2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-15 16:06
بسیاری از ما ، بله ، چیزی در مورد رواندرمانگر برجسته ، بنیانگذار لوگوتراپی (درمان برای جستجوی معنا) ویکتور فرانکل شنیده ایم ، مردی که با مثال شخصی ، وجود "آزادی درونی" ذاتی در هر شخص را اثبات کرد..
آزادی ، که هیچ کس نمی تواند آن را از بین ببرد یا خفه کند ، زیرا شخص موجودی است که دائماً تصمیم می گیرد ، از جمله در مورد تسلیم شدن در برابر شرایط ، قربانی اتفاقی یا حفظ "سرسختی روح" ، با پیدا کردن معنای خاص خود از زندگی. ، "فانوس دریایی" خودش مسیر را روشن می کند …
من در سال اول تحصیل در دانشکده روانشناسی با V. Frankl آشنا شدم ، در سال دوم با نظریه و تاریخ شخصی او آشنا شدم ، اما بزرگترین خلاقیت او را خواندم ، افکار و امیدهای نویسندگی که روح او را بسیار گرم کرد آن شرایط غیرانسانی و ظالمانه ای که او مجبور به گذراندن آن شد ، فقط - فقط 119104 نفر در یک اردوگاه کار اجباری - یک ماشین با هدف نابودی بشریت و بشریت در هر مورد ، فقط در حال حاضر.
و متوجه شدم - این کتاب باورنکردنی است! داستانی که در آن آمده بسیار وحشتناک است ، مهم نیست چقدر متناقض به نظر برسد!
معانی ذاتی هر خط فوق العاده تأیید کننده زندگی است!
قطعاً برای زندگی بسیار حیاتی است ، ببخشید تائوتولوژی!
هنگام خواندن احساسات زیادی وجود داشت: همدلی ، درد ، غم ، تحسین و حتی عشق …
برخی از عبارات ، جملات بینش هایی را برانگیخت ، از خواندن بیشتر جدا شده و شما را به فکر وا می دارد ، خود را کنار بگذارید و با آنچه خوانش با خود به همراه آورده بود ، کنار بیایید …
لحظاتی بود که می خواستم برجسته کنم ، بنویسم ، اندیشه ای را در شبکه های اجتماعی ارسال کنم ، می خواستم یک کتاب نقل قول جداگانه بر اساس فرانکل ایجاد کنم. اگرچه ، مطمئناً کسی قبلاً این کار را انجام داده است (با این وجود اعتراف می کنم ، و این را هنگام نوشتن مقاله انجام دادم).
بنابراین ، من تصمیم گرفتم این متن را بنویسم ، "آجر" اصلی را برجسته کنم یا نام خود را بیاورم ، در یک کلمه ، پشتیبانی هایی که به فرد اجازه می دهد خود را پیدا کند ، حفظ کند و زندگی کند ، یعنی زندگی کند ، زنده نماند ، وجود داشته باشد یا تقلید کند. این همان زندگی است که V. Frankl ارائه می دهد!
در اینجا آنها هستند ، و تعدادی از نقل قول های خود نویسنده ، البته:
1. معنویت ، که شامل:
- « کشیدن به درون خود »- فرصتی برای بازگشت به زندگی درونی ، درون نگری و تأمل در خود ؛
- ایمان;
- عشق - "آن آخرین و بالاترین که وجود ما را در اینجا توجیه می کند ، که می تواند ما را متعالی و قوی کند!"
"شخصی که دیگر چیزی در این جهان ندارد ، می تواند از نظر روحی - حتی برای یک لحظه - عزیزترین تصویر را برای خود داشته باشد - تصویر کسی که دوست دارد!"
توانایی درک زیبایی طبیعت یا هنر;
"وقتی از آشویتس به اردوگاه باواریا نقل مکان کردیم ، از طریق پنجره های حصار به قله های کوه های سالزبورگ نگاه کردیم ، که با غروب آفتاب روشن شده بود. اگر کسی در این لحظه چهره تحسین برانگیز ما بود ، هرگز باور نمی کرد که اینها افرادی هستند که عملاً زندگی آنها به پایان رسیده است. و با وجود این - یا دلیل آن چیست؟ - ما اسیر زیبایی طبیعت شده بودیم ، زیبایی که سالها از آن جدا شده بودیم"
قوت ذهن ، عزت و فداکاری.
همانطور که می بینید ، برای زندگی یک فرد باید به چیزی اعتقاد داشته باشد ، به چیزی امیدوار باشد و کسی را دوست داشته باشد. فرانکل این مفاهیم را در مفهوم معنویت و همچنین قدرت روح ، که بر اساس معنویت رشد می کند و در نتیجه آن را غنی می کند ، وارد مفهوم معنویت می کند!
2. طنز - "سلاح روح در مبارزه برای حفظ خود"
"شوخ طبعی ، مانند هیچ چیز دیگری ، می تواند بین فرد و موقعیت خود فاصله خاصی ایجاد کند ، او را بالاتر از موقعیت قرار دهد ، حتی اگر … نه برای مدت طولانی."
3. تنهایی - به عنوان فرصتی برای تنها ماندن با خود ، با افکار خود.همانطور که اولیانا شوبکو ، نویسنده یک برنامه رادیویی ، یکبار در مورد تنهایی خود به طرز شگفت انگیزی گفت: اجرای "… روحانیت با روح خود!"
4. آزادی درونی - "آزادی ارتباط با شرایط ، به هر طریقی." آزادی به عنوان فرصتی برای انتخاب نگرش شما نسبت به آنچه اتفاق می افتد ، افکار و احساسات شما در مورد آن.
4 … مقابله با سرنوشت - نه به عنوان مقاومت ، بلکه به عنوان غلبه بر ، تلاش برای چیزی بزرگتر ، برای مطلوب ، برای حیاتی!
"انسان همیشه و همه جا با سرنوشت مخالف است و این مخالفت به او این فرصت را می دهد که رنج خود را به یک دستاورد درونی تبدیل کند"
5. "تلاش برای نگاه به آینده" - تجسم و ارائه آنچه می خواهید به گونه ای که انگار قبلاً اتفاق افتاده است ، گویی آنچه را که در حال رویای آن هستید در حال حاضر دارید!
"این تکنیک به من کمک می کند تا از نظر ذهنی بالاتر از واقعیت قرار بگیرم ، و آن را در نظر بگیرم که گویی در گذشته بوده است …"
6. هدف: "کسی که" چرا "دارد ، در برابر" چگونه "مقاومت خواهد کرد (اف. نیچه)
6. نصب و راه اندازی به این واقعیت که "حتی سخت ترین شرایط به فرد این فرصت را می دهد که در داخل از خود بالاتر برود"
7 ، این را درک کنید زندگی از ما سوال می پرسد نه ما از او و وظیفه ما این است که به آنها پاسخ دهیم.
"موقعیت خاص او را ملزم می کند که یا عمل کند و سعی کند به طور فعال سرنوشت خود را رقم بزند ، سپس از این فرصت استفاده کند (در تجربه ای ، به عنوان مثال ، در لذت) ، به فرصتها اهمیت دهد ، سپس سرنوشت خود را به سادگی بپذیرد."
8. مسئولیت دیگران یا اعمال
"شخصی که مسئولیت خود را در قبال شخص دیگری یا در قبال عملی متوجه شده است ، بر عهده اوست ، به او واگذار شده است ، هرگز از زندگی دست نمی کشد. او می داند که چرا وجود دارد و بنابراین هرگونه چگونگی را تحمل می کند."
و در نهایت ، من می خواهم چنین تعریف بزرگی را که توسط V. Frankl ارائه شده است نقل کنم:
"انسان موجودی است که همیشه تصمیم می گیرد که کیست!"
و به طور کلی "به زندگی بگو" بله!) را بخوانید. و شاید در مطالبی که می خوانید معنای خود را بیابید ، در مورد فرانکل و تجربیات او در مدت اقامت در اردوگاه کار اجباری بیشتر بدانید ، شاید چیز دیگری …
اما ، این کتاب مطمئناً شما را بی تفاوت نخواهد گذاشت!
توصیه شده:
هرچه لذت زندگی بیشتر باشد ، لذت زندگی نیز کمتر است. پارادوکس چیست؟
آیا توجه کرده اید که چقدر در زندگی به لذت های خاصی اختصاص می دهید؟ در میان انواع لذت های زمان ما ، می توان موارد زیر را لیست کرد ، که ما به معنای واقعی کلمه به آن دچار می شویم و متوجه نمی شویم که چقدر از وقت ما را می گیرند - تماشای تلویزیون ، برنامه های تلویزیونی ، اخبار ، آویختن در فیس بوک ، VK ، غیر خواندن در اینترنت ، سریال های تلویزیونی و تماشای آنها یا تلویزیون را متوقف کنید.
چرا باید خواندن توصیه های روانشناسان را کنار بگذارید و از قبل کاری در زندگی خود انجام دهید
توجه دیگران را جلب کرد ، همه انواع "توصیه های روانشناس" را خواند: خوب ، خواندن و گوش دادن به آنها خسته کننده است ، پیش پا افتاده در ابتذال. و حقیقت دارد. در حالی که در گروه روانشناسی تحصیل می کردم ، هر روز چیز جدیدی یاد می گرفتم که مشخص نیست (در مورد نحوه عملکرد مکانیسم ناهماهنگی شناختی و اینکه چرا فرد به گانگلیون های پایه نیاز دارد) - بسیار جالب و سرگرم کننده بود.
چرا خواندن کتاب ها و مقاله های روانشناسی به شما کمک نمی کند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید؟
همانطور که قبلاً بارها نوشته ام ، اعتماد به نفس پایه ای است که همه چیز دیگر بر آن بنا شده است: روابط با افراد دیگر ، روابط در یک زن و شوهر ، در یک خانواده ، با فرزندان ، فعالیت حرفه ای ، خودشناسی و غیره. و البته ، بسیاری از افرادی که می خواهند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند ، ادبیات روانشناسی را می خوانند ، فیلم های روانشناسان را تماشا می کنند.
لذت زندگی یک تنظیم در ذهن است ، نه "حقایق دنیای خارج"
بارها با این نظر عمومی روبرو شدم که "استراحت مهم است" ، این که مهم است حداقل گاهی اوقات استراحت کنید! و کسانی که این را تبلیغ می کنند معمولاً متعلق به یکی از دو دسته افراد هستند. دسته اول به سادگی تنبل هستند - کسانی که برای شروع بازیگری باید زیر سلاح باشند.
مروری بر کتاب ورینا کاست "سیزیف": پر کردن زندگی با معانی
انتهای مقاله. از اینجا شروع کنید-https://psy-practice.com/publications/psikhicheskoe-zdorove/obzor-knigi-vereny-kast-sizif-chast-1-obmanuvshiy-smert ورنا کاست توجه ما را به جنبه دیگری جلب می کند - یعنی اینکه سیزیف تنها در نیمی از وقت خود مشغول کار سنگین کشیدن سنگ به کوه است.