ناباروری راه مادر شدن است

تصویری: ناباروری راه مادر شدن است

تصویری: ناباروری راه مادر شدن است
تصویری: درمان ناباروری - درمان شدگان با معجزه بارداری - نفر دوم 2024, مارس
ناباروری راه مادر شدن است
ناباروری راه مادر شدن است
Anonim

بدون داشتن الگوی درونی مادری ، مادر شدن غیرممکن است. هر زنی چنین مدلی دارد و مانند یک کد DNA و یک اثر انگشت منحصر به فرد است. هنگام مواجهه با ناباروری ، به ویژه به دلایل نامشخص ، شما باید مدل مادری خود را به خوبی بشناسید ، در آنجا پاسخ سوال اصلی را خواهید یافت - چه چیزی مانع از مادر شدن من می شود؟

این مدل همیشه بر اساس اولین رابطه اساسی - رابطه با مادر خود است. مامان مهمترین فرد در زندگی ما است ، اولین دیگری که درها را به روی جهان بزرگ برای ما باز می کند. مامان خدا برای کودک است ، کودک خود را از طریق چشم مادر ، به قول او ، در اعمالش می بیند. این عشق مادر است ، اگر خوش شانس باشد ، به کودک نزدیکی ، پذیرش بی قید و شرط و احترام به خود را می آموزد. و این رابطه بر کل زمینه زندگی ما تأثیر می گذارد ، و پایه ای برای رشد ما می شود ، برای باندی که روزی از آن وارد زندگی بزرگسالان می شویم.

بنابراین ، اگر تجربه دوران کودکی رابطه دشوار بود ، ممکن است ترس از تکرار سرنوشت مادر بر شما غلبه کند. این را می توان به دو صورت بیان کرد:

سر راست.

• من می ترسم که با به دنیا آمدن فرزند ، رابطه من به عنوان یک زن و شوهر ، مانند والدینم ، خراب شود.

• یا با تولد یک کودک ، من خودم را از دست خواهم داد ، مانند مادرم قربانی شرایط می شوم.

• یا من قادر نخواهم بود فرزندم را شاد تربیت کنم ، زیرا هر چقدر هم مادرم تلاش کرد ، همه چیز را فدا کرد ، من از او ناراضی و آزرده خاطر هستم.

بازگشت.

• من مانند مادرم نخواهم بود.

• من همه کارها را متفاوت انجام خواهم داد ، کودک را بیشتر از آنچه مادرم مرا دوست داشت ، دوست خواهم داشت.

• فرزند من قطعاً از من خوشحال تر خواهد بود و ما رابطه نزدیکی خواهیم داشت ، نه مثل من و مادرم.

در هر دو مورد ، اساس ترس از مادر شدن به عنوان آزمونی ناگزیر دشوار و ظالمانه است که مادر شما با آن کنار نیامده است و شما خود نیز از آن رنج برده اید.

تجربه دشوار دوران کودکی رابطه با مادر همیشه در مورد خشونت آشکار ، جسمی یا اخلاقی نیست ، نه همیشه در مورد مشکل آشکار خانواده. بیشتر اوقات ، کسانی که در یک خانواده مرفه بزرگ شده اند به درمان می آیند ، جایی که کودکان مورد ضرب و شتم یا تحقیر قرار نمی گیرند ، اما در آنجا جو عاطفی سمی ، رقابت پنهان ، حسادت ، طرد شدن ، پرخاشگری سرکوب شده و درگیری های طولانی وجود داشته است.

و سپس کودک با تمام زندگی بزرگسالی خود سعی می کند این آسیب را جبران کند - "من متفاوت زندگی خواهم کرد". و وقتی با تصمیمی در مورد والدین خود روبرو می شوید ، معلوم می شود که بن بست است - چگونه روی همان چنگک قدم نگذاریم؟

برای شروع ، مهم است که به گذشته خود به گونه ای نگاه کنید که آن را به عنوان یک تصویر کامل مشاهده کنید. یعنی نه تنها از طریق چشم یک کودک داخلی زخمی ، بلکه از طریق چشم یک فرد بالغ. و از خود بپرسید: "در مورد والدینم چه می دانم و چه نمی دانم؟"

و مهمتر از همه ، به مادر خود نگاه کنید - وقتی به کل مادرش نگاه می کنید چه احساسی دارید؟ در مورد تجربه مادری اش؟ سرنوشتش چی بود؟ آیا سرنوشت مادرت را دوست داری؟ آیا انتخاب او را محکوم می کنید؟ آیا شما با آنها موافق هستید؟

وقتی در درون می گویید چه حسی دارد: «این مادر من است. و من دخترش هستم. ؟ بعد از این همه سال کودکی ، وقتی این زن مادر شما بود ، چه طعمی دارید؟

و چشم خود را بر روی پدر خود نبندید - من در مورد پدرم چه می دانم؟ من از حرفهای مادرم در مورد او چه می دانم؟ از پدرم و از خانواده اش چه دریافت کردم؟ آیا من آن را در خودم دوست دارم ، آیا آن را قبول دارم؟ یا به قسمت پدرم از چشم مادرم نگاه می کنم و آن را رد می کنم؟

به والدین خود به عنوان توانایی بالقوه خود (هر چه که هستند!) نگاه کنید و از خود بپرسید - چه کارهای بد آنها را می توانم متفاوت انجام دهم؟ چه چیزی می توانم از آنها به صورت واقعی بگیرم و چه چیزی را می توانم به طور کلی رد کنم یا آن را تغییر دهم؟ این مهم است که از ارتباط با والدین خود آگاه باشید - به هیچ وجه از خود فرار نکنید ، در بسیاری از موارد ، مهم نیست که چگونه انکار می کنید ، اما شما مانند مادر و پدر خود هستید.با این حال ، شما از بسیاری جهات متفاوت هستید ، فقط در این واقعیت که اطلاعات این مقاله را دارید.

یکی از مراحل مهم رشد داخلی و پذیرش تصویر والدین ، موافقت با سرنوشت والدین شما است. این نیز در مورد بازگرداندن مسئولیت به آنها در قبال انتخابات است. و در مورد توانایی موافقت و حرکت ، نه برای نجات آنها ، و نه در توهم اینکه می توانید چیزی را در زندگی والدین تغییر دهید. برای اینکه با این امید که تغییر خواهند کرد یا در نهایت بیدار می شوند ، جدا شوید ، متوجه اشتباه خود شده و تقاضای بخشش کنید. و مطمئناً از گناه و شرم خود به خاطر آنچه در خانواده و با والدینشان اتفاق افتاده است دست بردارند. کودک هرگز مقصر نیست.

گذشته تنها در صورتي كه با آن موافق باشيم ، زماني كه نمي خواهيم چيزي را تغيير ، بازسازي يا تصحيح كنيم ، به شدت بر آينده ما تأثير مي گذارد. البته ، این یک کار بزرگ و بسیار مهم برای خود است ، کار برای بزرگ شدن خود ، و این همان چیزی است که در روند روان درمانی اتفاق می افتد. بزرگسال بودن ، واقعاً بزرگسال بودن دشوار است ، نه با شماره های گذرنامه ، بلکه ترسناک ، اما این تنها راه زندگی شما ، خانواده ، والدین شما است.

در صفحه اینستاگرام من مشترک شوید () ، جایی که هر روز پست های جدید منتشر می کنم ، بازتاب های حرفه ای من ، مشاهدات از تمرین ، تجربه شخصی خود را به اشتراک می گذارم و به زنان کمک می کنم تا راه خود را برای مادر شدن پیدا کنند.

توصیه شده: