2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در زندگی هر یک از ما نوارهای سیاه و سفید وجود دارد. ما به آنها عادت کرده ایم و به ندرت تعجب می کنیم که چرا این نوارها اغلب و به طور غیر منتظره ای متناوب می شوند. همه چیز در ویژگی های تفکر ما نهفته است - تفکر سیاه و سفید ، به اصطلاح دوگانگی. طرز فکر بدون سایه و رنگهای روشن ، با تقسیم سازش ناپذیر جهان به خوب و بد - این تمام است.
مهم این است که ما چگونه جهان را می اندیشیم و درک می کنیم. دانشمندان مدتهاست متوجه شده اند که اشکال تفکری وجود دارد که به فرد کمک می کند نه حل کند ، بلکه مشکل ایجاد می کند. یکی از این اشکال تفکر سیاه و سفید است. جهان در رنگهای سیاه و سفید ، بدون نیمه های دوگانه دیده می شود. شخص بر اساس "همه" یا "هیچ" فکر می کند و در کوچکترین مغایرت بین انتظارات و واقعیت خود را یک شکست کامل می داند. باید بگویم که آگاهی ما ناهمگن است و بنابراین ما انواع تفکر را با موفقیت ترکیب می کنیم.
علت تفکر سیاه و سفید چیست؟
بیماری روانی همیشه علت تفکر سیاه و سفید نیست. اغلب یک فرد عمداً برای اثبات بی گناهی خود یا سرگرمی غرور خود به آن متوسل می شود. وقتی جهان سیاه یا سفید است چرا باید گمانه زنی کرد و به دنبال حقایق بود؟
همچنین می تواند نتیجه دستکاری عمدی باشد. برای اثبات نظر خود ، توجه نکردن به جزئیات خاص می تواند بسیار سودمند باشد. حیله گری ، سودجویی و تنبلی از علل شایع تفکر سیاه و سفید است.
دونالد میلر ، نویسنده ، می گوید: "تفکر سیاه و سفید جذاب است زیرا تقلیل گرایانه است. همه چیز را که ما قادر به درک و درک آن نیستیم ساده می کند. این به ما این امکان را می دهد که بدون دانش و تلاش زیاد احساس هوشمندی کنیم. افرادی که با ما مخالف هستند فقط احمق هستند. ما این برتری را احساس می کنیم."
او خوب است یا بد؟
تفکر سیاه و سفید - یا دوگانگی - عادت تقسیم جهان را به خوب و بد شکل می دهد. و گاهی اوقات ما به طور جدی سعی می کنیم تصمیم بگیریم: "آنقدر شایسته یا شایسته همدردی من است که دیروز دوست نامیده شد ، اما امروز آزرده ، بی ادب؟ خوب است یا بد؟ " وقتی به خودمان نگاه می کنیم ، متوجه می شویم که کسی خوب است که با او احساس خوبی دارم و بد کسی است که با او احساس بدی دارم. تفکر سیاه و سفید مقیاسی را با دو حالت افراطی تعیین می کند و سپس باعث می شود مردم فکر کنند چاره دیگری وجود ندارد. در نتیجه ، ما یک دیدگاه بسیار ساده و طبقه بندی شده از جهان و پدیده های آن - خوب یا بد - را می پذیریم. و این منجر به پایان زندگی اندیشه می شود. "چرا فکر کنم؟! این مهم است که فقط تعاریف طبقه بندی شده را به خاطر بسپارید بدون اینکه تلاش بیشتری برای فهمیدن آن انجام دهید."
پیامدهای این نوع تفکر چیست؟
علاوه بر این سه انحراف ، چند نکته منفی دیگر نیز وجود دارد.
ساده انگاری بیش از حد می تواند منجر به مشکلات بسیار بزرگ شغلی و روابط شود. همچنین ، اگر درک نکنید که مردم واقعاً به چه چیزی نیاز دارند ، در تجارت موفق نخواهید شد.
وقتی صحبت از اخلاق به میان می آید ، افراد دارای تفکر سیاه و سفید تفکر مخالف را دیو می کنند ، در حالی که یک فرد منطقی و منطقی نظر دیگران را انکار نمی کند ، فقط به این دلیل که با باورهای او مغایرت دارد.
برای چنین افرادی تغییر دیدگاه دشوارتر است. شما یا در یک طرف هستید یا در طرف دیگر. تفاوت های ظریف اشتباه گرفته می شود ، به ویژه اگر ده ها مورد از آنها وجود داشته باشد و واضح نباشند.
تفکر سیاه و سفید نیز می تواند منجر به درماندگی اکتسابی شود. هر فرصتی به عنوان چیزی غیرممکن تفسیر می شود: "چه شغلی ، فقط کلاهبرداران در قدرت هستند. آنها فقط چوب را در چرخ می گذارند ، کاغذ می خواهند ، آنها را برداشته و تقسیم می کنند!"
چگونه از این تفکر اجتناب کنیم
منیت خود را از ایده های خود جدا کنید
نقل قول دیگری از دونالد میلر: "ایده های ما در واقع مال ما نیستند. ممکن است آنها درست باشند ، که آنها را مهم می کند ، اما این ایده های ما نیست. این بدان معناست که افراد می توانند آزادی پذیرش یا عدم پذیرش آنها را داشته باشند. آرام کردن نفس و اعتراف به آن بسیار دشوار است ، اما این روش به شما امکان می دهد یک فرد باهوش تر شوید."
تفکر خود را تغییر دهید
سریع و قاطع نتیجه گیری نکنید. از خود س questionsالات روشن کننده بپرسید. آیا او واقعاً چنین آشپز وحشتناکی است؟ واقعا اینقدر احمق هستی؟ آیا وضعیت مالی شما واقعاً ناامید کننده است؟
متوقف شوید و اگر مبالغه می کنید فکر کنید. از منطق ، تفکر انتقادی ، تفکر خلاق استفاده کنید. ده ها ابزار عالی در نوک انگشتان شما وجود دارد.
با هرگز و همیشه خداحافظی کنید
تمام کلمات مرتبط با افراط را حذف کنید. آنها را از واژگان خود دور کنید. بنابراین فوراً فرصتی برای تفکر گسترده تر پیدا می کنید و سایه هایی را پیدا می کنید که هرگز آنها را ندیده اید. این می تواند یک تجربه شگفت انگیز باشد که مادام العمر با شما خواهد ماند.
یاد بگیرید که در ناشناخته ها احساس راحتی کنید
اشکالی ندارد که همه پاسخ ها را ندانید. همچنین می توانید اطلاعات را جمع آوری کرده و درک کنید که هنوز کافی نیست. لازم نیست بلافاصله نظر خود را در مورد هر موضوعی بیان کنید. بگو جواب را نمی دانی. یا شروع به فکر کردن درباره آن و جستجوی حقایق کنید.
فقط شرایط مطلق را در نظر بگیرید و سایه ها را در آنها بیابید. اصطلاح "بد" پراکندگی کاملی از آنها دارد: فاجعه بار ، هیولایی ، مدارا ، مجاز.
توصیه شده:
درباره عشق .. درباره روابط .. درباره ارتباط
عشق به معنای کامل کلمه را تنها می توان در نظر گرفت که به نظر می رسد تجسم ایده آل آن است - یعنی ارتباط با شخص دیگری ، به شرط اینکه تمامیت "من" شخص حفظ شود. همه اشکال دیگر جذب عشق نابالغ هستند ، می توان آنها را رابطه همزیستی ، یعنی رابطه همزیستی نامید.
جادو و روانشناسی. تفکر جادویی. انواع و اقسام تفکر جادویی
تفکر جادویی می تواند بخش ناچیز و بزرگی از شخصیت فردی را که در "کنترل همه کاره" ذاتی است ، اشغال کند. تفکر جادویی بر چه باورهایی می تواند بنا شود؟ اعتقاد به ارتباط و مشروطیت جهانی. واضح ترین مثال این باور ، کارما است. چرا برخی افراد غیرتمند معتقدند که بدی به خاطر اعمالشان به سرشان آمده است؟ مسئله این است که یک فرد نمی تواند با یک واقعیت انکارناپذیر کنار بیاید - اتفاقات بد نیز می تواند به همین ترتیب رخ دهد.
در مورد سیندرل ها ، شوالیه ها و اسب های سفید
در مورد سیندرل ها ، شوالیه ها و اسب های سفید من در مورد شما اطلاعی ندارم ، اما من همیشه از این ساده لوحی دخترانه اذیت می شدم و به یک باور غیرقابل انکار زن در معجزه تبدیل می شدم. با یک احساس سبک مذهبی و عرفانی اشتباه نگیرید ، این مربوط به آن نیست ، این مربوط به زندگی و جنس مخالف است.
درباره حماقت خلاق یا سیاه چاله های خلاقیت
به نوعی علاقه زیادی به اخترفیزیک داشتم ، که من را به بینش خلاقیت رساند. یعنی ، من یک قیاس عالی در مورد سیاهچاله ها و حماقت خلاق داشتم. سیاه چاله چیست؟ من را ببخش فیزیکدانان حرفه ای ، من آن را همانطور که دیدم ارائه خواهم داد. تصور کنید یک ستاره خاص در فضا زندگی می کند ، بگذارید آن را مشروطاً زایا بنامیم.
درباره تفکر استعاری
استعاره کلمه یا عبارتی است که به صورت مجازی به کار می رود. کسی فقط عاشق پاییز است ، اما کسی روح آن را دوست ندارد ، کسی به اهداف می رسد و کسی قله ها را فتح می کند. به توانایی فرد برای حل مشکلات خارج از چارچوب و بیان افکار با استفاده از استعاره ها ، هوش استعاری می گویند.