مردی در راه اصول جفت شدن

فهرست مطالب:

تصویری: مردی در راه اصول جفت شدن

تصویری: مردی در راه اصول جفت شدن
تصویری: چطور میشه از انتخاب درست برای ازدواج اطمینان داشت؟ با رابطه جنسی یا هم خانه شدن؟ 2024, ممکن است
مردی در راه اصول جفت شدن
مردی در راه اصول جفت شدن
Anonim

من از مسیر شروع می کنم. هر شخص دارای یک روح است و آن را در مسیر شناخته شده خود ، تنها به او ، هماهنگ ترین مسیر می رساند.

در قرنهای متمادی از وجود جهان ، مردم به دنبال ایجاد قوانین زندگی اخلاقی و صحیح بوده اند ، که به ما اجازه می دهد در هماهنگی و رفاه با هم زندگی کنیم. با این حال ، این تلاشها همیشه خالص نیستند ، زیرا افکار افرادی که قوانین اخلاق را ایجاد می کنند منجر به تحریفات زیادی می شود که همه چیز را زیر و رو می کند.

انسان ذاتاً موجودی خوب ، اخلاقی و مسالمت آمیز است و در سنین جوانی این تلاش منجر به آشفتگی کامل و نادیده گرفتن مسیر او می شود.

وقتی شخصی بزرگ می شود ، یاد می گیرد که حق را از نادرست تشخیص دهد و با بیشتر توهمات اخلاقی همراه است. اما جدا شدن از صحت به هیچ وجه به این معنی نیست که میل فرد به خوب بودن کاهش می یابد. برعکس ، بسیاری از مردم همچنان برای هماهنگی و توسعه خود تلاش می کنند ، و این آنها را به جستجوی ابزار دیگری ، پشتیبانی دیگر می کشاند ، و این حمایت یکپارچگی درونی ، اخلاق است و دانش فقط در خود شخص پنهان است. اعماق روح انسان بله ، البته ، در این جستجو ، بسیاری در تار و پود اشتیاق ، خواسته ها و مجازات گرفتار می شوند ، که احتمالاً یکی از مراحل اجباری بزرگ شدن برای همه است.

اما خوشبختانه برای هر یک از ما قوانین جهانی یا قوانین کارما (سرنوشت) وجود دارد و برای هر انتخاب عواقب اجتناب ناپذیری را ایجاد می کند. این پیامدها ، تجربیات درونی (احساسات) ، توانایی خواندن و در نهایت تشخیص ظریف ترین سایه ها - مسیر را روشن می کند. از آنجا که یک فرد همیشه برای خوشبختی و هماهنگی تلاش می کند ، این در نهایت او را به طور برگشت ناپذیر در مسیر خود قرار می دهد. با گذر از درد ، رنج ، ترس ، پرخاشگری ، فرد آزاد می شود.

از طریق و از طریق چیست؟

از طریق و از طریق توانایی تغییر ، زندگی در هر احساس منفی ، و اجازه می دهد تا آن را به یک احساس مثبت تبدیل شود. به طور کلی ، اینگونه است که فرد مسیر خود را می آموزد ، که او و خدا در آن هستند ، که از طریق روح با شخص ارتباط برقرار می کند. و روح تجربیات و احساسات است ، همچنین توانایی درک آنها در هر لحظه از زمان و بر این اساس ، انتخاب و اقدام صحیح است.

در این راه جلساتی برگزار می شود. وقتی شخصی به تنهایی خود پی می برد - وحدت با همه چیز موجود ، با کیهان یا جهان چنین مسافری دیگر ملاقات می کند. و سپس جلسه برگزار می شود. و برای اینکه گسترش واقعی ، ادغام ، مبادله صورت گیرد ، باید از توهمات فارغ بود. این تنها راه ملاقات با مردم است.

توهم روابط

یک فرد غریزه قوی برای زندگی و تولید مثل دارد و به او اجازه نمی دهد بنشیند و آرام شود. انسان فقط یک حیوان نیست و اصول روابط زوجی را دارد که به تشریفات نسبتاً پیچیده خلاصه می شود. شخص زندگی خود را با اصولی پر کرده است که می خواهد به آنها پایبند باشد و بر این اساس ، برای اتحاد با شخص دیگری که دارای اصول یکسانی است تلاش می کند ، به طوری که همه چیز با هم خوشحال و هماهنگ خواهد بود. انتخاب همسر روحانی آسان نیست.

برای برخی از موجودات از نوع "انسان" ، گاهی اوقات فهرست اصول به 50 - 100 امتیاز می رسد. و شریک باید همیشه با آنها مطابقت داشته باشد. این فهرستها ، در حضور جاذبه و تمایل به مکاتبه ، یکدیگر را می شکند ، تحریف می کنند - خود و همه موجودات زنده ای را که در ابتدا به این جاذبه منجر شد ، می کشند. یا وقتی فردی نصف نصیحت کننده اصول خود را نمی یابد ، از تنهایی رنج می برد.

غریزه تولید مثل و جفت شدن در سطح کد ژنتیکی سیمی ، او را وادار به جستجو و حرکت می کند و اصول و نکات به او اجازه نمی دهد "نیمه" یک شخص را پیدا کند. در چنین وضعیت ناخوشایندی است که بیش از نیمی از بشریت به آنجا می آیند.

با این حال ، کسانی که قبلاً همسر خود را پیدا کرده اند ، ناراضی کمتری ندارند.تعجب می کنید و می پرسید چرا؟ اما چون توهماتی وجود دارد که بر اساس آنها تبخیر (جاذبه) رخ داده است. و این توهمات در روابط صمیمانه قطعاً از بین می رود و در موارد غیر صادقانه منجر به درد و رنج می شود. در هر دو مورد ، جفت از بین می رود: یا افراد خود را استعفا می دهند و دیگر زنده نخواهند بود و خود را تسلیم می کنند تا امکان خوشبختی وجود نداشته باشد.

راه خروج از این وضعیت نه چندان ساده چیست؟ راه نجات این است که بدون توهم باقی بمانید ، در راه با افراد ملاقات کنید. درک اینکه هر جلسه ای فوق العاده است. شروع خوشی دارد. و شما باید به گونه ای ملاقات کنید که به همان اندازه پایان خوشی داشته باشد. با قدردانی و رها کردن. با سهولت و بی دقتی ، یک رفتار دوستانه برای قسمت پیموده شده از مسیر با هم. هر شخص هدیه ای از طرف خداست. زیرا پیوندی از روح است که منجر به آشکار شدن درد و رنج درونی می شود. برای اینکه این آشکار شدن اتفاق بیفتد ، باید یاد بگیرید که مردم خود را با روح خود ببینید و با تمام صمیمیت خود را در این ملاقات کوتاه غوطه ور کنید. همچنین پیش شرط مسئولیت هر اتفاقی است که در این رابطه رخ می دهد بدون سرزنش و انتقال به طرف شریک. و همچنین مهارت تغییر ناپذیر جدا شدن و رها کردن ، پس از گذراندن بخشی از مسیر با هم. با گذشت زمان ، چنین جلساتی به شما امکان می دهد یک مجرد پیدا کنید ، افزایش مهارتهای تعامل در هماهنگی و عشق ، و این منجر به عمق و طولانی شدن بخشهایی از مسیر می شود ، که روحها می توانند با هم قدم بردارند. بدون داشتن توهم و تسلط بر مهارت های هماهنگی در جفت شدن با قدردانی برای تمام جلساتی که اتفاق افتاده است ، یک شخص با "نیمه" واقعی خود ادغام می شود.

اینگونه است که روح به ما کمک می کند تا همسر خود را پیدا کنیم. و در اینجا نکته اصلی این است که متوقف نشوید و صادقانه درسهای خود را بگذرانید.

چگونه می توان یک فرد را در راه تشخیص داد و تشخیص داد؟

برای این منظور ابزاری به نام جاذبه ، جاذبه ایجاد شد. شخصی که در راه است آهن ربایی است که به سمت آن کشیده می شود ، احساس بی تفاوتی نسبت به آن غیرممکن است ، که مهم و کاملاً ضروری است ، و می خواهید با آن در کنار هم باشید. اما توهمات مربوط به جفت شدن ، مانند عشق ، وفاداری ، تمایل به دیدار و ادغام با تنها آمادگی درونی قبلی ، منجر به تحریف می شود. هر توهم از بین می رود و منجر به درد و رنج مداوم و گاهی توقف ، از دست دادن ایمان به خود و خدا می شود. باقی ماندن در احساس گناه ، شرمندگی کاذب برای خواسته های خود ، اعتقاد به اینکه حسادت و خیانت وجود دارد ، نه توانایی بخشش و رها کردن ، راه را می بندد ، به این معنی که جلسه بعدی. و آنها در رنج و تنهایی و گم شدن راه خود فرو می روند. به این معنی که خود را از دنیا جدا کنید. و این منجر به ناتوانی در خودشکوفایی می شود ، انگیزه های روح را مخدوش می کند و در نهایت ، آن را به سادگی در معرض توقف مسیر یا از دست دادن آن قرار می دهد.

بنابراین ، آموختن بخشیدن و رها کردن ، پذیرفتن و درک خود و دوست داشتن بسیار مهم است. عشق به خود ، که منجر به عشق به دیگری می شود ، پذیرش دیگری همانطور که هست ، برآورده ساختن انتظارات شادی در هر لحظه از وجود ، بدون توجه به آنچه اتفاق می افتد. منجر به ایجاد و پر کردن زندگی شما و زندگی هایی می شود که با این همه گرما و شادی ملاقات می کنید. شادی دلیل واقعی جلسات ماست و یادگیری ایجاد آن یک علم بزرگ است که تسلط بر آن برای پر کردن جهان از هماهنگی بسیار مهم است.

و اکنون در مورد توهمات ، هر یک به طور جداگانه.

توهم 1. توهم خیانت

خیانت و حسادت با هم قدم می زنند - آنها خواهر هستند. ریشه های این تحریف در اعتقادات مربوط به دلبستگی ، تمایل به داشتن شخص آزاد دیگر ، عدم احترام به انتخاب شخص دیگر و تمایل شدید به بودن با آن شخص خاص نهفته است. هرچه فرد بیشتر به خواسته های خودخواه خود وابسته باشد ، بیشتر تمایل دارد دیگران را برای آنچه اتفاق می افتد سرزنش کند ، بیشتر به انتقاد و ادعا تمایل دارد ، حسادت و احساس خیانت بیشتر در او بیشتر است. این توهم این است که نمی توانید درس های خود را ببینید.این در مورد خیانت به ایده آل های خود است ، این در مورد صبر و تنظیم غیر ضروری هدف و مقاصد شخص دیگر است. در پایان ، او در مورد خیانت به روح خود است ، که به سادگی بر دیگری فرافکنی می شود ، زیرا سرزنش او راحت تر است. این در مورد متهم کردن دیگری به عدم آمادگی وی برای وحدت است. البته ، مقدار زیادی از درد در آن ، از ضعف و جدایی و ناتوانی در رها شدن پنهان است. شخصی که در مسیری قرار می گیرد که در برهه ای از زندگی قرار دارد ، همواره همان درس را می دهد ، تسلیم می شود و خیانت می کند. و اگر روح ما در هنر احترام گذاشتن به مسیر ما و رها کردن هر شخصی با شادی ، بدون خیانت به خواسته ما ، تسلط نداشته باشد ، این توهم قلب را محکم از درد می سوزاند ، و اجازه نمی دهد و برای جلسه بعدی آمادگی ایجاد نمی کند. مهم این است که میل خود را داشته باشید ، اما آن را به شخص خاصی گره نزنید. دانستن اینکه خدا هر آنچه را که ما می خواهیم و نیازی به آن نداریم ، به کسی می دهد که به نظر ما مناسب ، مناسب و یا دارای 50 نقطه از لیست است. وقتی این فرد مناسب شروع به بی رحمی و بی ادبی می کند ، به جای شادی در روابط ایجاد درد می کند ، وقتی مسیرها از هم جدا می شوند ، به خود ، به خواسته های خود خیانت نکنید و شخص را رها کنید. بنابراین خیانت از زندگی دور می شود ، زیرا دیگر نمی توانید به خودتان خیانت کنید.

توهم 2. توهم درد

قلب گاهی اوقات غرق دردی می شود که از نظر ما یکی دیگر از عزیزان کار اشتباهی انجام می دهد. و من واقعاً می خواهم کمک کنم ، رنج او را تسکین دهم ، اما این به انتخاب ، تجربه و راه او اهمیت نمی دهد. این درد در عدم توانایی درک هرگونه تجربه ، در تمایل به تحمیل آنچه درست است به دیگری نهفته است و در نهایت منجر به این واقعیت می شود که دیگری به بیراهه می رود و ما با او هستیم. و البته ، پس از آن روح درد می بخشد تا بتواند قدردانی از هر تجربه ای را بیاموزد و ارزش تجربیات دردناک ، بیماری ها و رنج ها را بداند. هنگامی که یاد می گیریم هر اشتباهی را که انجام می دهیم ببینیم و قدر آن را بدانیم ، پس از ارتکاب مجدد در مسیر ، با انجام آخرین تجربه ، در حالی که شادمان هستیم ، می توانیم به گرمی و بدون رنج با درد دیگر افراد از دست رفته ارتباط برقرار کنیم ، ارائه کمک مناسب به آنها بدون کاهش ارزش تجربه آنها. بنابراین ، ما از توهم وجود درد جدا می شویم ، و متوجه می شویم که درد فقط یک اشاره گر در مسیر ما است و ما را به جهت دیگری می چرخاند. خداوند انسان را برای شادی آفریده است و بسیار مهم است که بادبان خود را در راه خود به سبکی و شادی نگه دارید تا بتوانید به راحتی و با لذت با سخت ترین احساسات و تجربیات کنار بیایید. اینگونه است که توهم وجود درد از بین می رود. وجود دارد و همزمان وجود ندارد.

توهم 3. توهم وفاداری

این یکی از خطرناک ترین توهمات فداکارترین و بهترین ماست. وفاداری واقعی یکبار برای همیشه یک انتخاب نیست ، که با تلاش و کنترل داوطلبانه پشتیبانی می شود. این دانش محض از خود شماست ، تجربیات و مهارتهای جمع آوری شده در هنر تعامل با تمایل به یافتن فرد واحد و ماندن در آن شادی بزرگ در تمام مدت زمانی که با هم هستید. توهم وفاداری کاملاً دردناک و دشوار از بین می رود. پیچیدگی به طور مستقیم با تلاش ارادی و خودکنترلی متناسب است. اینها مهارتهایی هستند که ما برای دستیابی به هدفمان به منظور وفادار به وعده خود پرورش می دهیم. اراده ویژگی بسیار مثبتی است که فرد برای تسلط بر هنر حفظ قول خود به آن نیاز دارد. و سپس ، وقتی درس اراده سپری شد ، آن نیز مانعی است. اراده منجر به حفظ انتخاب شخص برای شریک زندگی می شود. شادی ، هماهنگی ، خوشبختی به آرامی رابطه را ترک می کند ، اما به جای آنکه از هم بپاشیم ، فقط تشدید می کنیم و گیج می شویم. زیرا فردی که عادت دارد به قول خود ، انتخاب خود عمل کند و می خواهد به شریک زندگی خود وفادار باشد ، در راه خود می ایستد. تعداد زیادی از پیامدهای ناهماهنگ در زندگی او اتفاق می افتد تا بتواند به دلخواه بر توهم وفاداری غلبه کند.البته ، اگر انتخاب شریک انجام شود و مهارت مسئولیت پذیری از دو شریک به کار گرفته شود-این به شما امکان می دهد تا به صورت مشترک حرکت کنید ، گاهی اوقات انتخاب کلی مهارت مفیدی برای گذراندن بخش های دشوار است از مسیر اما اگر راهی برای رفتن با هم وجود ندارد ، شادی ، علاقه ، میل به بودن در یک فضا به طور کامل این زوج را ترک می کند. و سپس واضح است که هیچ راهی برای گذراندن بخش مورد نیاز مسیر با این شخص وجود ندارد. مهم است که به تنهایی به پیاده روی برگردید و رها کنید. توهم وفاداری از بین می رود ، موقعیت هایی با شدیدترین جذابیت و علاقه به شرکای دیگران ایجاد می شود. "خیانت" هایی هم وجود دارند که وجود ندارند. خیانت بر اساس توهم تحریف وفاداری و ناتوانی در رها کردن شریک زندگی است. در اینجا تعادل انتخاب به دلخواه و مهارت درک زمان پایان مسیر و کنار گذاشتن یکدیگر مهم است. زیرا شما هنوز افرادی را در راه دارید که بدون شما نمی توانند مانند شما به خوشبختی واقعی خود برسند. و ، شاید ، در کنار توهم وفاداری ، هرگز یکدیگر را ملاقات نکنید.

توهم 4. توهم عشق

و آخرین و موذیانه ترین توهم عشق است. من شما را دوست دارم - بنابراین هر روح انسانی در آرزوی شنیدن ، تجربه و احساس است. و وقتی می توانید با کسی نزدیکی معنوی پیدا کنید ، به نظر می رسد که خوشبختی در حال حاضر فرا رسیده است. اما نزدیکی معنوی ، تجربه عشق بی قید و شرط با یک انسان دیگر هنوز نشانه وحدت برای همیشه نیست. برای وحدت بسیار بیشتر نیاز است. شما باید بتوانید برای هر کدام در یک دسته در مسیر خود قدم بزنید ، ملاقات کنید و جدا شوید ، اگر ناگهان مسیرها به طور موقت از هم جدا شدند ، آزادی درونی او را پیدا کنید و سپس فقط در نزدیکی روحی با شخص خود متحد شوید. اما نزدیکی معنوی بسیار شیرین است ، منجر به تمایل به نزدیک نگه داشتن شخص یا نزدیک ماندن و توقف راه رفتن ، توقف جدایی ، توقف اقدامات صحیح و ضروری در مسیر همه می شود. این چیزی است که من آن را "گیر کرده" می نامم. چسبیدن ، باعث سردرگمی و درد روانی می شود. از آنجایی که روحانی که در صمیمیت زوجی قرار دارند عمیقا نسبت به درد یکدیگر همدل و حساس هستند و در نیت بالا قصد دارند به یکدیگر توهین نکنند ، از آسیب رساندن به یکدیگر دست بر می دارند. آنها صداقت خود را از دست می دهند ، چیزهای مهم را با یکدیگر در میان نمی گذارند ، بیان خود را متوقف می کنند و در نتیجه - همه اینها منجر به از دست دادن پرواز و آزادی می شود. اتهامات متولد می شوند ، مسئولیت دو نفر را به دوش می کشد ، احساس گناه که نمی توانید با آن کنار بیایید ، تلاش های تایتانیک برای بازگشت به نزدیکی معنوی و شما را برای مدت طولانی به بیراهه می کشاند. توهم عشق شیرین ترین و خطرناک ترین توهم در جفت شدن است. نزدیکی صمیمانه - عشق بی قید و شرط در نهایت برای هر شخصی در دسترس است و در نهایت دیگر ارزش زیادی ندارد ، که منجر به از دست دادن مسیر و آزادی می شود.

وقتی شخصی به راه خود می رود ، با افرادی ملاقات می کند که به درک هر یک از توهمات کمک می کنند. و مکانیسم جذب به منظور ملاقات با افراد "خود" مناسب در راه ایجاد شد ، و نه به منظور بستن چند بار و برای همیشه. و هرچه زودتر بتوانید از همه توهمات جدا شوید و مهارتهای رفتار دقیق ، محترمانه و شادمانه را با یکدیگر تسلط پیدا کنید ، ملاقات با تنها فردی که می توانید بخشی از مسیر را تا پایان راه خود طی کنید سریعتر امکان پذیر است. زندگی

دوست داشته باشید و شاد باشید. این مقاله حاصل تجربیات چندین ساله شخصی من است که زمان به اشتراک گذاری آن فرا رسیده است. من از همه افرادی که در راه هستم به من یاد دادند که همه چیزهایی را که در اینجا به اشتراک گذاشته ام ببینم و تشخیص دهم ، سپاسگزارم.

و به جای نتیجه گیری:

قرار گرفتن در مسیر خود به معنای یک چیز است - شناختن روح خود ، شنیدن خدا در درون. این امر با وجود همه شرایط زندگی و فراز و نشیب های سرنوشت ، آزادی بی نهایت را به دست می آورد. و بنابراین ، و فقط از این طریق ، یک فرد با کل جهان ارتباط برقرار می کند ، که در آن ممکن است همه موجودات زنده خوشحال و متحد باشند))). قدر یکدیگر را بدانید و به یاد داشته باشید که شما فقط افرادی در راه هستید.

توصیه شده: