درباره حفاظت روانی چه باید بدانید؟

تصویری: درباره حفاظت روانی چه باید بدانید؟

تصویری: درباره حفاظت روانی چه باید بدانید؟
تصویری: ۵ نکته که لازمه درباره بیماری های روانی بدانید 2024, ممکن است
درباره حفاظت روانی چه باید بدانید؟
درباره حفاظت روانی چه باید بدانید؟
Anonim

حفاظت روانی - این یک روش پایدار از رفتار یا عکس العمل یک فرد است که به شما امکان می دهد اضطراب را در ارتباط با رویدادهایی که در زندگی او اتفاق می افتد کاهش دهید.

در زندگی هر فرد ، موقعیت هایی به طور دوره ای بوجود می آید که باعث تجربه های ناخوشایند می شود. برخی از آنها را نمی توان تغییر داد - به هیچ وجه یا در آینده نزدیک. سپس دفاع های روانی به نجات می رسند ، که به تغییر احساساتی که با کمک مکانیسم های خاصی که در طول تجربه گذشته ایجاد شده است ، کمک می کند.

بدون شک مزایای دفاع روانی وجود دارد - آنها به فرد کمک می کنند بدون تغییر وضعیت ، حالت راحتی و احترام به خود را بازیابد. و در کنار این ، این ویژگی آنها است که مانع از تغییر شخص در زندگی می شود که واقعاً می تواند تغییر دهد. حفاظت روانی همیشه تحریف واقعیت ، خود فریبی است ، که باعث می شود فرد نتواند بفهمد واقعاً چه اتفاقی برایش می افتد. آنها برای یک اثر لحظه ای طراحی شده اند و زمینه واقعی و همچنین چشم اندازهای توسعه بیشتر وضعیت را در نظر نمی گیرند.

به عنوان یک قاعده ، شخص بر مجموعه ای از دفاع های روانی تسلط دارد ، که برای او آشنا می شود. این امر تحت تأثیر عواملی مانند:

خلق و خوی مادرزادی ، مثال والدین ، استرس در دوران کودکی و تصمیماتی که کودک برای کنار آمدن با شرایط گرفته است.

نقطه مقابل دفاع های روانی رفتار مقابله ای است که بر اساس درک واقع بینانه از خود و موقعیت است. و همچنین ، در عمل ، بر اساس هدف و چشم انداز. هنگام مواجهه با وضعیت مشکل ، فرد به دنبال اجتناب از استرس نیست ، او به دنبال راه هایی برای کنار آمدن با موقعیت یا جبران خسارت دریافتی است.

در این مقاله برخی از دفاع های روانی و همچنین منابع شکل گیری آنها را بررسی می کنیم.

عایق کاری … در اصل ، این فرار از واقعیت است. فرد احساسات ناخوشایند را مسدود می کند. نوعی رویداد آسیب زا اتفاق می افتد و فرد "هیچ چیزی را احساس نمی کند". برای اینکه احساس نکند ، شخص به خواب ، دنیای درونی خود ، الکل ، غذا و غیره "فرار می کند" ، یعنی تماس با واقعیت را متوقف می کند. این یکی از مکانیسم های اصلی دفاعی در تیپ شخصیتی اسکیزوئید است.

نفی … این خود را در رابطه با شرایط خارجی یا هنگام ارزیابی خود نشان می دهد. در مورد رویدادهای خارجی ، امتناع از وجود مشکل است. به عنوان مثال ، یک شوهر به طور سیستماتیک همسر خود را کتک می زند ، اما هر بار به نظر می رسد که این یک تصادف است و او از پذیرفتن خطرناک بودن وی خودداری می کند. استفاده از این محافظت معمولی برای افرادی است که معتقدند "همه چیز برای بهترین است" و "من همیشه باید خوب باشم".

در سطح درونی ، انکار خود را به عنوان نادیده گرفتن اطلاعاتی نشان می دهد که با ایده غالب خود ناسازگار است. برخی از ویژگی های شخصیتی برای دیگران آشکار است ، اما خود او شناخته نمی شود. به عنوان مثال ، یک فرد الکلی صادقانه معتقد است که مشکلی با نوشیدنی های قوی ندارد و او کنترل موقعیت را در دست دارد. این اغلب مشخصه تیپ شخصیتی هیستریک است.

ایده آل سازی اولیه … یک فرد شخص دیگری را ایده آل می کند تا از همذات پنداری با او احساس امنیت کند. این ناشی از یک توهم کودکانه است که کسی که کودک به او وابسته است ، قادر مطلق است. در اصل ، این به شخص دیگری نقش والدین ایده آل را می دهد. ادغام با چنین شکل کاملی به شما امکان می دهد به نقص خود نگاه نکنید. ذاتی شخصیت های مرزی و خودشیفته است.

استهلاک … نتیجه اجتناب ناپذیر دفاع روانی قبلی. دیر یا زود ، شخصی متوجه می شود که شخصی که او ایده آل می کند ، به آن اندازه که تصور می کرد کامل نیست و ناامیدی را تجربه می کند. در نتیجه ، او شروع به نفی تمام خوبی هایی می کند که در این شخصیت وجود دارد و به دنبال شی جدیدی برای ایده آل شدن است.این مکانیسم همچنین مشخصه تیپ های شخصیتی مرزی و خودشیفته است.

کنترل قادر مطلق - یک کودک کوچک واقعاً معتقد است که قدرت تأثیرگذاری بر جهان را دارد. او با میل و رغبت مسئولیت آنچه در خانواده اتفاق می افتد را بر عهده می گیرد ، به عنوان مثال خود را عامل دعواهای والدین می داند. در بزرگسالی ، فرد ممکن است عادت به تفسیر رویدادها را در نتیجه افکار یا رفتار خود ، بدون در نظر گرفتن عوامل مهم دیگر ، حفظ کند. این دفاع روانی توهم انحصاری بودن یک فرد را ایجاد می کند ، توانایی انجام آنچه در دیگران ممنوع است: دستکاری ، قانون شکنی ، فراتر رفتن از سر آنها. این مکانیسم در افراد خودشیفته و روانگردان رایج است.

فرافکنی … دیدن در دیگران چیزی است که در خود تشخیص داده نمی شود. برای شخصی دشوار است که برخی از افکار ، احساسات یا رفتار خود را به کار گیرد. و او آن را در دیگران می بیند ، اما در خود نمی بیند. به عنوان مثال ، شخصی که ادعا می کند توسط همه رد شده است ، به احتمال زیاد دقیقاً نحوه رد دیگران را نادیده می گیرد. با استفاده از این مکانیسم ، آنچه در داخل اتفاق می افتد از خارج درک می شود. یکی از رایج ترین گزینه های پیش بینی تعصب است ، هنگامی که ویژگی های آنها مستقیماً بر روی گروهی از افراد ، ملت یا جنسیت نشان داده می شود. این ویژگی تقریباً برای همه مشخص است ، به ویژه انواع شخصیت های خودشیفته و پارانوئید.

معرفی … آنچه در خارج اتفاق می افتد ، داخلی تلقی می شود. تصاحب افکار دیگران بدون انتقاد ، به معنای واقعی کلمه "بلعیدن". در دوران کودکی ، کودک نظرات و احساسات افراد مهم را به عنوان نظر خود پذیرفت تا بتواند به هم نزدیک شود و احساس اجتماع کند. اگر این مکانیزم ثابت باشد ، معمولاً برای یک فرد ادغام با دیگران ، واقعاً درک نمی کند که او چگونه است ، چه چیزی برای او مهم است. ویژگی چنین افرادی با پیشنهاد پذیری ، تصاحب افکار دیگران بدون ارزیابی انتقادی است. و در نتیجه زندگی بر اساس قوانین شخص دیگر. برجسته ترین مظاهر مکانیسم معرفی تعهدات است: "من باید" ، "من می توانم" ، "من نمی توانم" ، که می تواند به الزامات غیر واقعی برای خود و سایر افراد تبدیل شود. این مکانیسم به ویژه در افراد مرزی بسیار رایج است.

منطقی سازی … توضیح شبه منطقی از اقدامات او ، که تأیید می کند که شخص در اعمال خود منطقی است و کنترل موقعیت را در دست دارد. انگیزه اقدام اعلام شده واقعی نیست ؛ بلکه به حفظ عزت نفس و توهم آگاهی کمک می کند. بنابراین ، یک فرد می تواند به دنبال استدلال های منطقی برای توضیح اقدامات تأیید نشده اجتماعی خود باشد. به عنوان مثال ، والدینی که کودک خود را در حالت عصبانیت کتک می زند ، ممکن است این را به عنوان یک اقدام آموزشی ضروری که برای اهداف خوب استفاده می شود ، توضیح دهند. اغلب در نوع شخصیت پارانوئید ذاتی است.

بازگشت به عقب … عمل و احساسات نسبت به خودمان که در واقع نسبت به شخص دیگری احساس می کنیم. این مکانیسم زمانی ایجاد می شود که بیان احساسات منفی به دیگری ناامن باشد. به عنوان مثال ، والدین به طور قاطع کودک را از عصبانیت منع می کنند ، احساسات منفی را قطع یا مجازات می کنند. یا ، آنها با رد و کینه واکنش نشان می دهند و کودک می فهمد که با ابراز خشم ، خطر از دست دادن عشق بزرگسالان را تهدید می کند. سپس تمام عصبانیت خود را متوجه خود می کند و تجاوز را به تجاوز خودکار تبدیل می کند. در اشکال واضح ، این می تواند به صورت ضربه زدن سر به چیزی سخت ، خاراندن پوست یا کشیدن مو ظاهر شود. در موارد کمتر آشکار - صدمات "تصادفی" ، جویدن ناخن.

در بزرگسالی ، شخص به طور معمول خود را برای آنچه اتفاق افتاده سرزنش می کند ، خود را مجازات می کند. در این لحظه ، شخصیت به دو جنبه تقسیم می شود: یکی که عمل می کند و دیگری که عمل را دریافت می کند. از بین افرادی که از بازتاب مجدد استفاده می کنند ، اغلب می توانید چیزی مانند "شما باید خود را مجبور کنید …" بشنوید. آنها همچنین تمایل دارند که خود را به خاطر برخی از اقدامات مورد انتقاد و محکوم قرار دهند ، و با خود گفتگوی تحقیرآمیز داشته باشند.

تنبیه خود نیز می تواند خود را در بی توجهی ناخودآگاه نشان دهد ، هنگامی که فرد خطر را "متوجه" نمی شود و مجروح می شود.

یکی دیگر از تجلیات بازاندیشی ، اقداماتی است که در رابطه با دیگری انجام می دهیم ، و ما دوست داریم خودمان دریافت کنیم. زن از شوهرش می پرسد: "عزیزم ، آیا می خواهی به سینما بروی؟" به جای این که مستقیماً بگوید که او دوست دارد یک فیلم ببیند. مراقبت هایی که یکی از شرکا به ابتکار خود به دیگری نشان می دهد ، یک دعای آرام برای چیزی است که او دوست دارد به تنهایی دریافت کند.

ادامه دارد…

توصیه شده: