2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
سلام مادر. فردا پنجاه ساله می شوم. همه می گویند این سن نیست. اما من می ترسم زندگی کردن چه فایده ای دارد اگر هرگز مثل قبل زیبا نشوید. و چه فایده ای دارد؟
می دانی ، مامان ، من در تمام زندگی ام تعجب می کردم که چرا دیگران تظاهر می کنند که زن ها ، شوهران ، فرزندان خود را دوست دارند ، سگ ، گربه دارند و با آنها می دوند. سپس متوجه شدم: آنها اینگونه تلاش می کنند تا تحسین دیگران را به دست آورند - بالاخره آنها بسیار خوب و درست هستند.
و من با کاتکا ازدواج کردم ، به خصوص که او واقعاً می خواست. دیمکا متولد شد و من مطیعانه نقش یک پدر و شوهر نمونه را بازی کردم. اما به زودی خسته کننده شد و من به تاتیانا رفتم - او آنقدر به من لبخند زد ، چشمانش را برق زد که من نمی توانم مقاومت کنم. اشتیاق به سرعت گذشت ، اما سونیا متولد شد و من مجبور شدم بمانم - نمی توانم فرزند دیگری را ترک کنم. اطرافیان من را یک هیولا می پندارند.
اما وقتی دخترم به مدرسه رفت ، من نتوانستم مقاومت کنم و به لاریسا رفتم - دختری که در بار ملاقات کردم. او بسیار خوب بود - هیچ یک از دوستانش چنین زنی نداشتند.
پس از چند ماه ، اشتیاق مانند حباب صابون تبخیر شد ، اما دارایی مشترک را حفظ می کند - اگر تصمیم به طلاق بگیرم ، لاریسا مرا مانند یک چسبنده می پیچاند.
مامان ، روح من خیلی تند و زننده است. وقتی به آینه نگاه می کنم ، بیشتر از خودم متنفر می شوم. عکسهای قدیمی را پنهان کنید - نگاه کردن به آنها بسیار دردآور است. من دارم پیر می شوم. اگر زنان دیگر به من لبخند نزنند چگونه زندگی خواهم کرد؟
چیزی برای چسبیدن ندارم. پوچی منو می کشه پیش از این ، تحسین دیگران و علاقه به زنان نجات یافته بود. من این شور را دمیدم. من آماده بودم تا به انتهای دنیا بروم برای کسی که به من لبخند زد.
یادت هست مادر ، وقتی به کلاس اول رفتم چگونه به من لبخند زدی؟ او فقط لبخند زد و در میان جمعیت والدین ایستاد. فکر می کردم قلبم از خوشحالی می ترکد. سپس تصمیم گرفتم: شما خوشحال هستید که من بالاخره به مدرسه می روم ، زیرا همیشه شما را در خانه مزاحم کرده ام.
و من کمتر اوقات در خانه بودم ، به طوری که شما از من راضی بودید ، برای مدت طولانی اقامت کردید ، اما به نظر نمی رسید که متوجه آن شده باشید. من به اوج خود نیز توجه نکردم. من هیچ وقت به اندازه کافی برات خوب نبودم اما در پایان کلاس سوم ، وقتی معلم مرا بهترین نامید ، از من تعریف کرد. و دوباره به من لبخند زد. سپس می خواستم خودم را روی گردن شما بیندازم ، اما جرات نکردم ، اگرچه بیش از یک بار دیدم که چگونه مادران دوستان آنها را در آغوش می گیرند. آنقدر حسادت می کردم که دوبار گریه کردم. و من شروع کردم به رویاپردازی: من و شما در سرزمینی جادویی تنها هستیم ، من شاهزاده شما هستم و هر روز من را همینطور ستایش می کنید ، نه برای چیزی - فقط به این دلیل که مرا دارید ، لبخند می زنید و مرا در آغوش می گیرید.
مامان ، حالا شما پیر و بیمار شده اید. شرمنده ام که اینگونه شده ای. این ماه دیگر به شما نمی آیم - طبق معمول من چیزی را دروغ می گویم ، اما من قطعاً پول بیشتری می فرستم تا شما و پدرتان از من تشکر کرده و مرا فرشته نگهبان خطاب کنید. من برای پول اهمیتی ندارم - شرکت من مدتهاست که بهترین در بازار بوده است. برای مدتی کوتاه ، این فرصت را به من می دهد که به خودم افتخار کنم … و البته ، من هرگز این نامه را برای شما ارسال نمی کنم.
توصیه شده:
کودکان 5 ساله با 30 سال سابقه. چگونه این اتفاق می افتد؟
ماکسیم میگو نمی خورد. با این حال ، مانند هر غذای دریایی. او می گوید که این "نفرت انگیز" است و کسانی که آنها را خزش دریایی می نامند حق با آنهاست. آندری سانیچ از بحث در مورد مسائل مختلف با مری ایوانا خودداری می کند. او ادعا می کند که به یقین می داند که او یک احمق و اشتباه است.
درگیری داخلی خودشیفته. تفاوت بین خودشیفته و مرزبان
نویسنده: بورکووا النا ویکتوروونا روانشناس ، کارشناسی ارشد علوم روانشناسی - چلیابینسک البته ، شخصیت خودشیفته دارای بسیاری از درگیری های داخلی مشخصه خط مرزی است: هویت پراکنده (احساس خلاء ، تناقضات در درک خود ، ناسازگاری ، درک ضعیف از دیگران) ، کاهش توانایی مقابله با اضطراب ، تکانشگری ، تغییرپذیری احساسی ، بی اعتمادی از دیگران ، و خیلی بیشتر.
7 نشانه که شریک زندگی شما خودشیفته است چگونه می توان تشخیص داد که یک شریک در ابتدای رابطه خودشیفته است؟
چگونه می توان در همان ابتدای رابطه تشخیص داد که شریک زندگی شما خودشیفته است ، بدانید چه چیزی در انتظار شماست و با چه کسی رابطه برقرار می کنید تا در آینده آگاهانه تصمیم گیری کنید و درد طاقت فرسایی را تجربه نکنید؟ شخصی که با او در ارتباط هستید اغلب نظر خود را ندارد ، در همه چیز با شما موافق است - به عبارت دیگر ، او جهان بینی روشنی ندارد یا از نظر اجتماعی بسیار قابل قبول است.
بحران 15-16 ساله است. امتناع از تجسم
شوهر یکی از همکاران من ، که با او در یک کلینیک روانپزشکی کار می کردم ، مردم شناس بود ، از طریق او ما علاقه مند به این علم شدیم. به تدریج ، ما شروع به مقایسه دانش درباره یک شخص و جنبه های اجتماعی زندگی او ، جمع آوری شده در قوم نگاری ، با واقعیت هایی که به عنوان روانشناس مطالعه کردیم ، کردیم.
پنجاه رنگ عشق غیر زمینی
با توجه به تاریخچه شکل گیری نظریه روانکاوانه ، می توان اشاره کرد که موضوع محارم و آسیب های ناشی از آن در ابتدا سنگ بنای کل نظریه و همچنین علت بزرگترین بحث ها ، حمله به بنیانگذار روانکاوی و ، در نتیجه ، هنوز از کل تابو فرار نکرد. ما آثار زیادی در زمینه تابو محارم داریم ، همچنین مواردی وجود دارد که می توانند در مورد ممنوعیت گفتن در مورد آن ، خاطرات و حتی وجود چنین واقعیتی در بیوگرافی شخصی مشتریانمان به ما بگویند.