2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در ردپای گروه اخیر مصاحبه کننده ، به پدیدارشناسی رنج اندیشیدم. اغلب اوقات ، درمانگر کل ساختار کلامی مشتری را "بلع" می کند: "من رنج می برم" ، و با تمام توان تلاش می کند تا مشتری را از رنج نجات دهد. صادقانه بگویم ، این برای من اتفاق افتاده است … بنابراین این روند می تواند برای مدت طولانی ، بدون نتایج ملموس ، جریان یابد و درمانگر عصبی و خسته می شود ، در حالی که مراجعه کننده به طور منظم به درمان می رود و با اشتیاق رنج خود را از جلسه به جلسه به تصویر می کشد.
تقریباً یک مثال کتاب درسی: یک زن جوان ، متاهل ، دارای فرزند در سن مدرسه است ، به مدت 4 سال از اعتیاد به عشق به مرد دیگر "رنج می برد". مرد گاهی به او توجه می کند ، سپس رد می کند.
در عین حال ، او را به عنوان معشوق خود تعریف می کند ، از از دست دادن رابطه با او بسیار می ترسد و روز به روز او را با موج اس ام اس ها غرق می کند. در همان زمان ، مشتری در یک شهر کوچک زندگی می کند و به شدت می ترسد که دیگران ، از جمله. در عین حال ، به گفته مشتری ، آنها هیچ گونه رابطه جنسی ندارند ، و رابطه جنسی که فقط چند بار انجام شد ، مدت طولانی لذت نمی برد. در عین حال ، او می گوید که مورد توجه "معشوق" قرار می گیرد ، که از طرف همسر کافی نیست. واضح است که تحریکات فرو رفته زیادی در این زمینه وجود دارد. در پشت صحنه این واقعیت وجود دارد که اجازه دادن به خود برای یک رابطه عاشقانه مخفی در اصل یک "نور در پنجره" است ، تنها راهی که می توان در زندگی خود چیزی را برای خود به ارمغان آورد ، علاوه بر مراقبت از فرزندی ، شوهری که برای او وجود دارد. کینه و انزجار سرکوب شده و شغل مورد علاقه که یک بار توسط مادرش انتخاب شده بود.
فرایند بین شرم و برانگیختگی ، ترس از خودنمایی در مقابل یک زن بزرگسال و جذاب دیگر (درمانگر) ، به عنوان یک زن بالغ که می تواند لذت های بزرگسالانه زنان را تجربه کند (به هر حال ، آنها می توانند شرمنده و رد کنند ، یا ممکن است مجبور شوند رقابت) "رنج" در این مورد ، راهی مطمئن برای جلب توجه از چهره مادر است.
این منطق سهم زن تلخ ارسال شده است. اگر در مورد لذتهای داخل تابو وجود دارد ، باید شکایت کنید ، در حالی که در واقع می توانید به خود ببالید)) و با امید مخفی دریافت "فرمان شهید" زندگی کنید.
پس از بحث گروهی ، به اهمیت یافتن آنچه در واقع مشتری به ما می گوید ، فکر کردم ، هر از گاهی در مورد رنج او صحبت می کنم. ایده رنج در جهان بینی و نظام ارزشی او چه جایگاهی دارد؟
از این گذشته ، بسیاری از جهت گیری های ارزشی ما به طور ضمنی در ما زندگی می کنند ، نه آشکار. ممکن است از اینکه با صدای بلند در مورد آنها صحبت کنیم شرم داشته باشیم ، حتی گاهی اوقات به خودمان اعتراف کنیم. اما ، با این وجود ، آنها تا حد زیادی انتخاب های زندگی ما را تعیین می کنند ، که نتایج آنها اغلب با خواسته های آگاهانه ما مطابقت ندارد.
به عنوان مثال ، در تصویر تقریباً مسیحی جهان تصوری وجود دارد که رنج تصفیه و مرتفع می شود. گاهی اوقات می توانید بشنوید که به کسانی که خدا آنها را دوست دارد ، آزمایشات سختی می دهد و شما باید صلیب خود را حمل کنید ، مهم نیست. نگرش های زندگی نسل "سازندگان کمونیسم" مشابه است ، زیرا آنها ایده قرار دادن زندگی بر "محراب" و سرزنش هر "خودخواهی" را حمل می کنند. شما می توانید تصور کنید که رابطه این نوع مشتری با یک درمانگر که دارای نگرش های لذت طلبانه ناخودآگاه در عصر جدید است چگونه شکل می گیرد.
از سوی دیگر ، فردی که جهان بینی نزدیک به سنت بودایی دارد ، می تواند هر رنجی را مظهر یک حالت آگاهی روشن نباشد. اگر این ایده با ایده شبه معنوی تفکر مثبت همراه شود ، شخص می تواند خود را برای هرگونه احساس منفی سرزنش کند ، سعی می کند آن را فوراً سرکوب کند ، با استفاده از "توپخانه سنگین" تمرینات معنوی ، مانند مثال قبلی ، نه. به خود اجازه می دهد زنده باشد و تمام احساسات انسانی را زندگی کند.
تنوع می تواند بسیار متفاوت باشد ، به دور از همیشه اینها درون خانواده والدین هستند.از این گذشته ، در بیشتر موارد ، ما در غیاب نگرش های روشن و غیر متضاد در مورد نحوه زندگی ، ارزش هایی که مطلق تلقی می شوند و نحوه ایجاد روابط بزرگ می شویم. بنابراین ، هر یک از ما سیستم ارزشهای خود را از "مواد بداهه" (کتاب ، فیلم ، آموزش ، اینترنت …) "مجسمه" می کنیم ، گویی در حال ساختن یک ساختمان هستیم: بخشی از کلبه روستا ، بخشی از یک خانه عمارت ویکتوریا ، بخشی از یک مرکز اداری با تکنولوژی بالا. در عین حال ، توجه و احساسات ما یکی از قطعات آن را برای ما روشن می کند ، بازتاب کافی برای حرکت به یک فاصله مشخص و مشاهده این ساختار به عنوان یک کل وجود ندارد ، و وحشتناک (!) ، نحوه زندگی با همه اینها درمان خوب به ما امکان می دهد "ساختمان" خود را ، با همه عجایب و تناقضاتش ، کمابیش جامع ببینیم (آیا بیشتر شبیه پناهگاه است یا نه کلیسای جامع گوتیک …) و بر اساس این دیدگاه جدید ، تصمیم بگیرید که چگونه در صورت لزوم از این بازسازی ساختمان استفاده کنید و انجام دهید. سپس ، نگاه کنید ، یک پناهگاه کسل کننده جدا شده می تواند یک انبار شراب باشد که مملو از طعم ها و عطرهای زیادی است ، جایی که "رنج" می تواند تنها یکی از بسیاری از رایحه های طعم دهنده در دسته یک نوشیدنی نفیس باشد.
توصیه شده:
6 حقیقت تلخ که شما را بهتر می کند
این مقاله زمین را از زیر پای شما بیرون می کشد و سر شما را کار می کند. مقاله ای که در مورد آنچه جهان واقعاً از ما نیاز دارد و آنچه باید انجام دهیم تقریبا 300000 لایک و تقریبا 8000 نظر دریافت کرد. و این علیرغم این واقعیت که حجم متن چشمگیر است و نویسنده آمریکایی دیوید وانگ در مورد خوشایندترین چیزها نمی نویسد.
زندگی چه کسی را داریم زندگی می کنیم؟ مختصری در مورد سناریوهای زندگی
ما روزانه صدها انتخاب می کنیم. ما انتخاب می کنیم که با چه کسی و چه زمانی تماس بگیریم ، کودک را به کدام مهد کودک بفرستیم ، آیا شغل خود را تغییر دهد یا در مهدکودک قدیمی بماند. و هرچه تصمیم جدی تر باشد ، بار مسئولیت را بیشتر احساس می کنیم! با برداشتن این یا آن مرحله از زندگی ، ممکن است حتی از آن آگاه نباشیم ، اما طبق سناریوی خاصی عمل کنیم.
چگونه می توان زندگی خود را زندگی کرد و نه یک زندگی دیگر یا درباره ارزشهای واقعی و اعمال شده
در جامعه ما ، الگوها و قواعدی به وضوح تعریف شده است که شما برای زندگی "نیاز" و رعایت آنها "نیاز" دارید. از کودکی به ما می گویند وقتی بزرگ شدیم باید چگونه باشیم ، آنها اغلب تصمیم می گیرند که باید چه کار کنیم ، در کدام دانشگاه وارد شویم ، چه نوع منتخبی را در کنار ما می بینند ، به طور کلی سنی پذیرفته شده است حق داشتن فرزندان و این نیز تا حدی وظیفه است - مشاغل ایجاد کنید ، خانواده و فرزندان داشته باشید.
معنای زندگی؟ زندگی کن ، فقط زندگی کن
نویسنده: واسیلاکی ایرینا حس زندگی چیست؟ سوالی که می خواهید پاسخ آن را بیابید. و پاسخ ، همانطور که بسیاری از مردم فکر می کنند ، باید تا حدودی غیر معمول باشد. یا یکی که هیچکس فکرش را نمی کرد. - شما هدفی دارید که به دنبال آن به خواسته خود می رسید ، - از یک نوجوان 16 ساله می پرسم.
طعم برای زندگی ، به معنی زندگی
وقتی از ما پرسیدند "چرا ، چرا زندگی می کنیم" ، می توانیم کلیشه های بسیار محبوب را بشنویم: برای تشکیل خانواده برای به دنیا آوردن و تربیت فرزندان برای تفریح ، شادی برای خلق چیزی با ارزش برای تحقق خود ، تجسم استعدادهای خود است برای تجربه کار کردن از کارما ، گناهان گذشته خدمت به خدا برای تحقق خواسته های خود ، لیست خواسته ها را انتخاب کنید برای فهمیدن معنای زندگی خودت را بشناس برای عشق و غیره.