پس زمینه با بی نظمی

فهرست مطالب:

تصویری: پس زمینه با بی نظمی

تصویری: پس زمینه با بی نظمی
تصویری: چند شنبه با سینا | فصل سوم | قسمت 10 | فرنوش حمیدیان 2024, ممکن است
پس زمینه با بی نظمی
پس زمینه با بی نظمی
Anonim

من از وضعیت "غیر دائمی" به طور مستقیم می دانم. این ترکیب ترکیبی از انتظار ، نارضایتی ، اضطراب ، سردرگمی و نگرانی است. گاهی اوقات شراب به گوشه گوشه نگاه می کند: به نظر می رسد زمان زیادی را صرف حل مسائل روانشناختی کرده اید ، یک تشک یوگا خریداری کرده و از طریق اسکایپ به روانشناس مراجعه کرده اید. چرا همه چیز در داخل اشتباه است؟

س Theالی که ما در مورد آن بحث می کنیم بیشتر ماهیت وجودی دارد تا روانی. طبیعی است که روانکاوی در مورد هستی شناسی - به عبارت دیگر ، ظهور خود - عقب نشینی کند. این نه خوب است و نه بد: این طبیعی و درست است. به عنوان مثال ، خیلی منطقی نیست که انتظار داشته باشیم فیزیکی که ماده را مطالعه می کند بتواند منشاء ماده را توضیح دهد. توضیح ریشه ها - ما آن را کلمه هستی شناسی مجعول می نامیم - نیاز به نمای بالا به پایین دارد. یعنی در مثال بالا باید در مورد متافیزیک فرایند صحبت کنیم.

در مورد نفس ، "من" یا شخصیت نیز چنین است: برای شروع شکل گیری نفس ، آگاهی انسان نیاز به جهشی بی سابقه در مقایسه با موجودات قبل از خود دارد. تنها با تکمیل این جهش است که شکل گیری نفس امکان پذیر می شود.

تفاوت اصلی بین آگاهی انسان و موجودات پایین تر در ارتباط با انسان ، توانایی ایجاد شخصیت ("من") و شناسایی با این شخصیت است. شکل گیری شخصیت زمانی آغاز می شود که شخص "تازه وارد" دوگانگی "من و دیگری" را ایجاد کند. به این شخص ایگو می گویند.

جدایی خود-دیگری ارتباط را پیش فرض می کند. برای شکل گیری ایگو ، به زبان نیاز است. زبان نمادها و صداهایی است که مطابقت دارد (اما یکسان نیست) عناصر واقعیت جمعی

تمام شخصیت ما یک ساختار مفهومی عظیم است

جهت اصلی روانشناسی مطالعه رشد و رفتار ایگو است. با این حال ، یک فرد ناظر دیر یا زود متوجه می شود که درون هر یک از ما گویی دو دیدگاه وجود دارد: ناظر و مشاهده شده. با کمی آموزش ، برای مدتی امکان "جداسازی" با مشاهده شده و مشاهده منیت خود از زاویه ای نسبتاً جدا وجود دارد.

برای حل مشکل "نارضایتی از پیش زمینه" ، شما برای مدتی به چنین توانایی نیاز دارید تا شخصیت خود را از بیرون جدا کرده و مشاهده کنید.

توانایی تشخیص هویت و مشاهده فضایی درونی که نسبتاً عاری از نفس است ، به طور م throughثر از طریق افزایش آگاهی و خودکاوی به دست می آید.

در آگاهی هر فردی که آگاهی را بخشی از زندگی خود قرار داده است ، لحظه ای فرا می رسد که در داخل ، در فواصل بین افکار و احساسات ، فضای کافی برای درک وجود دارد که نفس یا شخصیت ، خود را ایجاد می کند خودش … با توجه به اینکه جهشی برای چنین روندی انجام شده است ، از لحظه تولد شخص ، روند ایجاد شخصیت جداگانه آغاز می شود. لطفاً توجه داشته باشید: یک شخص جداگانه به عنوان یک شخص جداگانه به جهان ما نمی آید - این تنها درک خودمان به عنوان یک موجود جداگانه است که باعث جدا شدن ما می شود (با این ایده بازی کنید). حقیقت این است که اکثر مردم نمی دانند واقعاً چه کسانی هستند.

با بزرگ شدن ، نگرش های فرهنگی محیط خود را جذب می کنیم. اخیراً برای ملاقات با یکی از دوستانم حاضر شدم. دوستی به من پنکیک داد. پنکیک ساده و کلاسیک. هر از گاهی در هر خانواده ای پخته می شوند. وقتی اولین لقمه در دهانم بود ، یک تفاهم برای من به وجود آمد: اگرچه پنکیک "پنکیک در آفریقا" است ، طعم پنکیک در خانواده یک دوست با طعم معمولی پنکیک در خانواده من تفاوت اساسی داشت. البته پنکیک در خانه برای من بسیار خوشمزه تر به نظر می رسید.

چرا ما به طرز دیوانه واری به دنبال جایی هستیم که کواس را بچشیم ، مانند بشکه ، یا مطابق GOST بستنی را مطابق با دوران کودکی بچشیم؟ در فرآیند جذب تجربه زندگی ، ترجیحات و ارزشها را جذب می کنیم. آنچه ما "به طور جهانی عادی" می دانیم در فرهنگ دیگر چنین نیست. به جرات می توان گفت که ترجیحات ما برای محل زندگی ، رفتار "شایسته" ، اخلاق و غذای مورد علاقه ما همه در طی فرایند رشد در یک فرهنگ خاص آموخته و تقویت می شوند.

با چنین اعتقاداتی ، توده ای کامل از انتظارات به ما وارد می شود ، که جامعه آن را به ما ترجمه می کند. یک مرد باید چگونه باشد؟ زن باید چگونه باشد؟ یک فرد موفق چگونه است؟ شکست چیست؟ اگر بازنده هستید به چه معناست؟

تصنعی بودن این باور که هیچ یک از آنها جهانی نیست. همه آنها توسط مردم اختراع شده اند. چشم انداز و پایبندی به آرمانها ، عزت نفس ، که در ارتباط نزدیک با میزان "شخصیت" این آرمانها ایجاد شده است - هیچ کدام از اینها در هیچ کجایی در جهان بیان نمی شود ، به جز قوانین و مبانی اخلاقی و فرهنگی نانوشته ما.

حالت اولیه نارضایتی زمانی رخ می دهد که نفس - این شخصیت ساخته شده ، ساخته شده و خود پایدار - تجربه ای را که ما در اینجا و اکنون تجربه می کنیم با اعتقاد "آنطور که باید" مقایسه می کند.

به راحتی می توان دریافت که "اینجا و اکنون" همیشه "آنطور که باید" از دست می دهد."

از این رو نارضایتی.

برای کاهش ناراحتی پس زمینه چه می توانید انجام دهید؟

در مورد بیان این س Howال چطور: برای غلبه بر ناراحتی در پس زمینه … چه باید کرد؟

تعجب نکنید. واقعاً امکان پذیر است. بر خلاف آنچه ما مجبور به باور آن هستیم (برای مثال ، نگرانی طبیعی است) ، وضعیت ناراحتی و عدم اطمینان درونی می تواند و باید تغییر کند … البته اگر بخواهیم احساس خوبی داشته باشیم. با کمال تعجب ، به نظر می رسد که اکثر مردم روی کره زمین از چشم انداز شادی و آرامش بی وقفه بسیار بیشتر از حالت استرس مداوم می ترسند. برای کسب اطلاعات بیشتر ، مقاله من را بخوانید: "شادی" …..

ناراحتی در پس زمینه با غوطه ور شدن صادقانه و برهنه در کرم چاله ناراحتی برطرف می شود. وقتی احساس ناراحتی می کنید ، از خود بپرسید: چه انتظاری برآورده نمی شود؟ چگونه می خواهم همه چیز برعکس حال حاضر باشد؟

پس از پاسخ به سوالات بالا ، لطفاً توجه داشته باشید که حفظ چنین حالتی برای هر شخص یک انتخاب آزاد است. مهم نیست که چقدر دخالت می کند ، به دلایلی ما همچنان به این حالت ناراحتی می چسبیم. از خود بپرسید: چرا این کار را می کنم؟ چی آیا باید رهایش کنم تا رنج به پایان برسد؟

در بیشتر موارد ، پاسخ یکسان است: شما باید این اعتقاد را کنار بگذارید که همه چیز در زندگی نباید به این شکل باشد ، بلکه متفاوت است. این باور ساختگی ، سطحی است. شما در حال حاضر آزاد هستید که او را ترک کنید. بگذارید در ناشناخته شناور شود.

توصیه شده: