عصبانیت یک گام به سوی است

تصویری: عصبانیت یک گام به سوی است

تصویری: عصبانیت یک گام به سوی است
تصویری: خشم عصبانیت، قسمت بیست وچهارم: تکنیک جالب پنج ستونی برای رهایی از خشم وعصبانیت 2024, ممکن است
عصبانیت یک گام به سوی است
عصبانیت یک گام به سوی است
Anonim

زندگی فقط با احساسات "خوب" - پر از ابرهای صورتی و شادی چقدر تقلبی خواهد بود. به ندرت در بیابان باران می بارد ، اما با طوفان های ماسه ای نیز شخصیت خود را نشان می دهد …

از دست دوستم عصبانی شدم. برای من بسیار نزدیک و عزیز است. و من در این مورد در نامه ای به او نوشتم.

من کلمات خود را انتخاب کردم و به احساساتم گوش دادم ، در مورد افکار ، احساسات و غرغره های شکمم به عنوان نشانه گیجی ، عصبانیت و تحریک خود نوشتم.

من با کلمات ساده ، بدون روان درمانی و درمان نوشتم - خوشبختانه ، ما هر دو روانشناس هستیم و می دانیم چگونه از نظر شرایط ارتباط برقرار کنیم. او نمونه هایی از تخیلات و مفروضات خود را ارائه کرد. تأمل و همدردی. و او این نامه را با کلماتی آغاز کرد که من بسیار متاسفم ، چه اتفاقی برای او می افتد و چگونه …

ناخودآگاه ، من منتظر عکس العملی مانند اتهامات و نارضایتی بودم - "چگونه می توانستی؟! من تمام روحم را به شما می دهم ، من داستانهای شما را تحمل کردم و شما؟!.."

یا رد کنید: "من به عصبانیت شما احتیاج ندارم ، من فقط به عشق و حمایت شما احتیاج دارم ، لعنتی ، من شما را ترک می کنم."

یا خشک: "اولسیا ، ما دیگر چیزی نداریم در مورد آن صحبت کنیم ، متأسفانه ، خداحافظ."

و دو روز صندوق پستی من به عنوان جاسوس در اردوگاه دشمن ساکت بود.

اما من فکر کردم…

… که در عشق و دوستی ، صداقت مهمتر از شربت شیرین است ، که در آن می توانید شربت را خفه کنید. اما بدنام "من شما را درک می کنم" ، "ما موفق خواهیم شد" ، "همه چیز خوب خواهد شد" به وفور وجود خواهد داشت (خوب ، مانند داستان در مورد میخ).

… این عشق و دوستی در مورد پذیرش شخص عزیز با هر یک از احساسات اوست. اگر فقط خوب باشیم ، پس با چه کسی و کجا بد باشیم ؟! و فرصتی برای باز شدن در احساسات خود و پذیرش آنها - این صمیمیت است ، زیرا صادقانه ، بدون توهم.

اگر عصبانی هستم ، این بدان معنا نیست که آن را دوست ندارم ، به این معنی نیست که محکوم می کنم. عصبانیت یک گام به جلو است. همیشه. من به همان اندازه عصبانی هستم ، همانطور که خوشحالم - بدون قوانین و الگوها. آیا کودک می پرسد وقتی خنده دار است چگونه بخندد یا وقتی درد می کند چگونه گریه کند؟

پرخاشگری از نظر فریتز پرلز ، رویکرد گشتالت آن را هم در دفتر کار با مشتری و هم در زندگی تمرین می کنم ، گامی به جلو است. جدید. به خودت. به دیگری.

یکی از مقاومت های موجود در گشتالت ، بازتاب مجدد است. این زمانی است که من با خودم آنگونه رفتار می کنم که دوست دارم با دیگران رفتار کنم. من می خواهم به زن فروشنده ای که با من شیطان بود پاسخ دهم ، اما از خودم عصبانی هستم - که من بسیار مطیع هستم. من می خواهم بغل کنم ، اما من با دستانم دور خودم می نشینم و هیچ کاری نمی کنم ، زیرا به خودم فکر می کردم که دخالت می کنم …

نتیجه چنین نگرشی غالباً روان تنی است - سردرد (از عقب ماندن) ، معده درد (خوردن خود با عصبانیت) یا گزینه های دیگر. یکبار متوجه شدم که برای ابراز احساسات خاص می توانید یک سیلی به سر خود بزنید یا بدون شام بمانید و الگو ثابت شده است: عصبانی بودن = خطرناک و دردناک. سرکوب راحت تر است ، این احساس را در خود ببندید. هنگام گریه کردن گریه نکنید ، هنگام درد پاسخ ندهید و بسیاری از "نه …".

دو روز بعد ، پاسخی از یکی از دوستانم دریافت کردم. هیچ کدام از سه پاسخی که انتظار داشتم نداشت. بود … قدردانی. برای صداقت. برای حمایتی که از این طریق ارائه می شود. برای نمونه ای از تجلی باز بودن و خطر آسیب پذیر بودن. این که "خوشبختی به یکدیگر این فرصت را می دهد که متفاوت باشند و جالب باقی بمانند." و من به او پاسخ دادم: "زندگی خوب است. این واقعیت است که من دوستی پیدا کرده ام که می توانم با او زنده باشم."

توصیه شده: