزه دهیم؟" وقتی صحبت از سیستم انگیزش می شود ، به عنوان مثال ، در شرکت ، در مدرسه ، در خانواده ، در مورد تأثیر و تأثیر بر شخص است.
برای همه چیز زمانی وجود دارد یا چه زمانی کودک باید شروع به نوشتن و خواندن کند؟
من بلافاصله رزرو می کنم که در این طرح ما مفاهیم "توسعه اولیه" را دستکاری نمی کنیم ، زیرا این را می توان به عنوان حالتهای مختلف درک کرد. اگر در چارچوب امکانات سنی روانی و به علاوه در منطقه توسعه پروگزیمال انجام شود ، برعکس ، این یک پایه روانی و فیزیولوژیکی عالی برای یک فرد در حال رشد ایجاد می کند.