خیانت به شوهرش نگاه مردانه

فهرست مطالب:

تصویری: خیانت به شوهرش نگاه مردانه

تصویری: خیانت به شوهرش نگاه مردانه
تصویری: با رابطه با سه مرد به شوهرم خیانت کردم اما خبرنداشتم که... 2024, ممکن است
خیانت به شوهرش نگاه مردانه
خیانت به شوهرش نگاه مردانه
Anonim

تقلب دردناک است. همیشه. و این دقیقاً دردناک است زیرا تقریباً از نظر جسمی آن روابط معنوی بین همسران ، اعتماد و عشق را قطع می کند که بدون آنها تقریباً غیرممکن است

برخلاف تصور عموم ، تعداد کافی از مردان بی وفا به خاطر خیانت خود احساس گناه می کنند. اما هر کدام از آنها به شیوه خود با این گناه کنار می آیند. و اگر اولی با تمام وجود تلاش می کند تا واقعیت این عمل را پنهان کند ، دومی با فکر توبه به همسر خود عذاب می دهند و در عین حال از از دست دادن او برای همیشه می ترسند. البته ، کسانی هستند که برای آنها خیانت فقط "ماجراهای مرد به چپ" است که باعث افزایش عزت نفس می شود ، اما این تقریباً یک ویژگی شخصیتی است که فقط می توان از آن صرف نظر کرد.

چه چیزی علاوه بر بی مسئولیتی کوتاه مدت ، مرد را به تقلب وادار می کند؟ به عنوان یک قاعده ، شایع ترین نوع خیانت ، تلاشی تقریباً خودجوش از سوی یک شوهر باتجربه برای تغییر نقش تعیین شده خود در زندگی است ، که برای او نامعقول و بی مزه شده است ، به دلیل چیزی هیجان انگیز. او ، به هر حال ، ناگهان به خود این حق را می دهد که در واقعیت دیگری زندگی کند ، چیزی که در روابط خانوادگی دیرینه اش بسیار فاقد آن است. چنین خیانتی ممکن است "یک بار" باشد ، بیشتر "خیانت به رابطه" است تا "خیانت به همسر خود". در چنین مواردی است که ما می توانیم روابط را در خانواده بازیابی کنیم ، در نهایت "آتش" اولیه و حساسیت همسران نسبت به یکدیگر را به آنها باز می گردانیم. بله ، با یک روانشناس ، بله ، نه فوراً ، اما من موفق می شوم.

وقتی خیانت به چیزی آگاهانه و عمدی تبدیل می شود ، زمانی که مکانهای به اصطلاح ، گذرواژه ها و ظاهرها از قبل آماده شده باشند ، دشوارتر می شود. این یعنی "خیانت به همسرش" در خالص ترین شکل. در اینجا تمایل به جایگزینی یک فرد ، که در همه برنامه ها بی علاقه است ، با شخص دیگری وجود دارد که همه چیز به شیوه ای جدید ، و بنابراین به گونه ای دیگر ، با او جایگزین می شود. در عین حال ، ممکن است به نظر برسد که مرد واقعاً خودش را پیدا کرده است ، که کل گذشته یک اشتباه بوده است ، که او آن را تصحیح می کند. برای همسری که متوجه چنین خیانتی می شود و در عین حال احساس خیانت و تحقیر می کند ، این وضعیت بسیار دردناک است.

در اینجا نفرت بوجود می آید ، همراه با کینه و درد نسبت به شخصی که او ، همانطور که اغلب اتفاق می افتد ، هنوز هم دوست دارد. دقیقاً چنین شرایطی است که ماه ها یا حتی سال ها به طول می انجامد ، بدون آنکه به هیچ یک از شرکت کنندگان در آن فرصت خوشبختی بدهد.

اگر برای یک مرد خیانت بیشتر جنبه ظاهری سطحی رابطه در طرف مقابل است ، برای یک زن این یک رابطه عاطفی و عمیق است. بنابراین ، خیانت به یک زن بسیار ملموس است. اینجاست که س “ال «برای چه؟ من چه گناهی با تو کردم؟ "، که تقریبا هیچ پاسخی برای آن وجود ندارد. او آنجا نیست زیرا یک مرد حتی به همسرش خیانت نمی کند ، بلکه به رابطه خود با همسرش می پردازد ، زیرا او حتی اگر این موضوع را فراموش کند ، مسئولیت مردانه خود را بر عهده می گیرد. این بدان معناست که این شوهر نیست که باید برگردد ، بلکه آن روابط اعتماد و پذیرش متقابل است که پایه و اساس عشق "بیش از حد" خواهد شد.

در مرحله اول ، هر دو همسر باید با آن احساسات مخرب مقابله کنند که می تواند حتی بیشتر از خود خیانت آسیب برساند. در عین حال ، احساسات و احساسات منفی باید از بین بروند و کنار گذاشته شوند ، زیرا در آینده مشترک شما آنها به مانع اصلی تبدیل می شوند و بارها و بارها شما را به حالت درد و ناراحتی برمی گردانند.

وقتی همه "منفی" های هر دو طرف کنار گذاشته شوند (ترجیحاً بدون تعصب به فرزندان ، والدین هر دو همسر و سایر افراد دلسوز) ، منطقی است که سوال دردناکی را که به گذشته برمی گردد تغییر دهید "چرا این اتفاق افتاد برای من؟ "و سازنده ، در حال حاضر به سمت آینده -" چرا این برای ما اتفاق افتاد؟ " و در اینجا همسران می توانند طیف وسیعی از مشکلات حل نشده را ببینند ، که برای حل آنها این وضعیت بوجود آمد.این بدان معناست که آنها اهدافی را که دست به دست هم می دهند - عشق ، درک و خوشبختی مشترک - می بینند.

در آن خانواده هایی که هر لحظه رابطه در این مورد به یاد می آید ، زمانی برای خیانت وجود ندارد.

اسکوبلکین آرتیوم

روانشناس بحران ، گفتاردرمانگر

توصیه شده: