2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ما آنقدر پر از الگوهای مختلف هستیم ، انتظارات غریبه ها ، غریبه ها باید و باید ، که در این گردباد ارتباط خود را از دست می دهیم. ما وارد مسابقه ابدی می شویم "چگونه همه را راضی کنیم ، لطفاً برای همه خوب باشیم" ، که متوجه نمی شویم چگونه خود را نادیده می گیریم - زندگی واقعی ، واقعی.
وقتی می خواهید دراز بکشید و استراحت کنید ، باید بدوید و کاری انجام دهید.
وقتی می خواهید سرگرم شوید ، باید بشویید ، آشپزی کنید ، تمیز کنید.
وقتی می خواهید کاری را که دوست دارید انجام دهید ، باید زنده بمانید و به یک کار نفرت انگیز بروید.
و فاصله بین نیاز و نیاز عظیم است.
گویی واقعاً حتی یک ساعت در روز برای خودمان نمی توانیم پیدا کنیم! گویی هر دقیقه باید متعلق به دیگران باشد!
و آیا می دانید چرا این چنین است؟
عشق به خود وجود ندارد.
نارضایتی محض ، سرزنش ، انتقاد از خود ، انزجار ، شرمندگی.
تصمیم گرفتم "5 دقیقه" را برای خودم اختصاص دهم - و سپس شراب وجود داشت! تا جایی که می توانستم جرات کردم !!! می خواستم برای خودم چیزی بخرم - و دوباره شراب! من به خودم فکر کردم - شراب همان جا بود.
شایسته نیست! من لیاقتشو نداشتم! به اندازه کافی خوب برای این مرد ، خانواده ، موفقیت ، کار جالب نیست.
در جایی که عشق و پذیرش برای خود وجود ندارد ، ماسک های محکم:
درست
ایده آل
سفید و کرکی
خوش
شیاد
از همه بدتر و غیره
شخصی چیزی گفت ، نگاه کرد ، شک کرد - و این تمام! جریان بی پایان اعتراض به خود ، تنبیه خود ، کاهش ارزش روشن می شود.
راه او به سوی خودش چیست؟
مرحله 1 - ماسک خود را بشناسید
مرحله 2 - می خواهید آن را بردارید
مرحله 3 - با لبخند و گرما با خود واقعی خود ملاقات کنید ، زیرا آنقدرها هم که فکر می کنید وحشتناک نیستید
بسیاری خود را نمی شناسند و نمی فهمند ، فقط به این دلیل که نمی خواهند با خود ملاقات کنند. چرا باید با فردی که کامل ، تند و زننده ، چاق ، نفرت انگیز ، بازنده نیست ملاقات کرد؟ بهتر است دائماً خود را بشکنید ، تغییر دهید ، رژیم های وحشتناک داشته باشید ، بی وقفه پیشرفت کنید.
اما اگر نتوانید برای خود لازم شوید ، متأسفانه دیگر مورد نیاز شما نخواهید بود.
این پذیرش بی قید و شرط خود است - اشتباه ، چاق ، بدشانس به نوعی ، تنبل ، غیر مسئول و غیره. بدون این بخش از شخصیتی که می خواهید لگد بزنید و نادیده بگیرید ، یک دیدار واقعی با خود واقعی شما هرگز اتفاق نخواهد افتاد.
و در این جلسه قدرت خود بودن ، احساس رضایت و عزت ، حق خواسته ها و انتخاب شما نهفته است.
بیایید با این قدرت ارتباط برقرار کنیم!
زندگی در نقاب مدعی چگونه می توان فهمید که شما راه خود را طی می کنید ، و توسط جامعه تحمیل نشده است
احتمالاً بسیاری از مردم می دانند که وقتی چیزی را می خواهند - تغییر شغل ، موقعیت ، ترک روابط سمی ، حرکت - اما ترس از این که محکوم شوند ، مورد حمایت قرار نگیرند ، بخندند ، ارزش خود را از دست بدهند - متوقف می شود.
و بسیاری از این توقف ها در زندگی ما وجود دارد.
نه تنها تغییر چیزی بلکه امتحان کردن چیزهای جدید ، که اغلب ناراحت کننده و ناراحت کننده هستند ، ترسناک است.
باهوش ، زیبا ، دارای شرایط عالی ، اما همیشه یک کرم شک وجود دارد - "و اینکه آیا من در جای خود هستم" ، "اگر همه بفهمند که من آنقدرها هم خوب نیستم" ، "اگر من اشتباه کنم و همه خواهند فهمید که من آن کسی نیستم که خود را واگذار می کنم ".
آشنا بنظر رسیدن؟
من می خواهم از یک شغل ، فعالیت جدید ، حتی از یک رابطه جدید فرار کنم ، زیرا اضطراب وجود دارد "اگر" … یک احساس عجیب از کلاهبردار ، نوعی فریبنده ، وانمودکننده ، شخصی را از درون می خورد و در او ترس از موفقیت ، دستاوردها ، روابط طولانی و قوی ایجاد می کند. شخص انگیزه ها ، خواسته های خود را سرکوب می کند ، در انتظار دائمی نوعی مواجهه زندگی می کند.
اما همه اینها فقط خیال است. هیچ کس از این تجربیات دشوار اطلاع ندارد ؛ شخصی آنها را در درون خود پنهان می کند و فردیت ، شخصیت ، فرصت ها و چشم اندازهای خود را از بین می برد.
یک درگیری داخلی ایجاد می شود - بروز آن در جامعه خطرناک است ، اما در عین حال تمایل شدید برای توجه و موفقیت است.
این اولین نشانه ای است که نشان می دهد ماسک کلاهبردار بخشی از شخصیت شده است و فرد را کنترل می کند. این کار او را در اعمال و انتخابها باز می دارد ، او را با عواقب می ترساند ، فرد در انتظار مواجهه اجتناب ناپذیر ، در شرم و گناه فرو می رود. وابستگی به نظر دیگران ، ارزیابی شخص دیگری آنقدر قوی می شود که به دلیل این واقعیت که او قادر به خود بودن و نشان دادن خصوصیات قوی در جامعه نیست ، واقعاً ممکن است بیمار شود.
ممنوعیت زندگی بر اساس خواسته خود ، مطابق میل روح شما - فرد را مجبور می کند که همیشه از الگوها و قوانین شخص دیگری پیروی کند. شخصی به بیراهه می رود و راه شخص دیگری را دنبال می کند.
احساس ناراحتی ، متوجه نشدن ، یا برعکس ، به خواسته خود رسید ، اما ناگهان چنین سوداگری و استهلاکی به وجود می آید که نابود کردن همه چیز راحت تر از لذت بردن از موفقیت است.
آیا فکر می کنید ادامه حمایت از ماسک Impostor منطقی است؟
توصیه شده:
چگونه یاد بگیریم که به خود تکیه کنیم؟ برای خود مادری مهربان باشید
هر یک از ما به مادری احتیاج داریم - شخصی که به ما اهمیت می دهد و درباره ما فکر می کند ، علاقه های ما برای او بیش از هر چیز دیگری است. یک فرد بالغ برای خودش این مادر می شود. هر یک از ما "مادر درونی" داریم - آن بخش از شخصیت که مسئول مراقبت ، عشق و حمایت از ماست.
چگونه یاد بگیریم که یاد بگیریم
من دائماً از والدین می شنوم که کمک به فرزندان در انجام تکالیف برای آنها چقدر مشکل است. بعد از یک روز کاری با چه وزنی به خانه می روند و می فهمند که هنوز باید با فرزندشان درس بگیرند. مجدداً کل برنامه درسی مدرسه را تغییر دهید که بدون تشخیص تغییر کرده است.
چگونه یاد بگیریم قدر خود را بدانیم؟ چگونه با عادت کاهش ارزش خود کنار بیاییم؟
کاهش ارزش یک مکانیسم دفاعی در روان ماست که در آن ما اهمیت آنچه را که برای ما بسیار مهم است را کاهش می دهیم (یا کاملاً انکار می کنیم). شما می توانید همه چیز - خود ، دیگران ، احساسات ، دستاوردها را بی ارزش کنید. این رفتار می تواند شواهدی از خستگی ، فرسودگی شغلی ، کمبود منابع باشد.
چگونه از تحقیر و توهین افراد به خود جلوگیری کنیم؟ چگونه عزت نفس خود را بالا ببریم بدون اینکه اجازه دهیم خود را تحقیر کنیم؟
پاسخ این سوال بسیار ساده و کوتاه است - فقط اجازه ندهید! حداقل به نحوی به حملات دیگران واکنش نشان دهید - یک کلمه یا نصف کلمه ، اما یک عبارت پاسخ باید اجباری باشد! عدم وجود هرگونه واکنش در برابر تلاش برای تحقیر شما ، به عنوان یک شخص ، برای توهین به شما چیست؟ اول از همه ، این کاهش سطح عزت نفس است.
چگونه در برابر تأثیرپذیری مقاومت کنیم؟ افزایش اضطراب. چگونه خود را بپذیریم؟
امروزه ، بسیاری از افراد برای کاهش اضطراب خود "برای کمک" به فالگیرها ، روانشناسان و اخترشناسان مراجعه می کنند ، اما آنها دقیقاً اطلاعاتی را که می خواهند بشنوند دریافت نمی کنند ، بنابراین سطح اضطراب فقط افزایش می یابد . چرا مردم به چنین متخصصانی مراجعه می کنند؟ آنها می خواهند اضطراب خود را کاهش دهند ، به این ترتیب سعی می کنند مسئولیت را از خود بر عهده شخص دیگری بگذارند ("