2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
من به عنوان یک مشاور در روش روان درمانی مثبت به روش اصلی شروع می کنم
من معتقدم که بیماریهای مزمن ماهیتی کارمی دارند ، یعنی آنها دارای پتانسیل نهفته هستند و تنها زمانی بوجود می آیند که یک یا چند مشکل برای مدت طولانی در سطح روانی و فیزیکی حل نشده است ، بنابراین ، با گذشت زمان ، به وضعیت جسمی منتقل شده است. یکی
در اصل ، احساسات منفی علت همه انحرافات از هنجار هموستاز روانی - فیزیولوژیکی بدن می شوند. این عبارت را به یاد داشته باشید: "همه بیماریها از اعصاب هستند"؟ و در اینجا ما حتی در مورد فشارهای عصبی بزرگ مانند مرگ یک عزیز ، طلاق ، خیانت ، زندان یا دیگران صحبت نمی کنیم.
بلکه در پشت احساساتی مانند عصبانیت ، کینه ، ترس ، احساس گناه ، شرم ، اغلب مشکلات مکرر با ماهیت اجتماعی ، به اصطلاح عوامل استرس زای کوچک ، وجود دارد.
اگر شخصی در جزیره ای متروک زندگی می کرد ، از چه کسی عصبانی بود ، از چه کسی شرم می کرد ، از چه کسی احساس گناه می کرد؟ همه احساسات منفی تنها در فرایند اجتماعی شدن ظاهر می شوند ، در نتیجه ناهماهنگی رفتار فرد با رفتار افراد دیگر.
با وجود قرن "شانه زدن" جامعه تحت "شانه شوروی" ، همه ما متفاوت هستیم ، خانواده های ما نیز متفاوت هستند. بنابراین ، رفتار ما نیز متفاوت است.
در فرآیند تربیت فرد و اجتماعی شدن بیشتر او و درگیری های تجربه شده ، مجموعه خاصی از توانایی های واقعی مشخصه یک فرد شکل می گیرد. هر یک از توانایی ها ، مانند هر چیز دیگری در این جهان ، بسته به پتانسیل (توانایی) خود یک جنبه منفی و مثبت دارد. یعنی اگر وقت شناس باشید ، در شکل منفی این توانایی دو پتانسیل شدید وجود دارد (شیدایی وقت شناسی و غیر وقت شناسی ثابت). به طور خلاصه ، "اجتماعی" ترین پتانسیل متوسط هر توانایی واقعی است.
روان درمانی مثبت ، چهارده توانایی اولیه اولیه و چهارده توانایی ثانویه را مشخص می کند.
توانایی های اولیه (توانایی های "دوست داشتن") نشان دهنده اساسی است که بر اساس آن روبنایی از توانایی های ثانویه (توانایی های "دانستن") شکل می گیرد
دسته بندی های احساس گرا به توانایی های اولیه نسبت داده می شوند ، مانند:
1. پذیرش (توانایی دادن حق بودن)
2. مثال (ارث ، تقلید ، الگو ، ایده آل)
3. صبر (توانایی انتظار با درک)
4. زمان (احساس-توزیع-بخشیدن)
5. اعتماد (به جهان ، به خود ، به دیگری)
6. تماس (ادغام-تمایز-جدایی)
7. لطافت
8. تمایلات جنسی
9. اعتماد به نفس "خوب"
10. اعتماد به نفس در توانایی
11. امید
12. شک (سنت / اقتدار / تجربه)
13. ایمان / معنا / مذهبی بودن
14. تمامیت / یکپارچگی / وحدت
تواناییهای ثانویه شامل هنجارهای روانی-اجتماعی ، فعالیتها و فعالیتهای زیر است:
1. نظم (دقت ، ثبات ، ثبات)
2. پاکیزگی (پاکیزگی)
3. صرفه جویی (صرفه جویی)
4. وقت شناسی
5. دقت (دقت ، ابهام)
6. خویشتنداری (ادب ، "خوش اخلاقی" ، تدبیر)
7. صراحت (گشودگی ، صداقت ، صداقت)
8. وفاداری (فداکاری)
9. انصاف ("عینیت")
10. تلاش (کوشش ، کوشش)
11. هدفمندی (موفقیت ، موفقیت ، نتیجه)
12. اطاعت (تسلیم ، اختیار)
13. قابلیت اطمینان (قابلیت اطمینان)
14. تعهد (حسن نیت ، مسئولیت)
اگر همه توانایی های فعلی ما در فرآیند اجتماعی شدن شکل گرفته باشد ، بدیهی است که آنها با سیستم روابط اجتماعی-فرهنگی که ما در آن رشد کرده ایم مطابقت دارد. از دیدگاه فرا فرهنگی ، به وضوح مشاهده می شود که توانایی های اولیه ، مانند عشق ، اعتماد و اجتماعی بودن ، در فرهنگ های شرقی بیشتر نمایان است و توانایی های ثانویه ، مانند دقت ، وقت شناسی ، ذاتی فرهنگ غربی است.
بنابراین ، اگر می خواهید در آلمان ازدواج کنید ، انتظار فوق العاده سخاوتمندی از طرف محبوب خود نداشته باشید. و اگر به معشوق خود در سوریه می روید ، آماده دریافت مداوم مهمانان باشید.
توانایی های واقعی که ما در طول زندگی خود به عنوان مفاهیم (نگرش ها ، شعارها ، قوانین) به دست آورده ایم به درک خودمان منتقل می شوند و آگاهی ما ، جهان بینی ما ، اصول ادراک جهان پیرامون و اصول حل مسائل در حال ظهور را تعیین می کنند. چالش ها و مسائل.
درک این نکته ضروری است که "همه مردم خوب هستند" ، همه مجموعه توانایی های مشخص ذاتی هر فردی است که در جامعه زندگی می کند. تفاوت تنها در میزان بیان یک توانایی خاص نهفته است.
توانایی های کاملاً واقعی تنها زمانی خود را نشان می دهند که یک مجموعه واحد را تشکیل دهند. اگر شخصی فقط از توانایی فعلی خود برخوردار باشد ، آنقدر از اهمیت آن کور شده است که ارزشها و تواناییهای دیگر را نه در خود و نه در شریک زندگی خود متوجه نمی شود.
طنین قوی ناشی از نقض توانایی های ثانویه تنها با ویژگی های روابط عاطفی بین افراد قابل توضیح است.
برای تغییر پتانسیل توانایی های خود ، به یک انگیزه بسیار قوی نیاز دارید ، که می تواند آگاهی فرد را تغییر داده و در نتیجه کلیشه های رفتاری را تغییر دهد.
اگر پتانسیل هر یک از توانایی های واقعی شما با پتانسیل همان توانایی در شریک زندگی شما مطابقت نداشته باشد ، درگیری ایجاد می شود.
برای مثال ، شما فردی فوق وقت شناس هستید و همسرتان به دیرکردن عادت کرده است. خوب است اگر مرد باشید و شریک غیر وقت شناس شما زن باشد. و اگر برعکس؟ و تغییر آن معمولاً بسیار دشوار است ، تقریباً غیرممکن. بنابراین ، شما باید برای این واقعیت آماده باشید که این درگیری "جزئی" دائماً در رابطه شما وجود خواهد داشت. با این حال ، تنها زمانی که به اندازه کافی صبور نیستیم ، می توانیم از عدم وقت شناسی عصبانی شویم. صبر برای هر یک از ما به چه معناست نیز یک س importantال مهم است. اگر در خود صبر منفعل پیدا کردید ، یعنی به سادگی به شریک خود اجازه می دهید کاری انجام دهد ، بدون درک موقعیت (تحمل و رنج ، انباشت کینه) ، احتمال درگیری فقط افزایش می یابد. اگر شما فقط تحمل نمی کنید ، دندان های خود را می فشارید ، اما به وضوح می فهمید که چرا این کار را می کنید (یا چرا نباید این کار را انجام دهید) و این درک به شما اعتماد به نفس می بخشد ، درگیری حل خواهد شد.
تکرار مکرر چنین درگیری های "جزئی" باعث ایجاد وضعیت استرس زا می شود و در نتیجه بیماری های مزمن "بیدار" می شوند.
برای جلوگیری از بروز و تشدید بیماری ها ، باید احتمال ایجاد تعارض در ارتباط با محیط خود را کاهش دهید. اول از همه ، درک محل تعارض و حذف آن بر این اساس.
برای انجام این کار ، شما باید با توانایی های اولیه و ثانویه که در ارتباط تداخل دارند ، برخورد کنید. به درصد بالقوه توانایی های واقعی (اولیه و ثانویه) و توانایی های شریک خود توجه کنید. اما فراموش نکنید که این تنها بخشی از حقیقت خواهد بود - حقیقت شما. سپس شریک شما باید همان عمل را انجام دهد - توانایی های واقعی شما و شما را ارزیابی کند. و این تمام حقیقت نیست. پس از بحث در مورد آنچه انجام داده اید ، می توانید حقیقت را متبلور کنید. اگر نمی توانید ، و این ، باور کنید ، آسان نیست - به دنبال یک متخصص باشید که در این مورد به شما کمک کند. هنگامی که متوجه شدید "سگ در کجا دفن شده است" ، اقدامات بعدی فقط "یک موضوع تکنیکی" است.
آرزو می کنم دوست داشته باشی!
1. پزشکیان ن. "روان درمانی زندگی روزمره: آموزش حل تعارض"
2. پزشکان ن. "چگونه بر خستگی و فشار بیش از حد غلبه کنیم"
توصیه شده:
تضاد ، عامل توسعه است
--------------------------------------- این دیدگاه دیگری از تجربه شخصی یا دیدگاه دیگری است. --------------------------------------- تعارض چیست؟ - این زمانی است که در شریک زندگی به چیزی برخورد می کنید. در آشتی ، نمی توان ویژگیهای واقعی یک شریک را به تصویر کشید.
عدم صداقت مردان به عنوان عامل ناراحتی خانواده است
وقتی زوج های متاهل برای مشاوره به من مراجعه می کنند ، مشکل اصلی آنها عدم صداقت در رابطه است. وقتی ازدواج می کنید ، بلافاصله موافقت می کنید که تا آخر عمر با طرف مقابل زندگی کنید ، او را دوست داشته باشید و بپذیرید. اما به دلایلی ، توجه بسیار کمی به آگاهی از این لحظه می شود.
آیا شما نیاز به "درک" دستکاری کننده دارید؟ و آیا این کافی است؟
دستکاری ها در محل نیازهای برآورده نشده بوجود می آیند. دستکاری یک راه حلقه ای است ، برای برآوردن برخی نیازها یا خواسته های داخلی. روش مصرف انرژی ، طاقت فرسا است. اغلب یک فرد باید سهم شیر انرژی خود را صرف دستکاری کند. برای چی؟ - و سپس ، این که برای او (چه به طور کلی و چه در حال حاضر) غیر ممکن است.
آیا سرطان یک بیماری روانی است؟
بسیاری از ما می خواهیم بگوییم "به من توجه کن ، ذهن" - به این معنا که بهتر است در مورد آن فکر نکنیم. کسی در مورد وراثت و برخی در مورد عادات بد و اثرات نامطلوب محیط به یاد می آورد. با این حال ، دانشمندان به طور فزاینده ای در مورد عامل روانی به عنوان یکی از عوامل ایجاد سرطان صحبت می کنند .
افسردگی: یک بیماری ، بیماری یا هوس؟
طبیعت ما را به گونه ای خلق کرده است که همه چیز لازم برای سازگاری بهتر با جهان را در اختیار داریم. چندین احساس اساسی وجود دارد که مجموعه اصلی رویدادهایی را تشکیل می دهد که در روند زندگی تعبیه شده اند. زندگی ایمن نیست و ما ترس داریم. حسی که به ما کمک می کند درجه خطر را تعیین کرده و در زمان نجات پیدا کنیم.