آنچه موفقیت را در یک رابطه تعیین می کند

فهرست مطالب:

تصویری: آنچه موفقیت را در یک رابطه تعیین می کند

تصویری: آنچه موفقیت را در یک رابطه تعیین می کند
تصویری: راز روابط موفق: گسست و ترمیم 2024, ممکن است
آنچه موفقیت را در یک رابطه تعیین می کند
آنچه موفقیت را در یک رابطه تعیین می کند
Anonim

امروز من در مورد دیدگاه خود درباره آنچه و چگونه در یک رابطه اتفاق می افتد صحبت می کنم و اینکه چرا هسته داخلی بسیار مهم است.

مشکلات اصلی در رابطه چیست؟

اولین موردی که نام می برم اعتیاد است. وقتی یکی از طرفین به دیگری وابسته می شود. دلیل های متفاوتی برای این هست. اما همه آنها با این واقعیت ارتباط دارند که یکی از طرفین می خواهد چیزی را از طرف دیگر دریافت کند یا به قیمت او.

اغلب زنان به یک مرد وابسته می شوند ، زیرا می ترسند غیر از این مرد هیچکس آنها را انتخاب نکند. بنابراین ، آنها به جای انتخاب شریک شایسته برای خود ، شخصی را انتخاب می کنند که در همان حوالی بوده ، علائم توجه را نشان می دهد و نشان می دهد که از ملاقات مشکلی ندارد. و به جای اینکه خود را از درون پمپ کنند و به دنبال فردی شایسته باشند ، به این یکی که بهترین شریک نیست پایبند هستند و چیزی از او می خواهند.

معمولاً آنها توجه ، هدیه ، محافظت و مراقبت ، کمک و همه اینها را از او می خواهند.

و اینجاست که عدم وجود این هسته در عمل آشکار می شود.

هرچه شخصیت قوی تر باشد ، انتظارات و خواسته های کمتری از دیگری دارد

هرچه او بیشتر به نقاط قوت و توانایی های خود اطمینان داشته باشد ، تجربیات گذشته مثبت بیشتری داشته باشد ، راحت تر می تواند از شرکایی که برای او مناسب نیستند فاصله بگیرد

او به جای اینکه ذهن یکدیگر را در مورد "ایجاد روابط" متمرکز کند ، می گوید "متشکرم ، این شما نیستید ، من هستم ، من می روم تا شخص دیگری را پیدا کنم."

آنها این را می گویند زیرا می دانند که واقعاً می توانند شخص بهتری را پیدا کنند. و در عین حال ، آنها درک می کنند که مجبور کردن یک فرد برای تغییر ، اگر او شخص جداگانه ای است و نباید چنین کاری انجام دهد ، مگر اینکه خود او بخواهد ، صادقانه است.

شخصیت های ضعیف در عوض رنج می برند ، از دیگران می خواهند که هر طور که می خواهند تغییر کنند ، دائماً تهدید می کنند ، ناله می کنند و سر می کوبند. به این معنی که آنها به طور فعال دیگری را مجبور می کنند که به آنچه برای آنها مناسب است تبدیل شود

وقتی یک زن می گوید در حال ایجاد رابطه است ، معمولاً به این معنی است که او به سادگی مرد را مجبور می کند تا از خواسته های او اطاعت کند. او می خواهد او با او جالب تر و سرگرم کننده تر باشد تا از پیاده روی شرمنده نباشد ، به طوری که هدیه می دهد و پول می دهد. و این در درک "ایجاد روابط" است. و او را از هر طریق ممکن از او اخاذی می کند.

هنگامی که شما یک هسته درونی دارید ، نیازی به تغییر دیگران برای جلب رضایت شما ندارید. شما می توانید شخصی را بپذیرید که ویژگی های او با آنچه شما نیاز دارید مطابقت ندارد. و اگر آنها برای شما غیرقابل قبول هستند ، می توانید با تشکر از همه چیزهای خوب ، آنجا را ترک کنید

و همانطور که در روابط عادی اتفاق می افتد. دو نفر ضعیف ملاقات خواهند کرد. هیچ کس نمی تواند کسی را ترک کند ، زیرا هر دو از جستجوی شخص جدید می ترسند. و آنها بر اساس این اصل هدایت می شوند که اگرچه مغز خارج شده است ، اما قبلاً آشنا است و شما می دانید چگونه باید به آن واکنش نشان دهید. و برو آنجا ، نگاه کن با ترس بنابراین ، آنها دو به دو رنج می برند. هر دو ناراضی هستند ، اما نمی توانند کاری انجام دهند.

اعتیاد از ترس تنها ماندن یا بدست آوردن چیزی بسیار مهم شکل می گیرد

در فردی با هسته و هسته پمپ شده ، ترس از تنهایی آنقدر ترسناک نیست که بتواند یک رابطه بد را تحمل کند.

در نظر بگیرید که در شخصیت ضعیف در یک رابطه دیگر چه می گذرد.

اغلب زنان فقط برای یافتن فردی که از نظر مالی او را تأمین می کند ، با یکدیگر درگیر می شوند. توانایی کسب درآمد بستگی مستقیم به این دارد که شما چقدر بالغ و مستعد هستید. اگر زنی نتواند درآمد کسب کند ، به مردی پایبند است و او را مسئول زندگی خود می داند.

زن دیگری ، به همان دلیل که پول ندارد ، مغز مرد را می سازد ، به او هدیه نمی دهد و مدام از او تقاضا می کند. به این س ،ال ، "اگر پول داشتید و می توانستید آنچه را که نیاز دارید بخرید ، هدایا برای شما مهم خواهد بود ، پاسخ معمولاً" نه "یا" خوب ، شاید کوچک ، مانند نشانه ها "است.

یعنی ، صادقانه بگویم ، یک زن به دلیل ناتوانی در کسب درآمد ، از مرد هدیه می خواهد.یعنی به نشانه های توجه نیاز نیست ، نه به عشق ، بلکه فقط به پول نقد نیاز است. و مردان واقعاً دوست ندارند وقتی چیزی از آنها خواسته می شود. علاوه بر این ، هدیه دادن ، احساس گناه و وظیفه ، چندان خوشحال کننده نیست. از این رو ، آنها شروع به مطالبه چیزی از زنان می کنند. مانند ، من به شما هدیه می دهم ، شما به من بورچ و رابطه جنسی می دهید. و زن می گوید ، اوه ، این همان چیزی است که شما هستید. من فکر می کردم متفاوت است. و عجله کرد …

مردان نیز معتاد هستند. برخی از آنها باید برای خود راهی بیابند که مسأله رابطه جنسی ، آشپزی و مراقبت دائمی مادر را ببندد. یا آنها فقط نیاز به دوست داشتن و نیاز دارند.

ماهیت یکسان است.

یک فرد ضعیف نابالغ سعی می کند از حالت دوم به نحوی دوستانه آنچه را که باید به او بدهد بدست آورد و مسئولیت زندگی خود را بر عهده شریک زندگی می گذارد. اما بسیار زیبا ، با توضیحات نجیب که شبیه نقل قول های نوجوان وانیلی است ، سرو می شود. با توجه به نوعي كه نمي تواند مرا راضي كند ، او شايسته بودن در كنار من نيست.

وقتی شریک شروع به کنار گذاشتن این مسئولیت می کند ، زیرا به نظر می رسد امضا نکرده است ، شخص ضعیف دلسرد می شود ، شروع به شکایت ، درخواست ، ناله و غیره می کند. اگر شریک دوم قدرت کافی برای ترک داشته باشد ، چنین رابطه ای به پایان می رسد. اما از آنجا که اکثر مردم هنوز ضعیف و نابالغ هستند ، در یک رابطه فشار و کشش باقی می مانند.

همه داستانهای بز نر و ماده عوضی توسط چنین افراد ضعیفی روایت می شود. زیرا یک فرد قوی نیازی ندارد شریک زندگی خود را به جایی برساند که تبدیل به بز یا عوضی شود.

اگر می بینید که دیگری می خواهد شما را لعنت کند ، به طور فعال گناه و کینه را دستکاری می کند ، چیزی را طلب می کند ، در این رابطه هیچ فایده ای ندارد. یا حداقل ، چنین رفتاری را انجام دهید و به آن ادامه دهید قطعاً ارزش آن را ندارد.

اما تنها فردی که دارای این هسته پایدار است این توانایی را دارد که در برابر موقعیت خود مقاومت کند و تسلیم نشود ، در پاسخ حمله را شروع نکند ، شروع نکند و هجوم نیاورد. چه کسی می داند چگونه با او رفتار کند ، اما چگونه نه ، که خود به مرزهای دیگری صعود نمی کند و بیش از حد از او درخواست نمی کند

چنین توهم و توهمی در بین زنان وجود دارد که می خواهند ضعیف دیده شوند. از آنجایی که زنان جنس ضعیف تری هستند ، پوشیدن لباسی و آویزان کردن پاها از گردن مرد ضروری است. در چنین تصویری ، یک زن ضعیف یک موجود تقریباً درمانده است که فقط نیاز به تغذیه با گرد و غبار طلا دارد ، و او در زندگی تکان می خورد.

بنابراین ، وقتی به زنان می گویید که باید قوی شوید ، آنها معمولاً بسیار آزرده می شوند و استدلال می کنند که مردان به زنانی که تخم مرغ دارند احتیاج ندارند ، بنابراین من همچنان به بال زدن و پلک زدن زیبا ادامه خواهم داد.

برای درک این که چنین نیست ، باید تصور کرد که این رابطه یک کارزار نظامی طولانی است. اگر قصد پیاده روی دارید ، مهم این است که شریک زندگی شما نیز مانند شما برای آن آماده باشد. به طوری که او می تواند بخشی از وظایف خود را انجام دهد: یک کوله پشتی یا چادر حمل کنید ، غذا بپزید ، کمک پزشکی ارائه دهید ، قارچ / انواع توت ها را بردارید و بسیاری کارهای مفید دیگر انجام دهید. و هیچ کس در ذهن خود نمی خواهد یک پوره جنگلی جوان را با پاشنه و یک دامن کوچک با خود به پیاده روی ببرد ، زیرا آنجا موضوع مرگ و زندگی است و شما باید به خوبی آماده باشید.

در زندگی ، زنان فکر می کنند خوب است که در کنار شوهرش زیبا پرواز کنم ، و اجازه دهید او همه کارها را برای من انجام دهد.

و این مشکل شخصیت خردسال نابالغ است که فقط آماده مصرف است ، اما به هیچ وجه آمادگی دادن و انجام کاری برای دیگری را ندارد.

همان زنانی که تقاضای زیادی دارند ، اما هدیه یا توجهی دریافت نمی کنند ، معمولاً مقدار بسیار کمی به خود مرد می دهند.

مشکل این است که یک شخصیت قوی داخلی با یک زن غالب که به مرد می گوید چگونه باید زندگی کند اشتباه گرفته می شود. اما فقط یک زن غالب هنوز یک شخصیت قوی نیست. این فقط یک عمه سرسخت و خودخواه است که به این واقعیت عادت کرده است که همه چیز در زندگی به میل خود اتفاق می افتد. اما این بیشتر به خود محوری مربوط می شود تا به قدرت واقعی. و خودمحوری بالاترین درجه تفکر درباره خود است. و این دقیقاً نشانگر ناپختگی است.این سطح روانی یک کودک نوجوان است ، اما یک بزرگسال نیست.

شاخص میزان تقاضای شریک زندگی شما نشان دهنده ضعف شما خواهد بود

هرچه بیشتر فکر می کنید شریک زندگی شما مدیون شاد بودن شماست ، به عنوان یک فرد ضعیف تر هستید و سریعتر به سمت اعتیاد وحشی می روید. زیرا شما تمام مسئولیت زندگی را به شریک خود می سپارید

چنین اعتیاداتی نیز خطرناک هستند زیرا علاوه بر همه چیز ، هویت خود آنها نیز از بین می رود. از این گذشته ، ترس از جدایی به قدری قوی است که فرد آماده است تا خود را برای دیگری مضحک ترین و وحشتناک ترین حالت برش دهد و بسازد ، مادامی که او را ترک نکند. یک فرد آماده است که تحمل کند و در برابر هر رفتاری مدارا کند. و از ناامیدی ، انواع ترفندهای دوره های عوضی و ودیک شروع به کار می کند. هر چیزی ، به شرطی که آنچه را که لازم است نریزید و ندهید.

اما در اینجا همه چیز باید متفاوت باشد. زیرا هرگونه استراتژی در سطح "با مردی این چنین رفتار کن ، و تو آب نبات خواهی داشت" در صورتی که یک زن ضعیف باشد و انتظارات زیادی از یک شریک داشته باشد ، جواب نمی دهد. و اگر در نتیجه ، او آب نبات وعده داده شده را در ازای رفتار صحیح خود دریافت نکند ، انتقام او وحشتناک خواهد بود و موج انفجار همه چیز را از بین می برد.

