مراحل درمان

فهرست مطالب:

تصویری: مراحل درمان

تصویری: مراحل درمان
تصویری: ⁦▶️⁩ مراحل درمان ریشه به چه صورت است؟ 2024, ممکن است
مراحل درمان
مراحل درمان
Anonim

مراحل درمان

مراحل روان درمانی چگونه می تواند باشد؟ آیا آنها با مشکلاتی همراه هستند؟ سخت ترین مراحل کدامند؟

بر اساس آن مراحل درمان طبقه بندی می شوند:

  1. با گذشت زمان (شروع ، وسط و پایان)

  2. با چرخه تماس (پیش از تماس ، تماس ، تماس کامل و پس از تماس). در منحنی ، تماس کامل یک قله تلقی می شود ، تماس با پست مسئول پردازش و ادغام است

  3. با توجه به بحران های سنی (ممکن است ترتیب معکوس پردازش وجود داشته باشد ، ممکن است ناسازگاری وجود داشته باشد ، تأخیر طولانی در بحرانی که در آن مهمترین و دردناک ترین آسیب وجود داشته است ، از سرگیری دوره ای کار با منطقه مشکل پس از کار در بحران های دیگر)

این دسته به نوبه خود به زیر شاخه های اضافی تقسیم می شوند:

بحران 1 ساله وظیفه اصلی تشکیل حلقه اعتماد است. اگر فردی در این دوره دچار نقض و آسیب قابل توجهی شده باشد ، به مطالعه طولانی نیاز است. توسعه اعتماد به روان درمانگر زمان زیادی طول می کشد. به طور کلی ، هرچه ضربه زودتر دریافت شود ، بحران زودتر برطرف نمی شود و درمان باید طولانی تر شود

بحران 2-4 سال - توسعه شناخت. این زمان یک دوره خودشیفتگی طبیعی تلقی می شود (تمام جهان به دور من می چرخد). اگر نوزاد مورد انتظار قرار گیرد ، هیچ آسیبی وارد نمی شود

بحران 5-6 سال - توسعه یک ابتکار

بحران 12-6 سال - توسعه استقلال ، استقلال و آزادی از تأثیرات خارجی و اجبار

بحران 12-18 ساله - شناسایی هویت

بحران 25-25 سال - برقراری روابط (این که آیا فرد به تعامل و ارتباط متقابل با مردم نیاز دارد یا در انزوا از جامعه)

بحران 25-45 سال - تحقق پتانسیل خلاق و توسعه

60 سال است که بحران با صداقت و خرد مشخص می شود

این ارقام نسبتاً دلخواه هستند و برگرفته از آثار تحقیقاتی اریک اریکسون هستند. از نظر فروید ، شاخص ها متفاوت هستند و نامگذاری های متفاوتی دارند (به عنوان مثال ، دوره مقعدی و دهانی). اگر درمان بحران موفقیت آمیز نبود ، بازگشت به درمان توصیه می شود

  1. بر اساس مراحل پیچیدگی یا آسیب خاصی. اول ، شما باید مشکل (پیچیدگی) و ماهیت آن را ببینید ، درمانگر را بشنوید ("نگاه کنید ، در اینجا یک ضربه وجود داشت") ، مشکل را درک کنید ، آن را بپذیرید ، تجربه کنید ، آن را تغییر دهید (پس از گذر از ضربه ، واکنش نشان دهید متفاوت با مردم ، ارزشها را در زندگی تغییر دهید یا آن را همانطور که هست بگذارید). در آخرین مرحله ، همچنین باید به خاطر داشته باشید که همه چیز در روان به خودی خود تغییر ایجاد نمی کند ، برخی از لحظات را نمی توان تغییر داد ، آنها فقط می توانند پذیرفته شوند

  2. با چرخه دلبستگی:

اعتماد / ادغام

اعتیاد / وابستگی متقابل (احساس گناه ، شرم ، ترس ، عصیان)

جدایی (مراجعه کننده می تواند به طور مستقل فاصله را در رابطه با درمانگر ، با تکیه بر حساسیت او ، و نه بر اساس پیش بینی ها ، ترس ها ، شرم و گناه تنظیم کند. در این مرحله ، وقفه هایی برای تعیین سطح آمادگی فرد برای زندگی وجود دارد. بدون درمانگر)

دلبستگی سالم ، بالغ و بالغ (درمانگر برای مراجعه کننده مهم است ، اما نیازی به درد ندارد)

در آغاز درمان ، اعتماد بین درمانگر و مراجعه کننده ایجاد می شود. در این دوره ، بحران یک ساله کم و بیش در حال بررسی است. با این حال ، اگر فرد دچار اختلال شدید شده باشد ، ضربه به طور مکرر برطرف می شود و در طول جلسات روان درمانی به مشکل باز می گردد. با هر جلسه ، رابطه با درمانگر قابل اعتمادتر و عمیق تر می شود

در هر صورت ، در مراحل اولیه درمان ، اساس اتحاد قوی بین درمانگر و مراجعه کننده شکل می گیرد تا دومی بتواند موضوعات کاملاً صمیمی را باز کند و بگوید

اگر مراجعه کننده با مادری مضطرب ، افسرده یا از نظر عاطفی دچار یک بحران شیرخوارگی شده باشد ، برای او دشوار است که با درمانگر صحبت کند و در مورد مسائل شخصی صحبت کند.در این مورد ، تقریباً تمام درمانها با هدف ایجاد اعتماد انجام می شود. هرچه مراجعه کننده عمیق تر باز شود ، درمان بیشتر طول می کشد

در این مرحله ، همه چیز به رابطه با درمانگر بستگی دارد - هر چه بهتر باشد ، مطالعه عمیق تر خواهد بود. از این گذشته ، این فقط یک داستان در مورد نحوه گذراندن یک فرد در تابستان نیست ، نه در مورد رویدادها و واقعیتها ، بلکه تجربیات و حالات عمیقی است که احتمالاً با شرم ، ترس ، درد همراه است. یعنی اینجا مهم است که آیا مراجعه کننده می تواند شرم ، درد ، ترس ، تجربیات دشوار را نشان دهد و آنها را در حضور درمانگر خود تجربه کند. بر این اساس ، ممکن است به موقع نه یک جلسه و نه 10 جلسه طول بکشد. به طور متوسط ، یک سال طول می کشد تا اعتماد ایجاد شود. برای درک عمق این س ،ال ، می توان با شکل گیری دوستی ها قیاس کرد (چقدر طول می کشد تا یک نفر را دوست واقعی بنامیم؟ این تقریباً به همان میزان است که برای ایجاد اعتماد لازم است.)

در واقع ، این مرحله بسیار صمیمی و عمیق تلقی می شود. با این حال ، این فقط به مشتری بستگی دارد و اینکه چقدر می خواهد هر چیزی را بگوید. هر کس امکانات روانی خود را دارد ، بنابراین هیچ کس آن را محکوم نمی کند

قسمت بعدی روان درمانی قسمت میانی است. اینجاست که سخت ترین و جالب ترین کار آغاز می شود. مراجعه کننده در فرایند رنج ، عذاب غوطه ور است ، در تمام طیف درد زندگی می کند و با درمانگر تمام مناطق آسیب دیده روان کار می کند. خلق افسرده ، قسمتهای زنده اما دردناک دوران کودکی ممکن است بین جلسات درمانی رخ دهد. خود این فرآیند را می توان با تجربه اندوه مقایسه کرد: شوک ، عصبانیت ، ناتوانی ، رنج و در نهایت ادغام (پذیرش)

در عین حال ، در صورت وجود نقض پیوست تشدید می شود (نقض در کدام منطقه بوده است؟ در ادغام ، وابستگی یا جدایی؟). این لحظات مشکل ساز با درمانگر با استفاده از انتقال ، ضد انتقال ، کار با پیش بینی ها انجام می شود

همچنین ، در مرحله میانی روان درمانی ، بحران های سنی انجام می شود (3 بحران اول زندگی ما عمدتا با شکل گیری دلبستگی مرتبط است). به عنوان مثال ، یک بحران 3 ساله می تواند مربوط به جدایی اولیه ناامن باشد. نمی توان فردی را یک قدم گذاشت ، بدون اینکه فرصتی برای نشان دادن ابتکار ، استقلال ، برآوردن کنجکاوی کودکانه خود قائل شود ، اما برعکس می تواند زود جدا شود ، بنابراین مجبور شد بزرگسال شود و "بهشت مادر را ترک کند". مدتها قبل از اینکه او برای این کار آماده باشد

تمرین کردن فقط یک مکالمه نیست ، بلکه گذراندن تمام لحظات مشکل ساز در یک رابطه است. به عنوان مثال ، در سطح ناخودآگاه ، ممکن است برای مشتری اینطور به نظر برسد که شخصی که ضربه مستقیماً با او ارتباط دارد در نزدیکی خود است و وضعیت دوباره تکرار می شود. چندین مثال از محبت باید مورد توجه قرار گیرد

مثال شماره 1: کودک به مهد کودک فرستاده شد و مادر دیگر علاقه ای به زندگی او نداشت. یا برعکس ، او به کسی اجازه نداد که آزادانه قدم بگذارد: "کجا رفتی؟ چه کار می کنی؟ چرا اینجایی؟"

در این مورد ، در طول مطالعه ، مراجعه کننده احساس می کند که مادر در این نزدیکی است و هنوز به او اجازه نمی دهد زندگی مستقل داشته باشد و به او چسبیده باشد

مثال شماره 2: مادر (پدر ، مادربزرگ ، پدربزرگ) فرزند را رد کرد

در این شرایط ، فرد در درمانگر خود طرد می شود. اگر مادر از دست او عصبانی بود ، در درمانگر نیز خشم را می بیند

این دوره بسیار دشوار است ، اما مزیتی بدون شک دارد - پس از چنین تجزیه و تحلیل عمیقی از شخصیت خود ، فرد دیگر هرگز اهدافی را که با روح او مطابقت ندارد ، تعیین نمی کند ، سعی نمی کند کسی را راضی کند ، با قوانین اجتماعی زندگی می کند شبکه ها (اگر همه در اطراف موفق هستند ، بنابراین من باید یک ماشین و خانه بزرگتر بخرم). شخص شروع به انجام چنین کارهایی به خاطر خودش می کند ، نه به خاطر شخص دیگری

علاوه بر این ، در درمان میانی یک هدف وجود دارد - شکل گیری درک و آگاهی که هر یک از ما مسئول زندگی خود هستیم و هیچ کس مشکلات دیگران را حل نمی کند.برای اینکه به این نظر برسید ، باید در درمان بزرگ شوید ، در حالی که از بحران های مربوط به سن رنج می برید (اساساً ، این بحران ها تا 7 سالگی هستند - آنها قوی ترین هستند و اثری ماندگار بر روان مشتری می گذارند). بنابراین ، شما باید تلاش زیادی برای واقعی کردن زندگی انجام دهید و خودتان می توانید آن را مدیریت کنید ، به طوری که فرد بفهمد زندگی اش از چه چیزی تشکیل شده است ، تا آنجا که ممکن است با خود و ویژگی های شخصیتی خود سازگار شود ، اما از آن خارج نشود. بار مسئولیت

مثال شرطی. در سن 3-5 سالگی ، کودک باید بزرگتر از سن خود می شد - مادر شیرخوار ، والدین الکلی یا رسوایی های مداوم خانوادگی. از این دوران ، کودک دیگر حرکت نمی کند ، او در سطح یک کودک سه ساله ماند ، که مسئولیت بتن مسلح به نام "زندگی" بر روی او جمع شده بود. از این رو احساس مداوم خستگی ، عجله و اضطراب ، افسردگی بی وقفه

مرحله واقعاً دشوار است ، اما در نهایت مشتری رضایت اخلاقی فوق العاده ای را دریافت می کند و به دلیل رشد باورنکردنی از خودش سپاسگزار خواهد بود. برای او ، این شمع های بتنی مسلح شده از زندگی بار سنگینی خواهد بود که می توان به راحتی با آن کنار آمد. همیشه می توانید راهی برای کاهش آن پیدا کنید

آخرین مرحله روان درمانی تکمیل است. این دوره ادغام بخشهایی از شخصیت در یک ساختار ذهنی یکپارچه ، در یک شخصیت یکپارچه است

در این مرحله ، مکانیزم های دفاعی تطبیقی جدیدی ایجاد می شود ، به عبارت دیگر ، فرد با در نظر گرفتن تمام تجربیات و دانش به دست آمده در مورد خود در فرآیند درمان ، شیوه جدیدی را یاد می گیرد. قطعاً ، در اینجا به کمک و پشتیبانی درمانگر نیاز است ، اما می توان جلسات را به گزینه حمایتی (هر دو هفته یکبار) کاهش داد یا استراحت کرد

توصیه شده: