2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
به هر حال ، حقیقت این است که با دیدن این جادوگران مجرب ، متوجه می شوید که آنها می دانند چگونه گوش دهند و بشنوند ، احساس کنند و فقط بدانند. آنها همه چیز دارند: دقت در حل وظایف ، عدم تمایل به تصمیم گیری سریع و سریع ، آنها می دانند چگونه بهترین را در افراد کشف کنند. در یک کلام ، بدون آنها نمی توانید یک تجارت کامل ایجاد کنید.
با این حال ، در سراسر جهان ، درصد آنها در میان مدیران ارشد هنوز کم است. سازمان بین المللی کار خاطرنشان می کند که در اکثر کشورها ، زنان کمتر از 5 درصد از پست های مدیرعامل در شرکت های بزرگ را در اختیار دارند. تعجب می کنم چرا اینطور است؟
قبل از تولد اولین فرزندم ، من اغلب این س myselfال را از خود می پرسیدم - آیا واقعاً نیاز دارید بین شغل و خانواده انتخاب کنید؟ آیا امکان ترکیب وجود دارد؟ همیشه به نظرم می رسید آن زنان حرفه ای حرفه ای موفق که خانواده ای کامل دارند هرگز چنین سوالی را نپرسیده اند. مطمئناً از حرفه ای ، بعید است آنها تسلیم شوند. با گوش دادن به آنها ، من بیشتر و بیشتر متقاعد شدم که همه اینها مزخرف است! می توانید هر دو را با هم ترکیب کنید! من حتی در آن لحظه اعتقاد داشتم که این امر به سادگی ضروری است ، عملاً جان خانواده ام را نجات می دهد. چرا آنها باید به خاطر این واقعیت که مادر موقعیت و موقعیت خود را به نفع خود رها کرده است ، احساس گناه کنند ، به طور کلی ، چرا مادر باید خود را فدا کند و سپس ناخودآگاه گناه را به هر یک از اعضای جدید خانواده منتقل کند. به طور کلی ، این یک داستان توجیه کننده زیبا بود. و او چندین سال کار کرد….
وارنکا من شش سال داشت و همه چیز طبق معمول به نظرم رسید. من یک شرکت جدی اداره کردم ، نتایج بسیار خوبی برای بنیانگذاران به دست آوردم ، و وارنکا همه چیز را داشت: بهترین مهد کودک ، بهترین معلم ، بهترین اسباب بازی و تعطیلات فوق العاده دو بار در سال با والدینش. من احساس موفقیت و هماهنگی کامل داشتم ، تا زمانی که کودکم یاد گرفت که افکار خود را به روشنی بیان کند.
یک سال جدید ، ما طبق معمول نامه ای به بابا نوئل نوشتیم تا او را زیر فرش بگذارد. من قبلاً مصمم بودم که به وارنکا در بیان آرزوها در مورد لباس السا و یک مجموعه جدید برای هنرمند کمک کنم ، زیرا او به طور غیر منتظره به من گفت:
- نه ، مادر ، من نمی خواهم ، من قبلاً مقدار زیادی از آن را دارم..
- با تعجب پرسیدم چه می خواهی
- من خانه جدیدی می خواهم که در آن زندگی کنم.
همه چیز در درون من سرد شد ، تحصیلات روانشناسی ام مرا بسیار ترساند.
- و چه نوع خانه ای می خواهید ، چه چیزی در آن متفاوت است ، نه مانند اینجا؟ من پرسیدم
- همه چیز آنجاست و هیچ وقت تمام نمی شود
- چه چیز دیگری آنجاست؟ - من دوباره پرسیدم ، سعی می کنم به مهم ترین قسمت برسم
شما آنجا هستید و مجبور نیستید برای کسب درآمد به محل کار بروید. خانه همه چیز دارد. اینجا یک خانه جادویی است
تمام شب گریه کردم ، متوجه شدم فرزندم چقدر بد است و من چقدر بد هستم. در کمال تعجب متوجه شدم که در مسیر اشتباهی حرکت می کنم و در مکان های اشتباهی که واقعاً به آنها نیاز دارد به نتایج می رسم. اینکه نتایجی که من دارم ، به جز بنیانگذاران و تیمم ، اساساً رضایت دیگران را جلب نمی کند. و بعد چه فایده ای دارد؟ از خودم پرسیدم. واضح بود که فرزند من بیش از همه عروسکهای Monster High و بهترین مهدکودکها و مدارس به من نیاز دارد. زمان تصمیم گیری ها و انتخاب های جدی فرا رسیده است.
سپس من این کار را نکردم ، نمی توانم. من به یاد آن زنان موفق در تلویزیون افتادم که زیبا و مطمئن در مورد هنر ترکیب و عدم وجود یک معضل صحبت کردند. با الهام از مثال آنها ، من شروع به ترکیب همه چیز کردم. من زودتر کار را ترک کردم ، بعداً آمدم تا وقت بیشتری را با کودک بگذرانم. ما با هم شروع کردیم به حلقه های نقاشی ، سینما ، دیدار ، یا فقط دروغ گفتن و صحبت در مورد مهمترین چیز. همه چیز بسیار هماهنگ و جامع به نظر می رسید ، تا زمانی که تلفن همراه زنگ می زد و مداوم در چنین مکالمات ما مداخله می کرد.تلفن زنگ اغلب با نارضایتی از صدای بنیانگذاران با این س --ال - من کجا هستم؟ سپس تماس های مشتریان و کارکنان اضافه می شود. مشکلاتی ظاهر شد که نیاز به راه حل های فوری داشت. برای حل آنها ، مجبور شدم پشت لپ تاپم بنشینم و نامه بنویسم. همه اینها زیر نگاه غم انگیز دخترم اتفاق افتاد.
- مامان ، آنها نمی فهمند که ما با شما بازی می کنیم؟ شما در خانه هستید و با من هستید
- نه ، آنها می فهمند - من پاسخ دادم. آنها فقط نمی خواهند آن را بپذیرند.
اصلا من با شما هستم؟ سوالی درون من متولد شد ، اما در مورد خودم …
سرنوشت به من در پاسخ به این سال کمک کرد. پس از مدتی پسرم به دنیا آمد و انتخاب انجام شد.
در بازگشت به س "ال "آیا باید انتخاب کنم" ، پاسخ من این است - ضروری است. کسی خودش این کار را می کند ، کسی به سرنوشت کمک می کند. اما آیا امکان ترکیب وجود دارد؟ در حقیقت ، من نتوانسته ام به این س forال پاسخ دهم. برای من ، این دو سوال متفاوت و دو موقعیت متفاوت است. در مورد ایجاد شغل ، ترکیب غیرممکن است ، مانند مورد من. مشاغل بزرگ نیازی به مادران دارای فرزند ندارند ، آنها مشکلات و وظایف دیگری در آنجا دارند. اما بنگاه های کوچک ، به عنوان مثال ، خودشان ، به مادران دارای فرزند نیاز دارند. آنها حتی بسیار مراقبت می شوند و در آنجا فکر می کنند. حالا من در این مرحله هستم. با بررسی فرضیه ، بیایید ببینیم چه چیزی از آن به دست می آید. در عین حال ، می توانم با اطمینان بگویم - من مخالف سیاه یا سفید هستم. تنها راه حل همه چیز در زمان مناسب است. نسبت عالی 30 to به 70 There وجود دارد. آنچه اکنون برای شما مهمتر است 70 است. نکته اصلی این است که این فرمول را زیر پا نگذارید و سعی کنید از عبارت "بودن در اینجا و اکنون" پیروی کنید.
توصیه شده:
چه کسی یا چه چیزی بر انتخاب شریک تأثیر می گذارد؟ روابط: چرا ما کسی را که انتخاب می کنیم انتخاب می کنیم؟
روابط: چرا ما کسی را که انتخاب می کنیم انتخاب می کنیم؟ "ما انتخاب می کنیم ، ما انتخاب می شویم ، هر چند وقت یکبار همخوانی ندارد … " گاهی اوقات این نه تنها منطبق نیست ، بلکه باعث درد و رنج ما می شود ، و سپس - احساس ویرانی ، کینه ، تحقیر ، مجموعه ای از انواع پیچیدگی ها و موارد دیگر ، که تأثیر بسیار مخربی بر ما دارد و افسوس ، در مورد روابط ما با شرکای آینده بنابراین چه چیزی یا چه کسی ما را مجبور به انتخاب این یا آن شخص می کند؟ چرا ما او را با تمام وجود دوست دار
زمان تغییر شغل چه زمانی است؟
1) شما در محل کار بزرگ نمی شوید. هیچ دوره آموزش مداوم وجود ندارد ، هرگونه آموزش دیگری که کارفرمای شما به شما ارائه دهد. در نتیجه ، می تواند به پیشرفت شغلی شما کمک کرده و سطح حقوق شما را تحت تأثیر قرار دهد. شاید شما به تنهایی درس بخوانید:
درباره خودشکوفایی زنان: خانواده یا شغل
موضوع خودشناسی در لیست دلایل اصلی تماس با روانشناس دومین مورد رایج است. اولی چیه؟ حدس بزن. چگونه می توان مردی را پیدا ، جذب ، اسیر ، نگه داشت و البته با او ازدواج کرد. حتی می توانم بگویم که اکثر دختران وقتی به دنیای بزرگسالان می روند ، خودآگاهی خود را از این طریق مشاهده می کنند - یک مرد ، یک خانواده ، فرزندان.
چه چیزی یک خانواده را تشکیل می دهد؟ سه نوع خانواده مدرن از روانشناس خانواده Zberovsky
چه چیزی یک خانواده را تشکیل می دهد؟ در عمل ، تنها سه توضیح برای ایجاد خانواده وجود دارد: - از آنجا که هر دو طرف یکدیگر را دوست دارند یا احساسات مثبت روشن و قوی دیگری را تجربه می کنند: محبت ، راحتی عاطفی ، جذابیت صمیمی ، حسادت ، تمایل به بچه دار شدن در کنار یکدیگر و غیره.
زمان پشت سر ما است (آیا شما برای زمان کار می کنید یا به شما خدمت می کند؟)
زمان پشت سر ما است ، زمان در مقابل ماست ، اما با ما اینطور نیست. یک انسان رانندگی نمی کند ، بلکه زمان می گذرد. زمان فرا می رسد ، و زمان آن فرا می رسد. فقیر به دنبال زمان نیست. زمان زمان است ، کارگر نیست. احمق زمان را نمی داند. برای یک احمق ، هر زمان که باشد ، زمان آن فرا رسیده است.