2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-12 20:57
آنا به محض پایان مدرسه خانه را ترک کرد. در گذشته یک شهر کوچک ، اسباب بازی های کودکان ، و همچنین یک مادر سخت گیر که همیشه می داند "چه چیزی بهتر است" باقی مانده است. در حال حاضر پشت شانه های موسسه پایتخت ، در حال حاضر - یک شغل فوق العاده و هشت سال ازدواج. اما وقتی مادرش تماس می گیرد ، روحیه آنا برای چند روز خراب می شود. وقتی مادر به مدت یک هفته به ملاقات می آید ، آنا دوباره احساس می کند که یک دختر درمانده در کنار اوست ، که باید روی خط قدم بزند و در مورد هر قدم گزارش دهد. او با همکاران بی گناه و شوهر خود برخورد می کند - بسیار وحشتناک و ترسناک است که مانند یک اسباب بازی در دست نیروی نامفهوم احساس شود ، و مجبور می شود دوباره همان "من" باشد که مدتها از آن فرار کرده بود.
آنا واقعاً می خواهد بچه دار شود ، اما به دلایلی "این کار نمی کند" ، اگرچه پزشکان هیچ کمکی از او یا شوهرش نمی یابند. این بدان معناست - دلیل آن ضربه روحی است ، بسیار باستانی است ، مدتهاست فراموش شده است. آنا هرگز نمی خواهد شبیه مادرش شود ، اما چگونه دیگر - او نمی داند ، به او آموزش داده نشده ، به او نشان داده نشده است. او مدتها او را ترک کرد ، هزاران کیلومتر دورتر ، زندگی خودش را انجام می دهد ، به هیچ وجه به او بستگی ندارد. در هر صورت ، خود او از آن مطمئن است.
لنا شش سال پیش از شوهرش جدا شد. او با "سابق" خود ارتباط برقرار نمی کند - او برای او در گذشته است. او حتی بدون او یک زندگی کامل و پر حادثه دارد: او دارای یک تجارت مورد علاقه ، دوستان فوق العاده است. چند ماه است که با یک مرد رابطه دارد. و قبل از آن با یکی دیگر ملاقات کردم. و قبل از او - با یکی دیگر … در گفتگو با دوستانش ، لنا اغلب لحظه ای را به یاد می آورد که "سابق" به او گفت که دیگر به او احتیاج ندارد ، او دو دوست دارد - جوانتر ، زیباتر و باهوش تر از او. اما هنگامی که او دستان خود را پوشید ، گفت که هیچ کس بهتر از او وجود ندارد. راستش را بخواهید ، او چندان او را دوست نداشت ، او ممکن است به او لطف کند که ازدواج کرد - و بنابراین او از او "تشکر" کرد! اما در حال حاضر برای او خنده دار است که حتی همه اینها را به خاطر بسپارد ، اجازه دهید او آنچه را که می خواهد انجام دهد ، او اهمیتی نمی دهد.
فقط دوستان دیگر نمی توانند این داستان را با همان لحن صدا ، مانند یک پرونده ضبط شده ، بشنوند. و به دلایلی او معمولاً همه مردان خود را با "سابق" مقایسه می کند - آنها جوانتر ، زیبا تر و باهوش تر هستند. درست است که رابطه با آنها بیش از چند ماه طول نمی کشد ، اما آنها به تفصیل در فیس بوک ضبط می شوند - "شام عاشقانه در رستوران" ، "پیک نیک در پارک با یکی از عزیزان" ، "قهوه صبحگاهی بعد از یک شب دیوانه وار " بله ، "سابق" برای مدت طولانی ممنوع شده است ، اما بسیاری از آشنایان مشترک با او وجود دارد ، زیرا آنها در یک منطقه کار می کنند.
آنتون چندین شغل را تغییر داد و نتوانست در هیچ جایی با مافوق خود کنار بیاید. او به طور انحصاری با مستبدان برخورد کرد ، که هیچ چیزی از رهبری نمی فهمیدند ، و قادر نبودند وظیفه خود را به وضوح تعیین کنند ، از زیردستان خود قدردانی کنند و شرایط کاری مناسب را فراهم کنند. اما آنتون هنگام درس خواندن یکی از بهترین های دوره بود ، او در سخت ترین رشته ها مسلط بود و همیشه روابط خوبی با معلمان داشت. آنتون به این نتیجه می رسد که اشتغال برای او مناسب نیست. رهبران منحصراً خودخواه هستند ، اما بازندگان تنگ نظری هستند ، مانند درخشان و با استعداد مانند آنتون ، از آنها متنفر و سرکوب می شوند. آنتون تصمیم می گیرد به صورت مستقل برود
اما حتی در اینجا یک کشف وحشتناک در انتظار او است - همه مشتریانی که باید با آنها ارتباط برقرار کند احمق هستند و نمی توانند وظیفه خود را به وضوح تعیین کنند ، می خواهند حجم عظیمی از کار را با شرایط غیرواقعی و برای سه کوپک بدست آورند. آنها به استعداد ، ذهن درخشان و سایر شایستگی های او اهمیتی نمی دهند. از بازندگان خودخواه و حسود دیگر چه انتظاری می توان داشت؟
هر سه قهرمان ما اطمینان دارند که با گذشته خود کار کرده اند ، چیزی که برای آنها مناسب نبود. آنا - با وابستگی خود به یک مادر فوق العاده سختگیر ، لنا - با کینه ای نسبت به شوهر فریبکارش ، آنتون - و وابستگی (دوباره) به کارفرمایان ظالم احمق. اما چرا گذشته مانند ارواح یک فیلم ترسناک آنها را آزار می دهد؟ علاوه بر این ، این مورد برای همه در اطراف قابل توجه است ، به جز قهرمانان ما.
توصیه شده:
پرخوری تلاشی است برای پر کردن خود
امروزه آنها در مورد فرهنگ غذا ، شیوه زندگی سالم و کاهش وزن زیاد صحبت می کنند … اطلاعات مربوط به هنجارهای کالری ، رژیم متعادل ، ورزش منظم فضای اطلاعات را پر کرده است. همه ادعا می کنند "درست" هستند ، اما پیام کلی واضح است: "غذای مناسب را در وعده های کوچک بخورید ، حرکت کنید و خوشحال خواهید شد.
راههای ساده برای عمیق کردن مکالمه و کمک به مرد برای بازکردن احساسات
ارتباط یک فرصت است. ارتباطات پتانسیل بی پایان دارد ، اما ما به ندرت آن را کشف کرده و اولین قدم های خود را در قلمرو جدید برمی داریم. این مقاله به شما نشان می دهد که چگونه مکالمات را در مسیرهای درست حرکت دهید و از روال ثابت ارتباط جلوگیری کنید.
مازوخیسم به عنوان راهی برای زنده ماندن یا گرم کردن جهان. دیدگاه روان درمانگر
از نظر روانشناسی ، مازوخیست فردی است که خواسته ها و نیازهای او از کودکی زیر پا گذاشته می شود ، در نتیجه احساس ارزش انسانی خود را از دست می دهد. چنین فردی عادت کرده است که به خاطر دیگران رنج بکشد ، اما با افتخار گاهی اوقات غیرممکن را برای ماهیت شخصی محرومیت تحمل می کند ، الگوهای بسیار پیچیده ای از نگرش نسبت به خود و جهان دارد ، که همیشه برای او انواع مختلفی از عواقب را به همراه دارد ، مانند مشکلات روان تنی ، مشکلات ایجاد روابط اجتماعی سالم ، تا مرگ زودرس.
آیا این درست است که والدین همیشه بهترین ها را برای فرزندان خود می خواهند؟
به دلایلی ، شخصی یکبار به دلایلی گفت که والدین برای فرزندان خود چیزهای خوب می خواهند. "همه والدین همیشه خواهان خوبی برای فرزندان خود هستند" - حتی می توانید این را بشنوید. و ، در اصل ، این اتفاق می افتد - گاهی اوقات. اما استثنائات بیشتر در مورد قاعده و هشدارها در اینجا وجود دارد تا خود قاعده.
مرد شلوغ اگر یک دوست همیشه برای زمان تحت فشار است
یک مرد شلوغ یا اگر یک دوست کمبود ابدی زمان دارد . یکی از مواردی که بسیاری از دختران در ابتدای رابطه با آن روبرو می شوند ، فقدان فاجعه بار فاحش زمان برای شریک زندگی خود است (به ویژه اگر او مشغول حرفه است یا سعی می کند راه خود را در تجارت هموار کند) ، به همین دلیل قرارهای عاشقانه بسیار نامنظم اتفاق می افتد ، مدت زیادی دوام نمی آورد و حتی لازم نیست در مورد برقراری روابط صمیمی در حالت "