بال

تصویری: بال

تصویری: بال
تصویری: GENSHIN IMPACT: Raiden Shogun Baal is OP! | شرح كامل لقدرات بال الخورافية!؟ تحتاج بف؟ 2024, ممکن است
بال
بال
Anonim

گاهی اوقات شگفت آور است که چگونه کار با مشتری در پنج دقیقه پایانی جلسه پایانی استعاره و در نتیجه معنای قابل درک به خود می گیرد. این بار این یک استعاره از بال بود - کار با یک روانشناس برای یک مشتری مانند یافتن بال بود ، بالهایی که به شما در زمان بحران کمک می کند یا با تجربیات هیجان انگیز روبرو می شوید.

کسنیا دختری است که عاشق یک پسر است (تا زمانی که او واقعاً این را متوجه شد). مردی که با تصویر خود از "شاهزاده روی اسب سفید" در همه پارامترها مطابقت ندارد ، او به طور کلی ویژگی های بسیاری دارد که با این تصویر مغایرت دارد ، و بنابراین "نمی توان" او را دوست داشت. او همانطور که عادت دارد به او اهمیت نمی دهد ، علائم مورد نیاز توجه را نشان نمی دهد ، گلهای کمتری از آنچه باید نشان می دهد ، و بعد از مدتی به طور کلی توجه را متوقف می کند. شما نمی توانید چنین چیزی را دوست داشته باشید!

و سپس یک مبارزه طاقت فرسا با خود شروع می شود - احساساتی وجود دارد ، اما شما نمی توانید آنها را برای این شخص احساس کنید. به نظر می رسد که شما باید همه کارها را انجام دهید تا هیچ احساسی وجود نداشته باشد ، به این معنی که سعی کنید آنها را نشناسید - نام نبرید ، رفتار خود را ناشی از احساسات متوجه نشوید یا معنای رفتار را به شیوه ای کاملاً متفاوت تعیین کنید. در گفتگو با روانشناس مبنی بر عدم نامگذاری پسر ، سعی کنید توصیف یا توصیف منفی نکنید. به طور کلی ، چرا در مورد او صحبت کنید ، زیرا درخواست کار به عنوان جستجوی انرژی حیاتی تنظیم شده است.

ما به دنبال آن هستیم ، فکر می کنیم که کجا می رود و چگونه معمولاً می آید ، چه چیزی از زندگی شادی می آورد و چه چیزی معمولاً آن را پر می کند.

حرفه کسنیا شادی را به ارمغان می آورد ، به احساس مهم و مطمئن کمک می کند ، به قدرت نیاز دارد ، اما در عین حال آنها را دوباره پر می کند.

ما به رابطه قبلی نگاه می کنیم. چیزهای خوب زیادی در آنها وجود دارد ، خاطرات دلپذیر است. اما ناگهان مشخص می شود که رابطه قبلی بدون وقفه پیش رفت ، برخی از آنها به آرامی به دیگران جریان یافت. آیا فرصتی برای آزاد بودن با خود وجود داشت؟ سپس شما میخواهید چه کار کنید؟ چه چیزی زندگی شما را پر خواهد کرد؟ "رقص ، من می خواهم رقص انجام دهم!" رقص ظاهر شد با این حال ، قبل از آن ، هنوز وظیفه ای وجود داشت که با مراقبت از خود کاری انجام دهید.

این کار برای بسیاری مشکلات ایجاد می کند. ما به خوبی عادت کرده ایم و می دانیم که چگونه از دیگران مراقبت کنیم ، اما تقریباً هرگز آمادگی این را نداریم که از خود مراقبت کنیم ، حتی یک کار کوچک را انجام دهیم ، اما معنی دار است. کسنیا به سرعت به این پاسخ داد ، شروع به گوش دادن به وضعیت خود کرد و کاری برای خود انجام داد. نقاط قوت و شادی بیشتری از زندگی وجود دارد.

اما به طرز عجیبی ، افکار در مورد این پسر ناپدید نشد ، علاقه و توجه به زندگی او باقی ماند ، ظاهر دختر احتمالی در زندگی او با حسادت مورد توجه قرار گرفت. دوباره این س arال پیش می آید - این چیست؟ "من چه احساسی نسبت به او دارم؟" - کسنیا به جستجو با لمس ادامه می دهد.

نه به زودی و نه به سادگی به رسمیت شناختن عشق او به او ، همراه با این میل به جدایی این احساسات ، متقابل. خاطرات جلسات گذشته و درک اینکه کسنیا همه کارها را انجام داد تا از توسعه این رابطه جلوگیری کند. بن بست.

آیا می توانم چیزی را برگردانم؟ چگونه با احساسات نسبت به او برخورد کنیم؟ اعتراف کنم یا سکوت کنم؟ آیا از هر اتفاقی که می افتد دردناک است یا شادی آور؟ اگر دیگر نتوانید آن را برگردانید ، چه احساسی دارید؟ چگونه می توان با همه اینها برخورد کرد؟

زمان به نجات می رسد - زمانی که گاهی اوقات به نظر می رسد از دست رفته است ، اما برای پذیرفتن آنچه در حال رخ دادن است ، دیدن جهان و رویدادها به طور کامل ، به شما اجازه می دهد تا جلوی خود را بگیرید و از بیرون نگاه کنید ، گاهی اوقات گریه کنید یا خوشحال باشید …

به تدریج احساس عشق به وجود آمد ، عشقی که حتی برای کسی که در ایده شاهزاده نمی گنجد ، متولد می شود. پذیرفته شده است که احساسی را نمی توان با دیگران به اشتراک گذاشت ، که می تواند بدون پاسخ باقی بماند ، اما هنوز هم هست و گاهی اوقات حتی خوشایند است.کسنیا جستجوی خود را آغاز کرد تا چگونه این احساس وجود داشته باشد؟ به چه شکلی؟ اگر شما او را رانندگی نمی کنید ، پس چگونه دیگر؟ در این لحظه ، معلوم شد که مهم است که به سادگی به خود این حق را بدهید که حتی در "فرد اشتباه" احساس عشق کنید ، از عشق بی نتیجه غمگین شوید ، دوباره عشق بورزید و به تدریج رها کنید. کسنیا شروع به یادگیری کرد که در این حالت باشد ، از احساسات و عواطف تجزیه نشود ، پایدار باشد ، در تماس با خود و وضعیت خود باشد.

چه زمانی به بال نیاز داریم؟ - هنگامی که می خواهیم جریان ، احساسات و عواطف را حفظ کنیم ، هنگامی که در طول پرواز می خواهیم خود را حفظ کنیم - نه برای شکستن ، برای اندوهگین شدن ، بلکه برای حفظ سلامت ، ثبات و انعطاف پذیری.

زنیا بالهای خود را یافته است ، بالهایی که او را از بسیاری از احساسات و تجربیات خارج می کند و به تعادل و حفظ یکپارچگی او کمک می کند. خوشحالم که می توانم آنجا باشم و به زنیا در یافتن آنها کمک کنم. آرزو می کنم هرکسی خودش را پیدا کند.

ناتالیا فرید شما

تصویرسازی توسط ویکتوریا کردی