هرچه ثبات ، ثبات ، شجاعت ، قدرت اراده خود را بیشتر داشته باشید ، "ایجاد روابط هماهنگ" برای شما آسان تر است. زیرا در این مورد شما نه یک مادر یا یک پدر را انتخاب می کنید ، که یک شخصیت ضعیف به دنبال آنها است ، بلکه یک شریک برابر است

خودتان را جای شریک زندگی خود تصور کنید و فکر کنید ، آیا برای شما خوشایند است که یک "گاو نقدی" باشید؟

بله ، ممکن است بی ادبانه به نظر برسد ، اما وقتی شریک زندگی خود را فردی می بینید که همه چیز را به شما بدهکار است و تمام آسیب های شما را می پوشاند و حفره های احساسی شما را پر می کند ، شما به سادگی از طرف مقابل استفاده می کنید.

شخصیت قوی کسی نیست که دیگران را انکار کند. وقتی مردم خود را خودکفا می نامند ، اما در عین حال فرار می کنند و زندگی خانگی را زیر تلویزیون انجام می دهند ، این خودکفایی نیست ، بلکه یک دروغ است.

یک فرد قوی و خودکفا به شریک نیاز دارد ، زیرا فرد برابر دیگر همیشه تبادل انرژی است. و با بستن روی خود ، نمی توان این تبادل انرژی را بدست آورد

بنابراین ، نمی توان همه افراد تنها را قوی نامید ، آنها می توانند به طور جهانی از زندگی ناامید شوند و هر گونه رابطه ای را رها کنند تا دیگر رنج نکشند. سرکوب میل به بودن با شخص دیگر ، قوی بودن نیست. ترس و فرار است. و این نشانه ضعف است.

به طور کلی ، نکته ای که در مورد این هسته ها و هسته ها وجود دارد این است که هرچه بیشتر از درون پر شوید ، کمتر از دیگران تقاضا می کنید ، زیرا منابع لازم برای ارائه این کار را دارید ، بیشتر می خواهید مفید باشید و چیزی را از دیگران به دیگران هدیه دهید. سخاوت و تحقق درونی شما ، هرچه اراده و عزت نفس شما قوی تر باشد ، به احتمال زیاد این رابطه کامل را به طور واقعی ایجاد خواهید کرد

افراد درگیر روابط می شوند تا خود به خود رشد نکنند. وقتی فردی چنین ضعیف و از همه چیز در زندگی می ترسد ، تنها با خودش است ، وحشت وحشتناکی در سر او رخ می دهد ، زیرا او خود را برای چیزی که من نمی خواهم می ترساند. و برای اینکه همه اینها را نشنوند ، مردم به سراغ کسی می روند که زندگی بی معنی آنها را با حضور او پر می کند. بنابراین مردم به دنبال نیمه خود هستند. در عین حال ، آنها نمی فهمند که دو معلول روانی هرگز به یک شخصیت کامل و هماهنگ تبدیل نمی شوند.

بنابراین ، برای یافتن همسر جان ، کار شما نباید به دنبال یافتن شریک مناسب باشد. و با توجه به توسعه آن. فقط در این صورت فرصتی برای ملاقات واقعاً با شخص شایسته وجود دارد. چون مثل جذب می کند.

چگونه می توانید بفهمید که شخصاً برای یک رابطه چقدر ضعیف هستید؟

لیستی مانند "من به دنبال چه شریکی هستم" تهیه کنید. او باید چه باشد ، چه ویژگی هایی باید داشته باشد ، من از او چه انتظاری دارم؟ هرچه الزامات بیشتر باشد ، ضعیف تر هستید.

امیدوارم زیاد مرا نترسانده باشد. اگر می خواهید تغییر دهید ، می توانید این کار را انجام دهید. همه در دست شماست

در این مورد فعلا کار را تمام می کنم. موضوع گسترده است. من فقط کمی اینجا قدم زدم. بیشتر خواهم نوشت. در ضمن شما می توانید نظر بدهید. یا بحث کنید. یا نه. هنوز تصمیم نگرفتم:).

توصیه شده: