2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
"رابطه ویژه" (گزیده ای از کتاب "جهان قربانی خودشیفتگی" نوشته آناستازیا دولگانوا)
قربانی خودشیفته ادعا می کند که یک رابطه خاص دارد - او فاقد روابط معمول است. او باید به انحصار خود تغذیه کند ، همانطور که خودشیفتگی او ایجاب می کند.
او تنها با یک دوست ، فقط با یک همسر ، فقط با یک مشتری راحت نیست. او با افرادی پیوند برقرار می کند که در آن می تواند به خود اطمینان داشته باشد و از پوچی که بر او آزار می دهد اجتناب کند. این فریبنده است: در تمایل به خاص شدن ، قربانی قادر به اقداماتی است که برای افراد دیگر غیر معمول است.
با آبگوشت مرغ به بیمارستان غریبه بیایید. یک هدیه گران قیمت بدهید. در نیمه های شب ، به تماس یک دوست مست پاسخ دهید تا او را به باشگاه دیگری ببرید و در نتیجه ، تا صبح در خودروی پارک شده در مورد ابدیت و درد دیگران صحبت کنید. شگفت انگیز است ، مثل اینکه من با کسی که در تمام عمرم دنبالش بودم ملاقات کردم.
قربانی خودشیفته به سرعت به افراد نزدیک می شود و باریک ترین لبه ها را احساس می کند و مهمترین نیازهای دیگری را برآورده می کند تا قطعاً خاص شود.
علاوه بر این ، قربانی می داند چگونه رفتار کند به گونه ای که به دیگران و خودشان اجازه دهد احساس کنند انتخاب شده و خاص هستند. او خیلی گوش می دهد. توجه زیادی می کند. پشتیبانی می کند. این به فضا و زمان برای خودش نیاز ندارد ، به شریک زندگی اجازه می دهد تا هر طور که خودش می خواهد رفتار کند.
این نفخ خودشیفته باعث می شود طرف مقابل شرکت خود را بر دیگران ترجیح دهد و خود قربانی را با حس انتخاب بودن تغذیه می کند.
!! قربانی به طور کامل نمی داند دقیقاً چه کاری انجام می دهد و چرا. به نظر می رسد او در حضور شخص دیگری یخ می زند و به طور پیش فرض فضای بیشتری به او می دهد تا برای خودش. این عمیق ترین دفاع او در برابر طرد شدن است: انجماد ، آشکار نشدن ، انجام همه کارها برای جلب رضایت شخص دیگر و عدم تجربه درد. تقلید او انرژی زیادی از او می خواهد ، اما از آنجا که ضایعات آنها معمولی است ، این خروج بدون توجه باقی می ماند. یک رابطه خاص بیمه قربانی در برابر احساس طرد شدن است ، اگرچه در واقع طرد بخشی از زندگی روزمره است. ما برخی از نیازهای افراد دیگر ، برخی احساسات آنها را که نمی توانیم تحمل کنیم ، برنامه ها ، ویژگی های شخصیتی را رد می کنیم. آنها همین کار را با ما می کنند. اشکالی ندارد که بدون قید و شرط طرف مقابل را قبول نکنید و وقتی طرف مقابل ما را نپذیرد اشکالی ندارد.
!! توانایی مقاومت در برابر طرد شدن و عدم شکستن می تواند منجر به تجربه رابطه ای سالم تر از تلاش برای ایجاد ارتباطی شود که در آن رد وجود ندارد.
!! در یک رابطه سالم ، این که نتوانیم دقیقاً آنچه را که نیاز داریم از یک شریک بدست آوریم ، منجر به نابودی نمی شود. راه های زیادی برای مقابله با طرد شدن وجود دارد: - نیاز را می توان به تعویق انداخت یا به میزان آنچه شریک فعلی می تواند به ما بدهد ، کاهش داد - شما می توانید از خودتان مراقبت کنید ، - می توانید آنچه را که می خواهید از منبع دیگری دریافت کنید ، - شما می تواند نیاز را از طریق اندوه و سازگاری برطرف کند …
!! این مهم است: شریک ما منبع رضایت بی قید و شرط نیست. عدم امکان رد در یک رابطه ، پذیرش را نیز ناممکن می سازد: کسی که دارای زندگی درونی سرکوب شده است ، قادر به درک کامل تکانه های خود نیست. فردی با انرژی طردشدگی سرکوب شده (یا پرخاشگری) احساس خالی بودن و بی علاقه بودن می کند. او فقط می تواند تظاهر به حمایت کند ، اما از آنجا که این حمایت با انگیزه های واقعی تغذیه نمی شود ، رضایت قربانی را به همراه نخواهد داشت. او به بازی نیاز ندارد ، بلکه به احساسات و انگیزه های واقعی نیاز دارد ، اما آنها یا به طور کلی امکان پذیر هستند یا اصلاً غیرممکن هستند.
!! قربانی ، بر اساس خواسته های خود ، جواهرآلات موقعیت خود را تکرار می کند ، در حالی که نمی توانست خودش باشد ، اما فقط به برخی از جلوه های خود علاقه مند بود ، فقط به نقش یا عملکردی که انجام می داد علاقه داشت.قربانی با آسیب دیدگی خود به روشی که برایش شناخته شده است آسیب می بیند: با الزام شریک زندگی به خودش نبودن ، عدم پذیرش او ، او آسیب های خودشیفته را وارد کرده یا تشدید می کند و مکانیسم های دفاعی را که در واقع از آن فرار می کند ، به کار می اندازد. بنابراین ، کاهش اهمیت طرف مقابل و ایجاد یک مجموعه رفتاری دقیقاً در نحوه برخورد با خواسته های فرد ، هم شریک و هم رابطه را به طور کلی بهبود می بخشد. یادگیری کنار آمدن با خواسته های شما آسان نیست و اغلب این روند با عزاداری آغاز می شود."
توصیه شده:
چگونه بفهمیم در این رابطه آینده ای داریم؟ چگونه می توان چشم انداز یک رابطه را ارزیابی کرد؟
هر روز دختران برای مشورت به من مراجعه می کنند و سعی می کنند چشم انداز روابط عاشقانه خود را با مردان ارزیابی کنند. آنها به عنوان یک روانشناس از من می پرسند: آیا معیارهای روشنی وجود دارد که بتوان بر اساس آنها فهمید که رابطه می تواند منجر به تشکیل خانواده شود؟ چگونه می توان فهمید که آیا یک رابطه عاشقانه در حال توسعه است و دقیقاً در کجا؟ دیدگاه آنها چیست؟ متأسفانه ، بسیاری از دختران با معیارهای اشتباه هدایت می شوند.
آنچه برای یک مرد در رابطه مهمتر از رابطه جنسی با یک زن است
در محیط زنان ، کاملاً متداول است که می گویند رابطه جنسی برای مرد در رابطه ، شرط اصلی است ، که ظاهراً او آن را اصلی می داند. برخی از زنان کل تعامل خود با مردان را بر این باور استوار می کنند. اما به طرز عجیبی ، این همیشه به نتایج مثبت منجر نمی شود.
رابطه ویژه: خاطرات بیگانه
یک بار ، هنگام بحث در مورد یکی از داستانهایم ، یک تعریف از دوستم در فیس بوک خواندم: "خوب ، صبور! من نمی توانستم این کار را انجام دهم … ». من سپس پاسخ دادم که وظیفه روانشناس این نیست که به مشتری آنچه (از نظر دیگران) نمی بیند را نشان دهد ، بلکه برای رسیدن به آن ، با تشخیص و پذیرش واقعیت موقعیت ، مسئولیت آن را بر عهده می گیرد.
ویژه
ایستاده و با اشتیاق به زمین بازی نگاه می کنم. من دوست دارم بچه ها را ببینم ، زیرا من با آنها یکسان هستم: روحیه بالا ، شاد ، با تمایل به عجله در زمین بازی با هم. من فکر می کنم که همه چیز برای من خوب است ، اما آنها مرا رها نمی کنند. آنها می گویند من اجازه ندارم به آنجا بروم زیرا "
کنترل حملات ترس: راهی متناقض برای زنده ماندن نیروهای ویژه
روشی متناقض برای زنده ماندن در شرایط ترس شدید من خودم را در نوجوانی به یاد می آورم. من روی دریا استراحت می کنم ، من و پسران برای صدف ها غرق می شویم. و یک جسور پشت همه را به شنا در اعماق دعوت می کند - من این چالش را می پذیرم. نیم ساعت بعد ، من بیهوش می شوم و ترس مرا فرا می گیرد ، متوجه می شوم که دارم غرق می شوم.