درباره تفکر سفید و سیاه

فهرست مطالب:

تصویری: درباره تفکر سفید و سیاه

تصویری: درباره تفکر سفید و سیاه
تصویری: تفکر سیاه و سفید چیست | در 2 دقیقه توضیح داده شد 2024, آوریل
درباره تفکر سفید و سیاه
درباره تفکر سفید و سیاه
Anonim

در زندگی هر یک از ما نوارهای سیاه و سفید وجود دارد. ما به آنها عادت کرده ایم و به ندرت تعجب می کنیم که چرا این نوارها اغلب و به طور غیر منتظره ای متناوب می شوند. همه چیز در ویژگی های تفکر ما نهفته است - تفکر سیاه و سفید ، به اصطلاح دوگانگی. طرز فکر بدون سایه و رنگهای روشن ، با تقسیم سازش ناپذیر جهان به خوب و بد - این تمام است.

مهم این است که ما چگونه جهان را می اندیشیم و درک می کنیم. دانشمندان مدتهاست متوجه شده اند که اشکال تفکری وجود دارد که به فرد کمک می کند نه حل کند ، بلکه مشکل ایجاد می کند. یکی از این اشکال تفکر سیاه و سفید است. جهان در رنگهای سیاه و سفید ، بدون نیمه های دوگانه دیده می شود. شخص بر اساس "همه" یا "هیچ" فکر می کند و در کوچکترین مغایرت بین انتظارات و واقعیت خود را یک شکست کامل می داند. باید بگویم که آگاهی ما ناهمگن است و بنابراین ما انواع تفکر را با موفقیت ترکیب می کنیم.

علت تفکر سیاه و سفید چیست؟

بیماری روانی همیشه علت تفکر سیاه و سفید نیست. اغلب یک فرد عمداً برای اثبات بی گناهی خود یا سرگرمی غرور خود به آن متوسل می شود. وقتی جهان سیاه یا سفید است چرا باید گمانه زنی کرد و به دنبال حقایق بود؟

همچنین می تواند نتیجه دستکاری عمدی باشد. برای اثبات نظر خود ، توجه نکردن به جزئیات خاص می تواند بسیار سودمند باشد. حیله گری ، سودجویی و تنبلی از علل شایع تفکر سیاه و سفید است.

دونالد میلر ، نویسنده ، می گوید: "تفکر سیاه و سفید جذاب است زیرا تقلیل گرایانه است. همه چیز را که ما قادر به درک و درک آن نیستیم ساده می کند. این به ما این امکان را می دهد که بدون دانش و تلاش زیاد احساس هوشمندی کنیم. افرادی که با ما مخالف هستند فقط احمق هستند. ما این برتری را احساس می کنیم."

او خوب است یا بد؟

تفکر سیاه و سفید - یا دوگانگی - عادت تقسیم جهان را به خوب و بد شکل می دهد. و گاهی اوقات ما به طور جدی سعی می کنیم تصمیم بگیریم: "آنقدر شایسته یا شایسته همدردی من است که دیروز دوست نامیده شد ، اما امروز آزرده ، بی ادب؟ خوب است یا بد؟ " وقتی به خودمان نگاه می کنیم ، متوجه می شویم که کسی خوب است که با او احساس خوبی دارم و بد کسی است که با او احساس بدی دارم. تفکر سیاه و سفید مقیاسی را با دو حالت افراطی تعیین می کند و سپس باعث می شود مردم فکر کنند چاره دیگری وجود ندارد. در نتیجه ، ما یک دیدگاه بسیار ساده و طبقه بندی شده از جهان و پدیده های آن - خوب یا بد - را می پذیریم. و این منجر به پایان زندگی اندیشه می شود. "چرا فکر کنم؟! این مهم است که فقط تعاریف طبقه بندی شده را به خاطر بسپارید بدون اینکه تلاش بیشتری برای فهمیدن آن انجام دهید."

پیامدهای این نوع تفکر چیست؟

علاوه بر این سه انحراف ، چند نکته منفی دیگر نیز وجود دارد.

ساده انگاری بیش از حد می تواند منجر به مشکلات بسیار بزرگ شغلی و روابط شود. همچنین ، اگر درک نکنید که مردم واقعاً به چه چیزی نیاز دارند ، در تجارت موفق نخواهید شد.

وقتی صحبت از اخلاق به میان می آید ، افراد دارای تفکر سیاه و سفید تفکر مخالف را دیو می کنند ، در حالی که یک فرد منطقی و منطقی نظر دیگران را انکار نمی کند ، فقط به این دلیل که با باورهای او مغایرت دارد.

برای چنین افرادی تغییر دیدگاه دشوارتر است. شما یا در یک طرف هستید یا در طرف دیگر. تفاوت های ظریف اشتباه گرفته می شود ، به ویژه اگر ده ها مورد از آنها وجود داشته باشد و واضح نباشند.

تفکر سیاه و سفید نیز می تواند منجر به درماندگی اکتسابی شود. هر فرصتی به عنوان چیزی غیرممکن تفسیر می شود: "چه شغلی ، فقط کلاهبرداران در قدرت هستند. آنها فقط چوب را در چرخ می گذارند ، کاغذ می خواهند ، آنها را برداشته و تقسیم می کنند!"

چگونه از این تفکر اجتناب کنیم

منیت خود را از ایده های خود جدا کنید

نقل قول دیگری از دونالد میلر: "ایده های ما در واقع مال ما نیستند. ممکن است آنها درست باشند ، که آنها را مهم می کند ، اما این ایده های ما نیست. این بدان معناست که افراد می توانند آزادی پذیرش یا عدم پذیرش آنها را داشته باشند. آرام کردن نفس و اعتراف به آن بسیار دشوار است ، اما این روش به شما امکان می دهد یک فرد باهوش تر شوید."

تفکر خود را تغییر دهید

سریع و قاطع نتیجه گیری نکنید. از خود س questionsالات روشن کننده بپرسید. آیا او واقعاً چنین آشپز وحشتناکی است؟ واقعا اینقدر احمق هستی؟ آیا وضعیت مالی شما واقعاً ناامید کننده است؟

متوقف شوید و اگر مبالغه می کنید فکر کنید. از منطق ، تفکر انتقادی ، تفکر خلاق استفاده کنید. ده ها ابزار عالی در نوک انگشتان شما وجود دارد.

با هرگز و همیشه خداحافظی کنید

تمام کلمات مرتبط با افراط را حذف کنید. آنها را از واژگان خود دور کنید. بنابراین فوراً فرصتی برای تفکر گسترده تر پیدا می کنید و سایه هایی را پیدا می کنید که هرگز آنها را ندیده اید. این می تواند یک تجربه شگفت انگیز باشد که مادام العمر با شما خواهد ماند.

یاد بگیرید که در ناشناخته ها احساس راحتی کنید

اشکالی ندارد که همه پاسخ ها را ندانید. همچنین می توانید اطلاعات را جمع آوری کرده و درک کنید که هنوز کافی نیست. لازم نیست بلافاصله نظر خود را در مورد هر موضوعی بیان کنید. بگو جواب را نمی دانی. یا شروع به فکر کردن درباره آن و جستجوی حقایق کنید.

فقط شرایط مطلق را در نظر بگیرید و سایه ها را در آنها بیابید. اصطلاح "بد" پراکندگی کاملی از آنها دارد: فاجعه بار ، هیولایی ، مدارا ، مجاز.

توصیه شده: