2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
دیروز در خیابان درگیری بین نوجوانان را دیدم و امروز متوجه شدم که وزارت آموزش و پرورش می خواهد یک دوره آنلاین در زمینه مقابله با قلدری برای معلمان راه اندازی کند. مشارکت دولت در این موضوع دلگرم کننده است ، زیرا اخیراً ملاقات با والدین روانشناس مبتلا به این مشکل مکرر شده است.
بنابراین ، والدین عزیز ، من اطلاعات را با شما به اشتراک می گذارم.
من چند حرف و یک اصل واضح می خواهم ، سعی می کنم تا آنجا که ممکن است محلی باشم.
بنابراین: قلدری چیست.
قلدری (از زبان قلدر انگلیسی - قلدر ، مبارز ، متجاوز) - ترور روانی ، ضرب و شتم ، آزار و اذیت یک نفر توسط شخص دیگر. این به زبان ما زورگویی معمول نوجوانان توسط نوجوانان در حدود سنین 13-17 سال است. این می تواند کلامی (کلامی) ، اجتماعی یا فیزیکی باشد.
بر اساس مطالعه انجام شده برای یونیسف ، در اوکراین 89 درصد از دانش آموزان مدرسه با قلدری روبرو هستند.
آنچه برای قربانیان قلدری مملو است: بیماریهای روان تنی ، مشکلات روانی ، کاهش اعتماد به نفس و حتی خودکشی.
به نظرم ارزش فکر کردن رو داره …
اگر فکر می کنید که قبلاً چنین نبوده و اکنون زمان بسیار سختی است ، بنابراین ، تجاوز و قلدری کودکان توسط کودکان وجود دارد ، پس بعید است. ما می توانیم فیلم های قدیمی شوروی را در این زمینه مشاهده کنیم:
جمهوری ShKID (1966) ،
مترسک (1983) ،
النا سرگئنا عزیز (1988)
آنچه از آن زمان تغییر کرده این است که قلدری با آن تکمیل شده است مزاحمت سایبری ، آن ها قلدری و زورگویی در اینترنت.
سه نقش در قلدری وجود دارد : قربانی ، متجاوز و شاهد. پیامدهای منفی قلدری در هر سه گروه شرکت کنندگان در زورگویی رخ می دهد.
قربانیان قلدری در مدرسه اغلب تبدیل می شود: دانش آموزان فقیر ، دانش آموزان ممتاز ، مورد علاقه معلمان ، کودکان ضعیف از نظر جسمی ، کودکان تحت حمایت والدین ، دزدکی ، کودکان با جهان بینی غیر پیش پا افتاده که با استاندارد متفاوت است ("کلاغ های سفید") ، بچه های ضعیف والدین (فقیر) ارائه شده …
یک ویژگی همه قربانیان را متحد می کند: بیشتر اوقات ، اشیاء قلدری کودکان و نوجوانانی هستند که حساسیت خود را افزایش داده و "ضعف" خود را نشان می دهند (ترس ، کینه یا عصبانیت). واکنش آنها مطابق با انتظارات متجاوزان است و باعث ایجاد حس برتری مطلوب می شود.
متجاوزان نوجوانان مبتلا به درد داخلی می شوند و به عنوان یک قاعده ، اینها کودکانی هستند که در خانواده دیده نمی شوند و مورد احترام نیستند. بنابراین ، او بی احترامی و بی اهمیتی خود را از این طریق جبران می کند. نیاز آنها به شناخت و درک برآورده نمی شود. یا او در خانواده ای خودشیفته پرورش یافته است ، جایی که او زیباترین و مهمترین فرد است. جایی که برای زنده ماندن باید دیگران را پاره و نابود کرد. اینها کودکان بدون هیچ گونه ممنوعیتی هستند.
چه باید کرد؟ خوب … همه چیز از خانواده شروع می شود
والدین عزیز ، اگر متوجه شدید که فرزند شما نمی خواهد به مدرسه برود ، دائماً ناراحت است ، می ترسد ، خود را کنار می کشد ، سپس … با ایجاد یک محیط محرمانه در خانه ، سعی کنید به آرامی و با دقت از او بپرسید که اوضاع چگونه پیش می رود با او در مدرسه ، با دوستان ، با همسالان. بدون زورگویی ، شوخی و فشار از طرف شما. بدون "اما می گذرد" ، "اشکالی ندارد" ، "او رهایش می کند." با توجه و حوصله خاصی بپرسید.
در فرزند خود احترام و عزت را نسبت به خود و دیگران پرورش دهید! هیچ کس حق ندارد کسی را تحقیر و توهین کند. نمونه ای شایسته باشید
در حال حاضر ادبیات و فیلمهای زیادی در این زمینه وجود دارد ، مانند:
چگونه جلوی قلدری در مدرسه را بگیریم: روانشناسی مبینگ توسط ارلینگ رولند. معلم نروژی مکانیسم قلدری را با جزئیات تجزیه و تحلیل می کند و توصیه هایی می کند که هم برای معلم و هم برای والدین مفید خواهد بود.
همچنین بر روی صفحه نمایش مجموعه تلویزیونی "13 دلیل برای" براساس کتاب جی اشر منتشر شد ، جایی که این مشکل بسیار دقیق نشان داده شده است.
و اگر شرایط بیش از حد پیش رفته است ، با یک روانشناس تماس بگیرید که به شما توضیح می دهد که چه باید بکنید و چگونه رفتار کنید ، و از فرزند شما حمایت می کند و استرس را از بین می برد.
توصیه شده:
مراقب باشید ، احتیاط کنید! (کووال)
فرزندپروری پدیده ای است که در آن کودکان نقش والدین را در روابط با والدین واقعی یا کسانی که نقش والدین را ایفا می کنند ، بر عهده می گیرند. در شرایطی که والدین نقش والدین را ایفا نمی کنند ، کودک بودن برای کودک بی خطر نیست. مکانیسم جبران کننده ایجاد می شود و کودک سعی می کند والدین را "
احتیاط: روانشناس شبه
اینترنت مملو از عناوین "خدمات روانشناسی" ، "آیا افسرده هستید؟ یک روانشناس به شما کمک می کند "یا" ما مشکلات شما را در یک ساعت حل می کنیم. " من حتی درباره میزان ادبیات موضوع روانشناسی صحبت نمی کنم. خیلی خوب است که روانشناسی در حال توسعه است.
خاطرات درمانگر: از احتیاط تا تماس
روانشناسان هر چند وقت یکبار در مورد مشتریان خود و در چه مواردی در مورد تجربیات مشتری خود می نویسند. و امروز می خواهم نه اینکه چگونه به مشتریان خود کمک می کنم ، بلکه آنچه شخصاً در این فرآیند دریافت می کنم را به اشتراک بگذارم. من اخیراً جلسه بسیار مهمی داشتم که مانند بسیاری از جلسات دیگر ، به دلیل دوره مورد انتظار ، کمی نگذشت.