چگونه می توان "نفرین" را حذف کرد؟ تمرین روانشناسی

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه می توان "نفرین" را حذف کرد؟ تمرین روانشناسی

تصویری: چگونه می توان
تصویری: من سعی کردم شیطان را از خانه نفرین شده ورزش کنم، تمام شد ... 2024, ممکن است
چگونه می توان "نفرین" را حذف کرد؟ تمرین روانشناسی
چگونه می توان "نفرین" را حذف کرد؟ تمرین روانشناسی
Anonim

آیا فکر می کنید چنین پدیده ای به عنوان "نفرین" فقط مربوط به جادوی سیاه است؟

اشتباه می کنی!

همه اینها در زندگی روزمره ما جایی دارد!

فقط تصور کن:

دختر واقعاً می خواست به مادرش کمک کند و هنگام تمیز کردن ظروف از روی میز ، تصادفاً جام را شکست. مامان از دخترش بسیار عصبانی بود و فریاد زد:

"چنین دست و پا چلفتی ، زیرا هیچ کس با شما ازدواج نمی کند!"

Image
Image

دختر هنوز به این فکر نمی کند که "ازدواج" به چه معناست ، و دانه ای کوچک از شک در حال حاضر در خاک حاصلخیز افتاده است. به این ترتیب اولین مرحله "نفرین" متولد شد.

دختر نوجوان هنوز شاد است ، او با خوشحالی جلوی آینه می چرخد و به دیسکو مدرسه می رود ، اما ناگهان اظهارات پدرش زمین را از زیر پای او بیرون می کشد:

"نگاه کن چقدر چاق شده ای در آن شورت وحشتناک!"

Image
Image

دانه ای از شک و تردید جوانه زد و ریشه دوانید. و این در حال حاضر مرحله دوم "نفرین" بود

و در این دیسکو ، کسی که برایش به اینجا آمده بود حتی به سمت او نگاه نکرد.

- پس ، بالاخره ، آنها درست می گویند - مادر و پدر؟

کلمات آنها در ذهنم پیچیده است:

"… هیچ کس ازدواج نمی کند!" ، "چقدر چاق هستی"

دختر با حسادت به کسی که با او می رقصد نگاه می کند و می فهمد که او در همه چیز چقدر از رقیب خود پایین تر است.

Image
Image

بذر شک در حال حاضر جوانه ای قدرتمند داده است ، که دختر دیگر قادر به ریشه کن کردن آن نیست و "نفرین" وارد مرحله سوم خود شده است.

Image
Image

دختر بسیار تلاش کرد و لاغر شد ، اما این باعث نشد که ایمان او به خود افزایش پیدا نکند ، زیرا آنچه که همیشه فکر می کرد حتی به سمت او نگاه نمی کرد.

هنگام رفتن به نقطه فارغ التحصیلی ، دختر لباس طولانی مدت را انتخاب می کند ، وظیفه اصلی آن تأکید بر کرامت او نخواهد بود ، زیرا دختر قبلاً آموخته است که فقط شامل نقص هایی است که باید پنهان شود.

به نظر می رسد که ما توانستیم با این کار کنار بیاییم و لباس درست ظاهر شد!

Image
Image

شبح مجاور ، مجسمه را شکننده می کند و دزد خم شده را پنهان می کند.

"همه چیز خوب است و شاید حتی او بالاخره متوجه شود که من نیز زیبا هستم …" - دختر وقت نداشت این فکر را تا انتها انجام دهد ، زیرا صدای مادربزرگش به طور غیر منتظره به او پاسخ داد:

Image
Image

"همه چیز خوب خواهد بود ، اما شما خیلی طولانی بودید. راست ، شفت! و بینی ، بینی! برای هفت سالگی من بزرگ شدم و یکی آن را دریافت کرد! همه در باباش ببینید ، نوه والنتینا وانا برای شما قابل مقایسه نیست - یک Thumbelina کوچک! و چهره اش ، حتی اگر نقاشی های روغنی بنویسید! اکا ، داماد نژاد را خراب کرد!"

و اکنون ، اکنون ، هنگامی که بذر شک قبلی به یک خار خارق العاده تبدیل شده است ، مبارزه با آن به صورت تهدیدکننده برای زندگی تبدیل شده است.

و "نفرین" به مرحله چهارم و عملا برگشت ناپذیر منتقل شد.

حالا یک زن بالغ باید تمام عمر ثابت کند که شایسته عشق است!

Image
Image

درخواست کنید ، التماس کنید ، برای رسیدن به این عشق ، به دنبال آن بدوید ، مانند یک پرنده آبی تا انتهای جهان ، و فقط ، با لمس آن با دست خود ، بارها و بارها از دست بدهید.

اما هر سمی پادزهر دارد

و برای دور انداختن غل و زنجیر جادوگری ، به کلمات جادویی نیاز دارید.

- فکر می کنید آنها چه هستند ، این کلمات؟

به نظر می رسد این کار بسیار ساده است ، اما به همه داده نشده است ، زیرا سخنان و عملکردهای افراد مهم در ما شبیه حقیقت نهایی است!

  • درک کنید که همه چیز در جهان نسبی است ، از جمله زیبایی ، و این افراد محبوب و قابل توجه به هیچ وجه خدای نیستند!
  • آنها می توانند مانند همه مردم نظر خود را داشته باشند ، که همیشه حقیقت نهایی نیست.
  • این حق را به آنها می دهند که کامل نباشند ، به آنها اجازه می دهند اشتباه کنند.
  • به احتمال زیاد ، آنها گفتند و این کار را کردند ، نمی خواستند به شما صدمه بزنند.
Image
Image

تمرین را انجام دهید

  1. چشمان خود را ببندید و آرام باشید
  2. عمیق و آهسته تنفس کنید ، از راه بینی نفس بکشید ، از طریق دهان بازدم کنید ، بدن خود را با هوا تصفیه کنید.
  3. افرادی را تصور کنید که بذر تردید را در شما کاشتند
  4. به یاد داشته باشید که چگونه آنها این کلمات را گفتند یا اقداماتی را انجام دادند که به شما صدمه جدی وارد کرد.
  5. چه احساسی راجبش داری؟
  6. کلمات و عملکردهای این افراد را منطقی کنید ، "نفرین" را به یک باور محدودکننده تبدیل کنید ، در نتیجه آن را برای خود کمتر اهمیت دهید و توضیحی بدهید.
  7. "نفرین" را حذف کنید. بنابراین ، بیرون رفتن از احساسات:

محدود کردن باورها

توضیح منطقی

هیچ کس ازدواج نخواهد کرد

مادر عزیز ، وقتی این را گفتی ، من احساس صدمه دیدم ، زیرا برای من این بدان معنی بود که شما درک نکرده اید که چگونه سعی می کنم رضایت شما را جلب کنم. اکنون من یک بزرگسال هستم و فقط نظر لحظه ای شما را در مورد یک موقعیت خاص می فهمم ، در واقع شما برای من آرزوی سلامتی کردید

چقدر چاق هستی

بابای عزیز ، وقتی این را گفتی ، من عصبانی شدم ، زیرا برای من این بدان معنا بود که تو من را یک زن زیبا نمی دیدی.

شاید من آنطور که می خواهید لاغر نبودم ، فقط ، من از چربی دور هستم. و علاوه بر این ، می دانم که زنان چاق و شاد زیادی وجود دارند. من نیز همانطور که هستم خوشحال خواهم بود. اجازه بدهید آن را داشته باشم.

من با تو نمی رقصم

پسر عزیز ، متأسفم وقتی مرا رد کردی ، احساس درد کردی ، درد زیادی داشتم زیرا برای من معنی داشت که من به اندازه کافی برای تو خوب نیستم

فقط شما تنها کسی در جهان نیستید. روزی شخص دیگری که مرا بپذیرد و دوست داشته باشد با من می رقصد

شما یک شاخه طولانی هستید و یک اما بزرگ دارید. بابات نژاد رو خراب کرد

مادربزرگ عزیز ، وقتی این را گفتید ، من احساس کینه شدیدی کردم ، زیرا این برای من معنی داشت که نوه برخی از والنتینا ایوانوونا برای شما از من مهمتر است.

و من درک می کنم که شما می خواهید من به زیبایی افتخار نکنم و "آن را در ساقه نیاورده اید". این طوری مراقب من بودی

و امروز از شما می خواهم که کلمات خود را پس بگیرید. متأسفیم ، اما سلیقه شما قدیمی است. دختران قد بلند مد شده اند ، و بینی من ظاهری تر دارد ، فقط اصیل تر!

قهرمان ما تحت درمان قرار گرفت و "نفرین" خود را کنار گذاشت. حالا او خودش را باور دارد ، به خودش اعتماد دارد و خودش را دوست دارد! این بدان معناست که ملاقات با شخصی که او را به خاطر شخصیت خود دوست خواهد داشت ، و نه به عنوان پاداش "طول مدت خدمت" ، دور از دسترس نیست.

افرادی که "نفرین" می کنند حتی نمی دانند چه می کنند! آنها حتی نمی توانند برای خود قضاوت کنند که افراد نزدیک به آنها به چه قیمتی بازگردانده می شوند!

به عنوان مثال ، گفتن به شوهرتان: "شما مرد نیستید" یا "شما بازنده هستید" نیز "نفرین" هستند!

توصیه شده: