چرا نباید از درگیری بترسید

فهرست مطالب:

تصویری: چرا نباید از درگیری بترسید

تصویری: چرا نباید از درگیری بترسید
تصویری: 25 سگ خطرناک جهان که باید از آنها بترسید! 2024, ممکن است
چرا نباید از درگیری بترسید
چرا نباید از درگیری بترسید
Anonim

مهم نیست که چقدر متناقض به نظر برسد ، اغلب بین عزیزان و افراد عاشق درگیری ایجاد می شود ، در حالی که زوج های متاهل که بدون عشق زیاد با هم زندگی می کنند ، می توانند رابطه ای یکنواخت و بدون درگیری داشته باشند.

اگر خانواده های شاد را مشاهده می کنید ، ممکن است متوجه شوید که آنها ، بین چیزها ، به طور مداوم بسیاری از موقعیت های درگیری و مسائل بحث برانگیز را حل می کنند - بدون هیچ گونه توهین و تحریک. در حالی که در "خانواده های ناراضی" هر گونه اختلاف نظر حتی جزئی ، می تواند به یک رسوایی یا نزاع تبدیل شود.

رسوایی مطمئن ترین راه برای حل نشدن مشکل است

تفاوت بین نزاع یا رسوایی از درگیری این است

که تعارض راهی برای حل اختلافات و توافق مواضع است ،

در حالی که نزاع تلاشی برای اجتناب از حل مشکلات با تبدیل مکالمه به شکایات و اتهامات متقابل است.

می توان گفت که رسوایی مطمئن ترین راه برای حل مشکل در حالت غیرقابل حل است. در برخی موارد ، این اتفاق به صورت خودجوش و ناخواسته از هر دو طرف رخ می دهد: فقط ، همانطور که می گویند ، "احساسات غرق شده است." اما غالباً یکی از طرفین درگیر ، عمداً پیشنهادات یا درخواست های منطقی شریک خود را در گردابی از احساسات خشن و منفی غرق می کند.

برجسته ترین و چشمگیرترین تجلی یک نزاع ، هیستری است. غالباً ، عصبانیت از ناتوانی ناشی می شود: هنگامی که شخص به طور شهودی می فهمد که استدلال های قوی یا موثری برای دفاع از موقعیت خود ندارد. در طول هیستری ، دیگر اصل مسئله بیان شده مورد بحث قرار نمی گیرد ، "دستور کار" برای روشن شدن رابطه تغییر می کند: شما به من احترام نمی گذارید ، برای من ارزش قائل نیستید ، من را برای یک احمق یا احمق می پذیرید ، من را دوست ندارید ، چگونه می توانید یا می توانید این را در مورد من و غیره بگویید

برخی از مردم می دانند که چگونه با درام و هنرمندی خاص ، عصبانیت بازی کنند ، اما همه آنها یکسان هستند - آنها به ندرت زیبا هستند. مردم شروع به دور زدن آگاهانه و بصری "نقاط دردناک" می کنند. در نتیجه ، تعداد زیادی از موضوعات و مشکلات در روابط آنها جمع می شود ، که بهتر است آنها را مطرح نکنید: در غیر این صورت ، رسوایی می تواند شعله ور شود - بی معنی و بی رحمانه. به تدریج ، بیشتر و بیشتر مناطق ممنوعه وجود دارد ، و عملاً جایی برای ارتباط عادی وجود ندارد - روابط بین مردم شروع به خفه شدن و محو شدن می کند.

در مواردی که یکی از طرفین از "فناوری رسوایی" به عنوان ابزاری کاملاً آگاهانه برای دفاع از منافع خود استفاده می کند ، عدم تعادل آشکار در روابط شکل می گیرد. کسانی که از رسوایی ها می ترسند به تدریج در چارچوبی باریک رانده می شوند که در آن احساس ناراحتی و افسردگی می کنند ، اما در نتیجه ، زمینه کلی روابط نیز افسرده کننده و شادتر می شود.

بیشتر اوقات ، شخصی که از رسوایی ها می ترسد و مهارت تبدیل آنها به یک درگیری سازنده را ندارد ، در نهایت ، به سادگی رابطه را قطع می کند و می رود. و در مواردی که او شروع به متقابل با شریک خود می کند و مهارتهای خود را برای تسخیر یک بحث به رسوایی ، از رسوایی به هیستری تسلط می یابد ، روابط آنها به مجموعه ای پیوسته از چنین رسوایی ها و آشتی ها تبدیل می شود.

تعارض به عنوان ابزاری برای توسعه رواب

در اغلب موارد هیچ برنده ای در درگیری ها وجود ندارد و مردم آنها را به خاطر پیروزی وارد نمی کنند ، بلکه به منظور روشن شدن وضعیت و درک بهتر شریک زندگی خود هستند.

در جریان درگیری ، به دلیل این که مسائل شخصی برای افراد مهم است ، نیروهای ذهنی و فکری آنها بسیج می شود. با تشکر از این شدت احساسی ، گاهی اوقات می توان راه حلی برای مشکلاتی پیدا کرد که حل آنها معمولاً بسیار دشوار است.

با توجه به این که از درگیری می ترسیم ، بسیاری از امکانات و توانایی های ما در روح ما حبس شده است ، چه برسد به انرژی ذهنی که ما دائماً برای نگه داشتن درون خود خرج می کنیم ، تجاوز سرکوب شده ای که به دلیل مشکلات غیرقابل حل در روان ما جمع می شود. و اختلاف نظرها

هر گونه رابطه ای نیاز به پویایی و توسعه دارد ، اگر این اتفاق نیفتد ، این رابطه پژمرده و تضعیف می شود.لذت بردن از وحدت روحها و علایق مشترک در برخی موارد خسته کننده می شود ، اولین لذت از ملاقات با یک دوست عزیز می گذرد و ما متوجه می شویم که علاوه بر ویژگی های مشترک ، اختلافات زیادی نیز داریم. در برخی موارد ، این اختلاف نظرها باعث می شود آنچه را که در یکدیگر دوست داریم به پس زمینه برسانیم.

عدم شباهت ما به یکدیگر و اختلافات ما می تواند هم دلایل خرابی روابط و هم محرک توسعه متقابل باشد. اختلافات همیشه با پیروزی یکی از طرفین حل نمی شود و حتی در صورت سازش ، زمانی که هر دو طرف درگیری مجبور به امتیازات متقابل می شوند ، همیشه برطرف نمی شود. اغلب ، در جریان درگیری ها ، راه حل کاملاً جدیدی برای مشکلات موجود پیدا می شود ، زمانی که به نظر می رسد اختلاف نظرها در سطح دیگری باقی می ماند و فرصتی برای حرکت در جهت دیگری وجود دارد.

بیشتر اوقات ، مردم از درگیری می ترسند زیرا آنها را با رسوایی اشتباه می گیرند. هر دو درگیری و رسوایی در ظاهر می توانند ویژگی های مشترکی داشته باشند: هر دو با افزایش آدرنالین و طغیان احساسی همراه است. و در جریان درگیری ها و رسوایی ها ، مردم می توانند با صدای بلند صحبت کنند. اما شباهت ها به همین جا ختم می شود. هدف این درگیری حل مشکل است ، در جریان رسوایی ها اختلاف بر سر نحوه حل مشکل نیست ، بلکه درباره این است که چه کسی مقصر آن است.

معمولاً کسانی که تجربه غم انگیزی از زندگی را در فضای رسوایی و هیستریک تجربه کرده اند ، از درگیری ها اجتناب می کنند. وقتی مردم می فهمند که تعارض و رسوایی دو چیز متفاوت است ، دیگر از درگیری نمی ترسند و این فرصت را پیدا می کنند که بر تکنیک های تبدیل نزاع ها و اختلافات بی معنی به نوعی درگیری کنترل شده مسلط شوند.

توصیه شده: