"باز هم ما مقداری زباله خریدیم !!!" یا از دست دادن اختیارات والدین

تصویری: "باز هم ما مقداری زباله خریدیم !!!" یا از دست دادن اختیارات والدین

تصویری:
تصویری: دلیل بی احترامی فرزندان به پدر مادر در سنین بالا چیست؟ 2024, ممکن است
"باز هم ما مقداری زباله خریدیم !!!" یا از دست دادن اختیارات والدین
"باز هم ما مقداری زباله خریدیم !!!" یا از دست دادن اختیارات والدین
Anonim

وضعیت: مامان پسر 4 ساله اش را برای ملاقات پدربزرگ و مادربزرگش آورد. کودک خوشحال است که اسباب بازی های جدیدی را که والدین آنها خریداری کرده اند با آنها به اشتراک بگذارد. در پاسخ ، او از مادربزرگش می شنود: "دوباره ، ما مقداری زباله خریدیم!"

یا مثال دیگری: کودکی از مادرش التماس می کند که در فروشگاه شیرینی بخرد. او "نه" قاطع دریافت می کند. بابا وارد می شود و رو به مادر می کند و می گوید: "خب ، دلت برای پول می سوزد!"

نمونه های زیادی از زندگی وجود دارد. در لحظه ای که یکی از بزرگسالان (والدین یا افرادی که در تربیت شرکت می کنند) در حضور کودک اقدام / تصمیم بزرگسالان مهم دیگر را ارزیابی می کند ، چه اتفاقی می افتد؟ بله بله! این دسته بندی ها را ارزیابی می کند: "خوب-بد" ، "درست-غلط" ، "درست-غلط" و غیره.

این بزرگسال درک زیر را در مورد وضعیت کودک می نویسد که نظر / تصمیم / رفتار والدین همیشه می تواند مورد اعتراض قرار گیرد یا اشتباه تلقی شود ، به این معنی که این والدین اشتباه / اشتباه می کنند ، نباید به نظرات او گوش داد و نظر داد. به حساب آوردن. افرادی هستند که بیشتر "آگاه" هستند ، و بعد از آنها "آخرین کلمه".

چنین "ضبط مکرر" نه تنها منجر به از دست دادن اقتدار ، احترام به بزرگسال نزدیک می شود ، بلکه عواقب زیر را نیز به دنبال دارد:

* کودک این ایده را ایجاد می کند که اقدامات / تصمیمات او نیز قابل ارزیابی است.

* در نتیجه ، شک به خود شکل می گیرد ، یعنی عزت نفس آسیب می بیند ؛

* در بزرگسالی ، مشکلات در تصمیم گیری مستقل بوجود می آید.

* وابستگی به نظرات دیگران شکل می گیرد - جستجوی تأیید یا رد "صحت" عمل ؛

* هیچ راهنمای روشنی در رفتار وجود ندارد.

* چنین کودکی را می توان کنترل کرد - با دادن اطلاعات "معتبر" بیشتر دستکاری کرد.

* چنین کودکی یاد می گیرد که خود را دستکاری کند - "دیگران را" درست و نادرست "ارزیابی می کند -" من می خواهم موافق باشم ، می خواهم مخالف باشم. " بسته به اینکه چه فایده ای برای او خواهد داشت.

در مثال دوم ، در آینده ، چنین کودکی با احساسات والدین بازی می کند ، یا موافقت می کند که خواسته های آنها را برآورده کند ، سپس امتناع می کند. یا با نظر یکی از آنها سازگار می شود تا به خواسته خود برسد. آن ها دفعه بعد او برای خرید شیرینی از پدرش التماس می کند ، "از تصمیماتش حمایت می کند" ، الزامات او را برآورده می کند و مادران "بی اهمیت" تلقی می شوند.

بنابراین ، مهم است که در مورد تصمیمات / اقدامات یکدیگر ، بزرگسالان مهم در خلوت ، و نه در حضور کودک ، در فضایی آرام بحث کنید. موافقت و توضیح دیدگاه / موضع خود.

و اگر احساس می کنید اعتبار خود را از دست داده اید یا با عواقب آن روبرو شده اید ، به یک مشاوره فردی خوش آمدید. من خوشحال خواهم شد که به "بهبود" در چشم کودک کمک کنم!

روانشناس شما Evgenia Lazareva است.)

توصیه شده: