عشق و رابطه جنسی با یک مرد خودشیفته

تصویری: عشق و رابطه جنسی با یک مرد خودشیفته

تصویری: عشق و رابطه جنسی با یک مرد خودشیفته
تصویری: اختلال خودشیفتگی 2(چگونه بر رنج جدایی از فردخود شیفته غلبه کنیم) 2024, ممکن است
عشق و رابطه جنسی با یک مرد خودشیفته
عشق و رابطه جنسی با یک مرد خودشیفته
Anonim

برای شروع ، ما بحث خواهیم کرد که خودشیفته کیست. این مردی است که در دوران کودکی یک ضربه خودشیفته دریافت کرده و شخصیت او مطابق با این ضربه شکل گرفته است.

والدین در کودکی با چنین پسری چه کردند؟ آنها او را به عنوان چیز خود درک می کردند. او به طور کلی کودکی است که توسط والدین مورد استفاده قرار می گیرد. آنها چطور این کار را کردند؟ انتقاد ، مقایسه با سایر پسران ، اظهارات ، تمسخر ، تحقیر ، توهین ، تحقیر و سایر انواع کاهش ارزش و سوء استفاده عاطفی. والدین چنین پسری از کودکی استانداردهای بالایی را برای او تعیین کرده و خواستار رعایت انتظارات او بوده است ، بنابراین چنین کودکی عادت دارد در احساس بی اهمیتی و شرمندگی دائمی برای وجود خود زندگی کند.

و او سخاوتمندانه همه اینها را در بزرگسالی با زن خود به اشتراک خواهد گذاشت. او نسبت به اشتباهات خود و او بی تحمل خواهد بود ، از زن خود انتقاد می کند ، درباره او بدون دلیل توضیح می دهد ، او را با دیگران مقایسه می کند ، او را بی ارزش می کند و حتی گاهی او را تحقیر می کند. چرا او همه اینها را انجام خواهد داد؟ او مدل دیگری از رابطه ندارد. و هر کاری که والدینش با او کردند ، او سعی خواهد کرد با زن و فرزندانش انجام دهد ، یا یک زن خودشیفته پیدا خواهد کرد و همه اینها را از او تحمل خواهد کرد.

اما در ابتدای رابطه در یک مرحله عاشقانه ، این مرد می تواند موجی قدرتمند از تحسین را در زن ایجاد کند. در ابتدا ، او به نظر ایده آل او می رسد ، شاهزاده ای بر اسب سفید. او بی عیب و نقص مراقبت می کند و حتی حساس به نظر می رسد. اما مراقب باشید - حساسیت او به اندازه تمام ایده آل بودن او جعلی است. او فقط از کودکی آموخت که در چه لحظه ای باید چه احساساتی را نشان دهد ، اما در واقع او هیچ چیزی را احساس نمی کند. آره! آره! باور این موضوع سخت است ، اما احساسات او رسمی است. و کمی بعد این سردی را در درون او احساس خواهید کرد. و دردی که "می خواهد" به شما و فرزندان شما وارد کند. درد استهلاک. او با فرزندان خود رقابت می کند ، خود را با آنها مقایسه می کند و از طرف فرزندش برنده مسابقه می شود: "من از شما بهتر هستم". او نیز با شما رقابت خواهد کرد.

تمام تکنیک های او: کاهش ارزش ، انتقاد ، اظهارات و نارضایتی از شما و کودک تنها در جهت بازگرداندن عزت نفس او است ، زمانی که توسط والدین در دوران کودکی دست کم گرفته شده بود. و هر چه بیشتر او را تحقیر می کند و ارزشش را کاهش می دهد ، برای خود مهمتر و بزرگتر به نظر می رسد. و همه اینها ناخودآگاه برایش اتفاق می افتد. زیرا در حقیقت او از خود مطمئن نیست که شایستگی و خوبی را دارد که با شما باشد. او در دوران کودکی تحقیر می شود و درد این تحقیر با گذشت زمان فروکش نمی کند ، بلکه فقط افزایش می یابد. او فقط در کنار بی اهمیتی احساس شایستگی می کند ، در زمینه بی اهمیتی نیازی به تلاش زیاد و ابرقهرمان نیست. بنابراین ، خودشیفته ، بدون شک ، به آرامی و مطمئناً زن خود را به یک فرد غیر عادی و فرزندان تبدیل می کند. او راه دیگری برای احساس عظمت و غرور در خود ندارد.

و او همچنین بسیار می ترسد که افشا شود و بفهمد که او اصلاً یک قهرمان نیست ، بلکه یک غیر موجود است و یک زن هرگز نمی تواند این را بفهمد ، او سعی می کند زمین را از زیر پای او بیرون بکشد ، بیشتر و بیشتر او را در سناریوی درماندگی و ناامنی دخیل می کند. زیرا در روح او ، فرزند درونی اش از خودش می ترسد و شرمنده است. این مبارزه ابدی خودشیفته بین آسمان و زمین ، بین عظمت و بی اهمیتی خود است. این مرد دوقطبی است.

تماس احساسی با او غیرممکن است. احساسات او پنهان است و به طور کلی احساسات را درک نمی کند و فقط می تواند نوعی احساس را بازی کند. اما او می تواند کاملاً غیر مستقیم پرخاشگر باشد: ناخودآگاه و طغیان خشم می تواند در این نوع مردان ذاتی باشد. علاوه بر این ، دلیل آن ممکن است ناچیز باشد. اما فریاد زدن و نشان دادن ارزش خود از طریق عصبانیت یکی از حرکات خودشیفته است.او اغلب از همه چیز ناراضی است و اگر فوران خشم خود را نشان ندهد ، دائماً غر می زند که همه چیز اشتباه است و برای او مناسب نیست.

نارضایتی از خود ، که خودشیفته با دقت پنهان می کند ، به دنیای اطراف او نشان داده می شود. بنابراین ، زنی که زمانی با "شاهزاده" ازدواج کرده بود بعداً احساس می کند از نظر احساسی رها شده ، تحقیر شده و ناراضی است.

اما یک چیز وجود دارد ، اما با خودشیفتگان ، زنان بسیار وابسته در یک جفت قرار می گیرند ، مستعد سناریوی قربانی هستند ، ناامن هستند. و در واقع ، خودشیفته در روابط نزدیک به زن نیاز ندارد ، بلکه به عشق او ، شناخت و تحسین او احتیاج دارد. خودشیفته در عشق ناتوان است. او عاشق عشق به خود و فداکاری یک زن برای خود و علایق خود و همچنین قدرت خود بر او است. در قدرت ، او نفس خود را تغذیه می کند ، بنابراین در ابتدا سعی می کند یک زن را به بردگی بگیرد ، شرایطی را برای او ایجاد می کند که در آن از نظر احساسی و مالی به او وابسته است و چنین زنی ، به عنوان یک قاعده ، با تمام پیشنهادات او موافقت می کند.

اما به محض این که زنی عشق خود را به او متوقف کند ، دیگر نمی تواند او را تحسین کند ، و این ممکن است ، اگر تحت درمان شخصی خود قرار گیرد ، یا برای او اصلا جالب نباشد ، یا او وابستگی زن را به خودش دستکاری کند ، و او را از این کار باز دارد. به دلیل ترس از دست دادن او به روانشناس مراجعه کنید.

یک گزینه دیگر وجود دارد ، نحوه حفظ روابط با خودشیفته ، اگرچه آنها عمداً سمی هستند ، اما اگر واقعاً نیاز دارید که با او در یک جفت باشید ، مرزها ، استقلال و پرخاشگری خود را به او نشان دهید. و اگر پرخاشگری خودشیفته کمتر از شما باشد ، پس او آرام می شود و تبدیل به یک گربه کرکی می شود ، اما برای مدتی. به محض آرامش ، او دوباره سعی می کند با روش های خشونت عاطفی خود ، از جمله دستکاری ، شما را سرکوب کند. خودشیفته با ترس از دست دادن ، شرم و گناه دستکاری می کند. یعنی ، شما باید در تنش مداوم زندگی کنید ، هوشیار باشید و حملات او را منعکس کنید. به طور کلی ، هر چه که ممکن است یکی بگوید ، آیا شما به چنین شادی احتیاج دارید؟

اما اگر واقعاً نیاز دارید ، من یک پادزهر دیگر به شما می گویم. او را ستایش کنید ، او را ستایش کنید. او شما را سرزنش می کند و شما در عوض او را ستایش می کنید. توجه داشته باشید که وقتی او از شما انتقاد می کند ، سعی می کند زخم دوران کودکی خود را با شما التیام بخشد ، او سعی می کند با انتقاد از شما احترام خود را افزایش دهد. و او واقعاً نیاز به شناخت در قالب ستایش و تحسین دارد. اگر او برای شما عزیز است: ستایش کنید. اگرچه او قطعاً با این کار به کودکان ضربه می زند ، همانطور که والدینش یک بار او را آسیب زده بودند. خوب ، حالا من کمی رضایت شما را جلب می کنم.

خودشیفته ها نیز مزایای خود را دارند. از آنجایی که خودشیفتگان دارای احساس ارزشمندی و عزت نفس هستند ، او در جامعه رقابت می کند و حتی به موفقیت های اجتماعی و موقعیت های عالی دست می یابد. او عاشق موفقیت و قدرت است و می داند چگونه پول در آورد: البته نه همه ، اما بسیاری از آنها در جامعه کاملاً موفق هستند. افراد خودشیفته زیادی در قدرت ، سیاست و تجارت وجود دارند. آنها در این مورد عالی هستند. بنابراین می توانید در کنار او احساس امنیت مالی کنید. اما در زمان طلاق ، کاملاً مشخص نیست که او چگونه رفتار خواهد کرد. اگر او را از تحسین خود محروم کنید ، او می تواند شما را از پول و آرامش محروم کند. اما نیمی از خودشیفته های دیگر واقعاً مردانی هستند که به هیچ نتیجه ای نرسیده اند ، اما در عین حال نفس خود را از ابتدا افزایش می دهند و من به شما توصیه می کنم که فوراً این گزینه را کنار بگذارید.

و کمی در مورد ملافه با نرگس. اینجا چیزی برای نوشتن نیست. خودشیفته در زندگی صمیمی به اندازه زندگی احساسی خالی است. در رابطه جنسی ، او حتی می تواند بسیار تکنیکی باشد ، در همه چیز کمال گرا است و از نظر فنی می تواند کاملاً باهوش باشد ، خوب ، یا می تواند در مورد خود تصور کند که در رختخواب زرنگ و منحصر به فرد است. اما همچنان در هنگام رابطه جنسی احساس گرما می کنید. این فقط یک اجرای فنی نقش خواهد بود. رسمیت در هر چیزی که خودشیفته به آن دست نمی زند می درخشد. برای او مهم خواهد بود که شما مطمئناً به ارگاسم برسید و او حتی موافقت می کند که شما را سه ساعت در رختخواب "شکنجه کند" فقط برای این که یک ارگاسم را از شما دور کند و غرور او را سرگرم کند. برای او سخت است که ببازد ، و حتی بیشتر در رابطه جنسی.بنابراین ، او می تواند یک عاشق فنی سخت کوش باشد ، اما پوچی و خنکی در هر چیزی که به آن دست نمی زند می درخشد و بدن شما نیز از این قاعده مستثنی نیست. و با این حال ، به محض اینکه قدرت پیدا کردید و او را ترک کردید ، او به سرعت یک دوست دختر جدید خواهد کرد. مناظر تغییر کرده است ، اما بازیگر همان است. به طور کلی ، این مرد برای روابط نزدیک و گرم نیست. اگر چه او می تواند از نظر جنس عقب راحت باشد ، اما اگر خوش شانس باشید. اما پرداخت امنیت مادی بسیار زیاد است - عزت و احترام شما.

توصیه شده: