2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
نمی توان با نفرت به دشمن نگاه کرد
- اگر نیاز به خوردن آن دارید چه؟
استانیسلاو یرزی لک
آیا می دانید چرا حیوانات احساس تنفر ندارند؟ زیرا هیچ حیوانی آن چیزی را که دوست ندارد نمی خورد. فقط انسان این کار را می کند. او را به دهانش می کشد و هر گونه حشره را قورت می دهد. و آن ، که از آن ناپسند است ، در درون ما غیرقانونی است. این امر در مورد غذای جسمانی و معنوی صدق می کند. مهم نیست که یک تخم مرغ گندیده را بلعیده اید ، یک شوخی چرب خطاب به خودتان ، یا فقط تصور کرده اید که درون شما بوده است. استفراغ در همه موارد خواهد بود
انزجار دقیقاً به منظور تنظیم استفاده از همه زباله های غیر ضروری در داخل است. این یک احساس اولیه ، تنها انسانی و ابتدایی است. این دستگاه به گونه ای طراحی شده است که به بدن سیگنال می دهد که در حال حاضر چیزهای زیادی در آن وجود دارد. اینکه زمان توقف و توقف بلع فرا رسیده است. لازم است از شر اضافی و غیرقابل خوردن که در حال حاضر در داخل است خلاص شوید. در غیر این صورت ، خطر مسمومیت وجود دارد.
انزجار را می توان به تقسیم کرد بیولوژیکی و اجتماعی … از نظر بیولوژیکی ساده است - انزجار با تکامل صیقل می یابد. این به فرد کمک می کند تا زنده بماند ، از تماس با عفونت محافظت می کند. انزجار طبیعی به افراد اجازه نمی دهد از محصولات فعالیت حیاتی خود و دیگران ، از همه چیزهایی که بدن را ترک کرده یا خراب شده است ، استفاده کنند. برخلاف حیوانات. به یاد می آورم که چگونه کوکر اسپانیل من غذای تازه استفراغ شده را از روی فرش با اشتها لیس می زد. Brr! یک خاطره نفرت انگیز است. در مورد افراد متفاوت است.
در مورد خودتان چه احساسی دارید؟ فرض کنیم وفادار است. و با عملکردهای مختلف ، شما خوب کار می کنید ، معده کار می کند ، روده ها منقبض می شوند ، قلب می تپد ، خون در رگ ها حرکت می کند. این همه مال شماست - این شما هستید. سعی کنید در یک فنجان آب تف کنید. می خواهید آن را بنوشید؟ به ندرت. یک ثانیه پیش ، این بزاق شما بودید ، اما نوشیدن آب ، جایی که اکنون شناور است ، منزجر کننده است. به صورت تجربی ثابت شده است.
انزجار اجتماعی پیچیده تر است. زیرا افراد دیگری نیز در این امر دخیل هستند. این شامل توانایی فرد در اجتناب از موقعیت هایی است که به نظر می رسد منزجر کننده است. در زندگی من ، اینها محل تجمع گسترده مردم است: ایستگاه های قطار ، بازارها ، حمل و نقل عمومی در ساعت پیک و سردخانه ها. من فکر می کنم شما آن را متفاوت دارید.
در جامعه ، انزجار اغلب باعث ایجاد تعصب می شود.
مشاهده تغییر شکل ، حقارت ، نشت خون ، زخم های باز ، توانایی افراد را برای کمک محدود می کند. بی تفاوتی به بدبختی دیگران ، اما انزجار می تواند مردم را از یکدیگر دور کند. احساس انزجار فاصله بین افراد را افزایش می دهد. هرچه تجربه قوی تر و طولانی تر باشد ، فراموشی شیء نفرت انگیز سریعتر رخ می دهد. تماس قطع می شود.
چگونه می توان فهمید که شما دقیقاً احساس انزجار را تجربه می کنید و نه ترس و ناراحتی
کافی است نحوه توصیف آن را به خاطر بسپاریم: یک توده در گلو ، خسته شده ، دیگر صعود نمی کند ، ظاهر آن مضحک است ، در داخل منزجر کننده است ، تا گلو می پیچد. مرکز اصلی توجه گلو است. از آنجا که ما می توانیم به آنها اجازه دهیم وارد شوند یا جلوی خود را بگیرند ، انزجار در تلاش برای بیرون است.
اما ما بلافاصله شروع به تنظیم این روند نمی کنیم.
یک بار ، دختر یک ساله ام را دیدم که مدفوع من را می خورد. هنگامی که او دست خود را به ماده گرم رساند ، کنجکاوی زیادی در چهره اش دیده می شد ، و یک قطره انزجار وجود نداشت. و دختر وسطی ، تا چهار سالگی ، با علاقه از بینی خود بوگر می خورد. چندش آور؟ نه برای بچه های کوچک. بیزاری در فرد پنج یا هشت ساله ریشه می گیرد. تا آن زمان ، کودکان ممکن است غذای نامطبوعی را تف کنند. خوشمزه ، بی مزه ، نمی خواهم - معیار آنها. ممکن است چیزی برای کودکان خوشایند نباشد ، اما منزجر کننده نباشد. اما انزجار نقش مهمی در فرزندپروری دارد.
بنابراین ، برای بزرگسالان مهم است که به او توجه کنند. اگر کودکی به طور مرتب به دلیل تف کردن غذا ، وادار کردن او به خوردن غذا به زور مجازات شود ، در نهایت ممکن است نسبت به انزجار بی حس شود.در آینده ، کودک نمی تواند در برابر بدرفتاری مقاومت کند ، زیرا فشار بیش از حد یا تماس تهدیدآمیزی را احساس نخواهد کرد. حدود حساسیت مبهم خواهد شد.
شاید من کسی را شگفت زده کنم ، اما نه تنها او می تواند چیزهای بدیهی و مفید را کنار بگذارد. نفرت انگیز عشق ، لطافت ، صمیمیت و حتی حضور مادر در این نزدیکی است. فقط به این دلیل که چرخش زمانی اتفاق می افتد که مقدار زیادی از چیز وجود داشته باشد. مهم نیست چه چیزی. این خوبه. عشق سمی وجود دارد و سالم است وقتی تنظیم کننده فاصله - انزجار کار می کند.
بد وقتی بیزاری به هیچ وجه ظاهر نمی شود مانند آن کودکانی که تا حد از دست دادن حساسیت تغذیه می شوند. سپس ما هر چیزی را که بدون سزارو به ما ارائه می شود می بلعیم. بدن و روان مسموم خواهند شد.
چگونه از مسمومیت جلوگیری کنیم؟ همه چیز را بچشید. غذا و اطلاعات را به آرامی جذب کنید ، خوب بجوید. هر چیزی را که در جهت شما تلاش می کند بویید. از نظر ذهنی در خود قرار دهید. این نیز گوش دادن به خود نامیده می شود. بدن به شما می گوید که آیا خوراکی است یا غیرقابل خوردن.
مانند گاو فریتز پرلز: "یک تکه گوشت در چمنزار برای گاو وجود ندارد. او هرگز "چهره" نمی شود ، خورده نمی شود و بنابراین نمی تواند باعث انزجار شود."
توصیه شده:
کسانی که در کیهان گرفته نمی شوند یا چرا DARCISSIS از بودایی ها خوششان نمی آید
بوداییان می گویند زندگی رنج می برد. و رنج چیزی است که باید بر آن غلبه کرد. اما زندگی با از بین رفتن رنج متوقف نمی شود. از این رو ، رنج مقدمه زندگی است . شخص دارای اندام خاصی است تا بتواند رنج را تجربه کند ، دیگر برای هیچ چیز دیگری مناسب نیست.
چرا مردان من را در خیابان و اماکن عمومی ملاقات نمی کنند؟ چرا مردان در خیابان به سراغ شما نمی آیند
چرا مردان من را در خیابان و اماکن عمومی ملاقات نمی کنند؟ چرا مردان در خیابان به سراغ شما نمی آیند؟ یکی از سوالات متداول از متخصصان روابط دخترها این است: "چرا مردان در خیابان و مکانهای عمومی با من ملاقات نمی کنند؟ در خیابان ، در برخی رویدادها یا کنسرت ها ، در پارک ها ، در مراکز خرید و سرگرمی ، در دفتر و غیره.
"تکه های خشونت" یا "چرا من سر فرزندانم داد می زنم؟!"
چرا زنی که فرزندان خود را دوست دارد ، از آنها مراقبت می کند و به هر طریقی از آنها محافظت می کند ، ناگهان تبدیل به هیولایی عصبانی می شود و کاری انجام می دهد ، پس از آن احساس گناه وحشتناکی را تجربه می کند؟ این قطعات خشونت در ما از کجا آمده است؟ چرا ، با داشتن عقل سالم و حافظه قوی ، ما تا حد زیادی والدینی منطقی و دلسوز هستیم ، اما به محض این که دچار استرس شدیم ، چگونه می توان سقف را از بین برد ، و شروع به انجام کارهایی می کنیم که ما پس از آن بسیار پشیمان هستیم؟ "
همه چیز درد می کند. هیچ چیز کمک نمی کند! یا چرا کار روی خود نتیجه ای نمی دهد
اغلب ، مشتریانی به من مراجعه می کنند که قبلاً تمام روشهای ممکن برای کار با خود را امتحان کرده اند ، کتابهای زیادی خوانده اند ، تمرینات زیادی انجام داده اند و تعداد زیادی از سمینارها شرکت کرده اند. آنها خیلی چیزها را می دانند ، خودشان می توانند به هر روانشناسی بگویند که مشکل آنها چیست و دلایل مشکلات آنها چیست.
دلتنگ نمی شوم ، زنگ نمی زنم ، گریه نمی کنم
چنین معجزه ای در جهان وجود دارد - روان درمانی. خاصیت معجزه آسای اصلی آن این است که شما با یک هدف خاص به درمان می روید: بیرون ریختن همه "زباله ها" ، برای درمان. اما کل ترفند این است که شما زمانی شفا می یابید که "زباله" شما برای شما تبدیل به یک گنج می شود.