10 دلیل اصلی ترس مردان از گرو بودن در بازی عاشقانه زنان

فهرست مطالب:

10 دلیل اصلی ترس مردان از گرو بودن در بازی عاشقانه زنان
10 دلیل اصلی ترس مردان از گرو بودن در بازی عاشقانه زنان
Anonim

ده دلیل اصلی ترس مردان از تبدیل شدن به یک پیاده در بازی عشق زن:

دلیل شماره 1 یک مرد به خودی خود بسیار مراقب است ، سعی می کند خود را در همه چیز بیمه کند و همیشه به طور قطع می داند: چه کسی و چه چیزی از او می خواهد (از برقراری ارتباط با او)

بر این اساس ، با شروع یک رابطه عاشقانه با شما ، چنین مردی به معنای واقعی کلمه از اولین دقایق ارتباط شما با این سوال عذاب می دهد: "من تعجب می کنم که او چه اهدافی را برای خود تعیین می کند:

- فقط دو یا سه روز استراحت کنید ؛

- دریافت احساسات جنسی جدید ؛

- گرفتن یک دوست برای ارتباط و گذراندن وقت با هم به مدت شش ماه یا یک سال ، تا زمانی که شخص بهتر و ثروتمند دیگری ظاهر شود.

- از من برای حل مشکلات مالی آنها (یا اشتغال) استفاده کنید.

- ایجاد رابطه عاشقانه جدی با چشم انداز تشکیل خانواده در دو تا سه سال ؛

- با سرعت زیاد ازدواج کنید با شعار: "ظرف یک سال عروسی بدهید!"

و تا زمانی که او تصمیم نگیرد آنچه را که در ذهن شما است درک کند ، چنین مردی حتی یک قدم هم نمی برد که ممکن است او را بی پروا قلمداد کند.

دلیل شماره 2 مردی به طبع خود یک رهبر مشخص است و بنابراین ممکن است واقعاً این واقعیت را دوست نداشته باشد که شما در آشنایی عشقی خود ابتکار عمل را بر عهده گرفته اید

دلیل شماره 3 این مرد کاملاً دوست ندارد که این شما هستید که همیشه به او دیکته می کنید که عصرهای مشترک خود را کجا و چگونه بگذرانید

در این مورد ، یک مرد ممکن است تصور کند که شما سعی می کنید "او را زیر پاشنه خود بکشید" ، در دراز مدت می خواهید او را کاملاً تحت تسلط و "ساختن" قرار دهید ، رویای تبدیل شدن به سرپرست خانواده آینده را داشته باشید. اگر مردی در یک خانواده کامل رشد کند ، جایی که رهبر هنوز مرد بود ، به احتمال زیاد ، او بلافاصله تصمیم می گیرد که چنین چشم اندازهای زندگی برای او نیست ، او با شما سرد می شود و به تدریج در پشت پرده ای از بهانه ها ناپدید می شود بسیار شلوغ است

دلیل شماره 4 مرد کمی احساس ناراحتی می کند زیرا آشنایی شما طبق طرح "زن و شوهر برای زن و شوهر" اتفاق افتاده است: او و دوستش بلافاصله با شما و دوست دخترتان آشنا شدند. او می بیند که رابطه در یک جفت "دوستش - دوست دخترت" چندان چسبنده نیست ، اعتراف می کند که آنها می توانند در هر لحظه قطع شوند و سپس او باید انتخاب کند: یا حفظ دوستی قوی مردانه ، یا روابط با شما. علاوه بر این ، او هنوز نمی داند که از او چه می خواهید.

دلیل شماره 5 مرد با شما ملاقات کرد ، تسلیم زیبایی شما شد ، برای شما بسیار ارزش قائل است ، اما در عین حال به طور قطع می داند که قصد تشکیل خانواده برای حداقل سه تا پنج سال دیگر را ندارد. در نتیجه ، او دردناک فکر می کند: آیا در تمام این مدت انتظار نامحدود زنده خواهید ماند یا نه؟

تردیدهای او او را به این ایده می رساند که بهتر است بی سروصدا رابطه را حتی قبل از رابطه جنسی متوقف کنید ، نه اینکه صمیمیت ایجاد کنید ، حتی بیشتر عاشق شما شوید ، سپس شما را از دست بدهید و سپس به خاطر این بسیار ، بسیار رنج بکشید …

دلیل شماره 6 دوست پسر شما می داند که باید در ارتش یا یک سفر کاری بسیار طولانی (سالها تحصیل در شهر دیگری) خدمت کند. باز هم ، او باور نمی کند که دختر می تواند آنقدر وفادار باشد که بتواند از همه وسوسه های زندگی اجتناب کند و منتظر بازگشت او باشد. بنابراین او فکر می کند: "آیا باید بعداً به همه چیز فکر کنم ، حسادت کنم و رنج ببرم: او کجاست ، چه می کند و مهمتر از همه ، این همه را با چه کسی انجام می دهد؟!"

دلیل شماره 7 یک مرد مطمئن است که توسعه روابط عاشقانه در این دوره از زندگی ، تعهدات زیادی را برای او به ارمغان می آورد و او را از ایجاد یک حرفه موفق باز می دارد

(به عنوان یک قاعده ، این در سن 18-30 سالگی رخ می دهد. با این حال ، در هر سنی دیگر اتفاق می افتد ، اما خیلی کمتر).

دلیل شماره 8مرد اعتراف می کند که تجلی شتابزده همدردی های شما (شما خود او را در انتهای اولین قرار بوسیدید) عمدتا به دلیل تمایل شما برای استفاده از او به عنوان حامی است

(به عنوان یک قاعده ، اگر مرد (یا والدینش) ثروتمند است و شما بسیار فقیرتر هستید.)

دلیل شماره 9 یک مرد می ترسد که اگر صمیمیت ناگهانی بین شما اتفاق بیفتد ، مادر شما به سراغ او بیاید و بفهمد چه مدت سفارش عروسی می دهد

(این یک اتفاق رایج است اگر دختری بین 16 تا 20 سال سن داشته باشد و این حماقت را داشته باشد که به دوستش بگوید که مادر بسیار سختگیری دارد که به او هیچ چیزی نمی دهد. او به خصوص در مورد تهدیدهای پلیس ناخوشایند است. یا دادگاه …)

دلیل شماره 10 اگر دوست شما یک بار تجربه ناموفق برقراری ارتباط با یک دختر نامتعادل روحی را داشته است (و بسیاری از آنها در اطراف وجود دارد) ، که پس از پایان یک رابطه عاشقانه ، او را به معنای واقعی کلمه سالها اذیت کرده است ، یا او قربانی سیاه نمایی صمیمی شده است (برای سقط جنین به من پول بدهید (اغلب ساختگی است) ، در غیر این صورت من به پلیس شکایت خواهم کرد !!!) - این قسمتها در بیوگرافی شخصی او نه تنها می تواند باعث ارعاب جنسی خاصی شود ، بلکه حتی یک مرد را به ناتوانی جنسی سوق می دهد.

همانطور که قبلاً ذکر شد ، این فهرست دلایل به هیچ وجه کامل و جامع نیست. با این حال ، این به اندازه کافی کافی است تا خوانندگان عزیز یکی از دردناک ترین اشتباهات زن را مرتکب نشوند.

یکی از جدی ترین و رایج ترین اشتباهات زنانه

ساده سازی عشق و رفتار جنسی مردان است

و بنابراین ، این شما هستید که وظیفه خود را ایجاد رابطه عاشقانه یا صمیمی با مردی بالای بیست و پنج سال و داشتن تحصیلات عالی کرده اید ، به هیچ وجه چنین اشتباهی نکنید!

ساده ترین راه برای جلوگیری از اشتباه یک زن

ساده سازی عشق و رفتار جنسی مردان است

حداقل اطلاعات کلی را در اختیار دوست خود قرار دهید

از او چه می خواهی

این همان چیزی است که ما در حال حاضر در توصیه های عملی در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

توصیه عملی

اولین. به سوالات مطرح مرد پاسخ دهید

مردانی که با شروع عشق جدید یا روابط صمیمی خود چیزی شبیه به آنچه در بالا نشان داده فکر می کنند ، بسیار دوست دارند از دوست دختران خود سوالات اصطلاحاً پیشرو بپرسند ، مانند:

- اما دوست دارید در زندگی به چه چیزی برسید؟

- چه چیزی برای شما مهمتر است - شغل ، پول یا فرزندان و راحتی خانه؟

- نظرات شما در مورد یک زندگی موفق بر اساس: کمک والدین ، ازدواج موفق یا شغل شخصی شما چیست؟

- دوست داری چند سالگی ازدواج کنی؟

- به نظر شما چه کسی باید آغازگر ایجاد خانواده باشد: یک مرد یا یک زن؟

- اگر چنین پیشنهادی در حال حاضر دریافت شود ، آیا با ازدواج ازدواج می کنید؟

- برای چه مردی و با چه ویژگی های شخصیتی و سطح رفاه مادی آرزو دارید ازدواج کنید؟

- به نظر شما ، آیا یک مرد باید از دوست دختر خود حمایت مالی کند؟

- آیا فکر می کنید روابط برابر بین زن و مرد ممکن است؟

- به نظر شما چه کسی باید رهبر خانواده و روابط باشد: مرد یا زن؟

- نظر شما چیست: آیا می توان یک زندگی کامل را فقط با یک نفر رابطه جنسی داشت (و به او خیانت نکرد)؟

- به نظر شما شرکا بعد از چه زمانی می توانند روابط صمیمی برقرار کنند؟

- چه مدت می توانید بدون روابط جنسی زندگی کنید؟

- وظیفه چه کسی حفاظت در روابط جنسی است: مردان ، زنان یا هر دو شریک زندگی؟

- در صورت ورود شرکا ، چه کسی مسئول است: یک مرد ، یک زن یا هر دو شریک زندگی؟

- آیا والدین حق دخالت در عشق و روابط صمیمی فرزندان خود را دارند؟

- آیا از رفتار شرکای خود به والدین خود شکایت می کنید؟

و به همین ترتیب، و غیره.

همانطور که می توانید تصور کنید ، همه این سوالات اصلاً آنقدرها هم بی خطر نیستند که در نگاه اول به نظر می رسد … اغلب این پاسخ های شما به آنهاست که تعیین می کند که چگونه شخص دیگری نظر خود را در مورد شما بیان می کند ، آیا او می خواهد سازنده باشد با شما عشق یا روابط خانوادگی و به همین دلیل است که تمام تلاش های شما برای دور زدن بحث در مورد چنین س questionsالات (و مشابه) به طور خودکار به طور منفی به شما محاسبه می شود (او قطعاً چیزی را در آنجا می پیچاند!) ، و پاسخ های دریافت شده از شما موضوع یک موضوع می شود. تحلیل بسیار بسیار جدی

بنابراین ، بر اساس واقعیت و اهمیت پاسخ های شما (یا امتناع از پاسخ) برای سرنوشت رابطه شما ، به عنوان نویسنده و روانشناس ، به شما توصیه می کنم که به آنها پاسخ دهید! در عین حال ، من اصلاً از شما نمی خواهم که صادقانه پاسخ دهید. من به یک دلیل ساده تماس نمی گیرم:

اهداف عشق و روابط صمیمی در روند تحقق خود

این روابط می توانند تغییرات بسیار مهمی را تجربه کنند

و این کاملاً طبیعی است

به عنوان مثال ، در ابتدا برنامه ریزی برای یک رابطه عاشقانه نه چندان طولانی با تأکید شدید بر روابط صمیمی و بر این اساس ، پاسخ به س friendال دوست شما: "به نظر شما: آیا می توان یک زندگی کامل را فقط با یک نفر رابطه جنسی داشت؟ ؟ " عبارت: "من فکر می کنم غیر ممکن است!" ، بعداً ممکن است بسیار پشیمان شوید … اگر عاشق این شخص شوید و رویای ازدواج با او را شروع کنید ، چطور؟ اما او به یاد خواهد آورد که فقط یک شریک جنسی مادام العمر برای شما کاری کاملاً غیرممکن است ، و بنابراین همه فکر می کنند و شک دارند …

به من و خودتان بگویید: آیا این در زندگی اتفاق می افتد؟! بله ، این فقط اتفاق نمی افتد ، بلکه همیشه!

با توجه به همه این موارد ، من به شدت به شما توصیه می کنم:

- اولا ، با این حال ، همیشه به سوالات اصلی دوست خود پاسخ دهید.

- ثانیا ، این کار را به شیوه ای کم و بیش قابل درک انجام دهید ، اطلاعات جامعی را که برای عشق و رهایی جنسی برای او ضروری است به دوست خود بدهید.

- سوم، پاسخ دهید زیرا برای خود مفیدتر می دانید.

در عین حال ، احتمال تغییر موقعیت خود در فرآیند ارتباط را بپذیرید. (به عنوان مثال ، تقریباً همه دختران ابتدا به شرکای خود می گویند که اصلاً حسادت نمی کنند ، اما سپس با وحشت متوجه می شوند که آنها فقط حسادت نمی کنند ، بلکه بسیار حسود هستند!)

دومین. با س yourالات خود از سوالات مردانه جلو بروید

با دانستن این که در آغاز یک رابطه عاشقانه ، مردان تقریباً همیشه سعی می کنند اصول دیدگاه های خود را در مورد زندگی ، جنس و خانواده از دوست دختران خود بیابند ، ممکن است وابستگی خود را به فرمول های خاص مردانه قطع کنید (به هر حال ، شما یک بزرگسال هستید ، خانم مدرن و قوی!) و خودتان شروع به پرسیدن چنین سوالاتی کنید. اگر در عین حال فراموش نکنید که بگویید پاسخهای مرد برای شما بسیار ضروری است تا بتوانید رفتار خود را به طور خاص برای او تنظیم کنید (بهترین ، باهوش ترین ، جسورانه ترین و جذاب ترین) ، مرد فقط نمی دهد شما پاسخهای خود را می دهید ، اما او همچنین با این افتخار غرق می شود که او قطعاً رهبر بی چون و چرا در این روابط و هدایت کننده آینده مشترک شماست! و همه اینها روی آسیاب شادی شخصی شما آب می ریزد.

سوم. بیشتر در مورد موضوعات عمومی با دوست خود صحبت کنید

مشاهدات حرفه ای بلند مدت من نشان می دهد:

یکی از جدی ترین مشکلات زوج های عاشق این است

اینکه افراد می توانند ماه ها و سال ها در کنار هم و در همان زمان به طور کامل باشند

از زندگی و اهداف عاشقانه یکدیگر اطلاع نداشته باشند

به عنوان مثال ، یک دختر 20 ساله با یک پسر 23 ساله دوست شد. آنها سه سال است که با هم دوست هستند. او در حال فارغ التحصیلی از دانشگاه است و کاملاً منطقی می پرسد آیا دوستش قصد تشکیل خانواده دارد؟ او پاسخ می دهد که برنامه دارد ، اما فقط در پنج سال آینده. دختر با یک انتخاب دشوار روبرو است: منتظر این سالها و تمام مدت بترسید تا شریک زندگی اش شخصی جدیدتر را برای خود پیدا کند ، یا به یک رابطه ناامید کننده پایان دهد و به دنبال گزینه دیگری باشد.

یا اینجا یکی دیگر است. او در 25 سالگی و او در 30 سالگی با او ملاقات کرد. او به تازگی طلاق گرفته و با اشتیاق شروع به دوست شدن با یک خانم جدید برای خود کرده است. پس از دو سال رابطه ، که قبلاً برای زندگی با او نقل مکان کرده بود و حتی قصد به دنیا آوردن یک فرزند مشترک را داشت ، ناگهان متوجه می شود که او آخرین آزمایش خانوادگی را آنقدر دوست نداشت که دیگر قرار نیست وضعیت خود را در آنجا ثابت کند دفتر ثبت و قصد دارد منحصراً در چارچوب ازدواج مدنی زندگی کند.

س questionال این است که مقصر این موارد کیست؟ و هر دو طرف فرایند عشق مقصر هستند - هم مردان و هم زنان. و همه تقصیرها و مشکلات آنها فقط در این واقعیت است که یک بار ، با شروع رابطه عاشقانه ، هر دو شریک:

- یا آنها شرمنده بودند که از یکدیگر در مورد زندگی و برنامه های عشق بپرسند.

- یا ساده لوحانه ایده های خود را در مورد آینده مشترک در سر شریک قرار داده و همانطور که دانشمندان کامپیوتر می گویند ، به طور پیش فرض عمل کردند.

و راه حل در این مورد بیش از ساده است:

بهترین راه برای جلوگیری از اشتباهات و سوء تفاهم های زندگی

و اهداف عاشقانه یک شریک ارتباطی ، برقراری ارتباط در موضوعات کلی است

این ارتباط کاملاً طبیعی است که به شما امکان می دهد:

- بدون تردید در مورد ویژگی های مختلف رویکردهای شریک زندگی خود نسبت به عشق و روابط خانوادگی بیاموزید. (می توانید مثل شخص سوم صحبت کنید.)

- اطلاعاتی را در مورد دیدگاه های خود در مورد زندگی و روابط به شریک خود بدهید و در نتیجه به او کمک کنید نگرش واقعی خود را نسبت به شما و رابطه شما نشان دهد.

- نجات شما از انواع اشتباهات عاشقانه و سفر "با قطار زندگی اشتباه ، که شما دوست دارید" و به طور قابل توجهی در وقت شخصی شما صرفه جویی می کند.

موافقم ، همه اینها بیش از حد قابل توجه است!

در پایان ، من می خواهم یک چیز دیگر را به شما بگویم. نیازی به این نیست که تصریح کنید که یک مرد در مورد زندگی ، عشق و اصول و رویکردهای جنسی خود فقط برای غلبه بر انواع فوبیاهای مردانه لازم است! نیازی نیست فکر کنید که همه اینها با هم تنها به شریک مرد شما کمک می کند تا سرانجام خود را به عنوان یک رهبر در روابط احساس کند ، از نظر روانی خود را آزاد کند و دیگر نترسید که بعداً هزینه تجلی توجه مرد خود را به او بپردازد. وقتی کسی در خانه اش را می زند با پرش عصبی شما! لازم نیست خیلی ساده فکر کنید زیرا:

خانمی که واکنش مردانه خاصی به پاسخ هایش نشان می دهد

(به "سوالات فوری" او) "در درجه اول برای او مفید است

مفید است زیرا با واکنش دوستش ، خانم:

- تصور کم و بیش روشنی از نوع شخص او دارد.

- ایده های خود را در مورد زندگی ، عشق ، رابطه جنسی و خانواده با ایده های خود مرتبط می کند ، میزان تعارض یا راحتی ارتباطات مشترک آینده آنها را تعیین می کند.

- شروع به درک بهتر آنچه در انتظار او در کنار این مرد است ؛

- بر فوبیای خاص خود زنان غلبه می کند.

بنابراین ، بر این اساس ، ما می توانیم بدون صراحت موارد زیر را بیان کنیم:

در حالی که دختر یا زنی به او می گوید

اطلاعات دوست در مورد خودش و در نتیجه به او کمک می کند

بر فوبیای جنسی عشق و جنسی مردانه خود غلبه کند ،

در همان زمان او خودش را شکست می دهد

عالی نیست؟! البته عالیه!

تذکر

شفاف سازی متقابل اهداف عاشقانه آنها توسط شرکای عاشق

رابطه به شما امکان می دهد نه تنها احتمال خالی را کاهش دهید

اتلاف وقت ، بلکه تمام ترسهای احتمالی را نیز از بین می برد ،

که مانع از توجه مردان و زنان به یکدیگر می شود

به طور کلی ، بدانید که چگونه با صراحت خود آن دسته از عوامل روانی را که تقریباً همیشه باعث ترس ما از سوء تفاهم یا سوء تفاهم می شوند ، با دقت بردارید. اگر از صحبت درباره خود خجالت می کشید ، به صورت سوم شخص صحبت کنید. صحبت کنید و به خاطر بسپارید:

میل صادقانه زن به تکیه بر

به یک شانه قوی مرد تقریباً همیشه تحریک می شود

عشق جنسی و فعالیت جنسی

توصیه شده: