2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
دوست من یک خدمتکار قدیمی است. او در حال حاضر چهل و پنج سال دارد ، اما هرگز ازدواج نکرده است. او تمام قدرت خود را به تجارت تبلیغاتی اختصاص داد و بیش از صد نفر در شرکت او کار می کنند. این زن سه زبان می داند ، در دبی و آمستردام خرید می کند ، در جزیره کوراماتی استراحت می کند و مشهوراً بی ام و جدید خود را سوار می شود. گاهی اوقات ما در یک مکان پرمدعا ملاقات می کنیم و قهوه می نوشیم ، فقط هر بار در جمع او می خواهم شکمم را بمکم ، آرنج هایم را از روی میز بردارم ، از ترامپ نقل قول کنم و چینی صحبت کنم.
او هرگز آرام نمی گیرد و تصور می کند که گردن گیتار را بلعیده است. او پیش از سفارش دادن به گارسون به نظر می رسد که یک اشکال است - از سرآشپز می پرسد و برای او امتحان ترتیب می دهد و سپس بشقاب را طوری انتخاب می کند که انگار ماکارونی نیست ، بلکه کرم خاکی است. تصور او با لباس محلی ، رقص مرنگ ، جمع آوری گل های مروارید برای تاج گل ، زمزمه آهنگ احمقانه "فلیپ فلاپس" در حالی که یک سالاد آووکادو و فتا درست می کند و با عاشقانه های یک خانم در علفزار غرق می شود ، غیرممکن است. او فقط یک برنامه تجاری ، مدیریت زمان ، استراتژی و تمایل به همراه مردی دارد که قبلاً چیزی را به او بدهکار است.
در حقیقت ، دلیل تنهایی چنین خانم هایی در ظاهر نهفته است. برای زنی که تحت شعار "همه چیز به تنهایی" زندگی می کند ، انرژی غیرقابل تشخیص تغییر می کند. مانند طالبی نازک و آبکی می شود و اندازه نر رشد می کند و با خمیر مخمر در حوضچه متورم می شود. همه چیز تغییر کرده است: راه رفتن ، نگاه ، حالت بدن ، حالات چهره و حتی نحوه خندیدن. جنس مخالف در جهات مختلف می ترسد و برای پیاده روی به پارک کیوتو ، و حتی بیشتر به داچا در فئوفانیا دعوت نمی کند ، زیرا او چنین خانم جوانی را مرد می داند و مردان عادی با یکدیگر نمی خوابند.
برای درک این مکانیسم ، باید بفهمید که چرا بخار تشکیل می شود. در هر صورت ، نه برای رابطه جنسی ، تمبر ، خرید حلقه ازدواج و هوس مارکسیستی ، بلکه به منظور تقویت یکدیگر و بدست آوردن چیزی که به تنهایی به دست نمی آید. یک زوج هماهنگ افراد هم سطح هستند ، اما ساختار انرژی آنها کاملاً متفاوت است. فقط در این صورت یک مبادله کامل به دست می آید. و اگر مردی یک کیسه سیب داشته باشد و یک زن یک کیسه سیب داشته باشد ، آنها چیزی برای تغییر ندارند و او مجبور می شود به سبد تمشک یا سطل بادمجان آلماز مهاجرت کند. هر کس نه به کلون خود و حتی کمتر به رقیب بلکه به شریک نیاز دارد. به هر حال ، جایی که رقابت وجود دارد ، جنگ وجود دارد و جایی که جنگ وجود دارد ، جایی برای عشق وجود ندارد.
من اغلب از خانم های جوان می شنوم که یک مرد باید از آنها قوی تر باشد. و آنها منتظر نوعی "رمبو" فکری و مالی هستند ، در زمانی که باید به خود بازگردند و کمی ضعیف تر شوند. کمی آسیب پذیرتر است. کمی درمانده تر. کمی زنانه تر. شیر آب را تعمیر نکنید و فحاشی های خوب را فریاد نزنید ، بلکه کمک بخواهید. با چرخاندن جک مانند یک شال بز تبتی ، چرخ را عوض نکنید ، بلکه یک تاکسی عبوری را متوقف کنید. نه برای اثبات ، تف کردن حقایق و بزاق غلیظ شده از عصبانیت ، بلکه برای متقاعد کردن در مورد احساسات خود. پس از همه ، بی دلیل نیست که روبرت روژدستونسکی خطوطی دارد: "لطفا ضعیف تر باشید …" بنابراین ، برای "برای شوهر" نیازی نیست که چرخ را دوباره اختراع کنید. تنها چیزی که از ما خواسته این است که یک زن باقی بمانیم.
توصیه شده:
همه مردان گوز هستند ، همه باب ها احمق هستند
این مقاله را به زن ستیز و زن ستیز محترم تقدیم می کنم. چقدر می توانید از یکدیگر متنفر باشید؟! نکته جالب این است که آنها صادقانه اینطور فکر می کنند! مردان صادقانه ، با تمام وجود معتقدند که "همه زنان احمق هستند" ، از شوهرهای مختلف فرزندی به دنیا می آورند و سپس با نفقه با خوشحالی زندگی می کنند.
برای به پایان رساندن "شیر مادر ناتمام". یا زندگی با شعار "ببین چقدر رنج می برم!"
سرانجام ، من واقعاً می خواهم با دیگران ارتباط برقرار کنم ، پذیرش و عشق ، که در دوران کودکی بسیار کم بود. و کاملاً واقعی و ضروری به نظر می رسد. و این طبیعی است. همه ما واقعاً نیاز داریم که دوست داشته شویم ، همانطور که هست پذیرفته شویم ، اجازه دهیم خودمان را ابراز کنیم و البته از این بابت خوشحال باشیم.
تحقیق درباره خود: بخشهای درک شده و فراموش شده "من". ما زیر شخصیت های از دست رفته را برمی گردانیم
دوستان ، من می خواهم یک تکنیک مفید را به شما یادآوری کنم ، آن را با مطالب خودم تکمیل کنم. ارزشمند و مغذی! از دیدگاه تحقیق و فعال سازی قابلیت ها و منابع شخصی! بنابراین… وظیفه روانشناسی بررسی خود: بخشهای درک شده و فراموش شده "من"
من می توانم همه کارها را انجام دهم ، همه کارها را می توانم انجام دهم
هر کس می تواند کار خود را انجام داده و احساس رضایت کند و تنها چیزی که لازم است دانستن کلیدهای افزایش بهره وری خود است. مطمئناً شما چند توصیه را می دانید. من مطمئن هستم که شما مطالب زیادی در زمینه اثربخشی شخصی مطالعه کرده اید و حتی از چیزی استفاده کرده اید.
برای خودت متاسف باشی یا برای خودت دلسوزی نکنی؟
این به چه معناست - شما نمی توانید برای خود متاسف شوید و باید از شر این خواسته خلاص شوید؟ چه موقع برای خود متاسف باشید و چه زمانی نه؟ در فرهنگ ما مرسوم است که از دیگران (دوستان ، آشنایان ، همکاران ، گاهی حتی رهگذران) شکایت کرده و برای خود متاسف باشید.