گرمی که همیشه با من است (قسمت 2)

تصویری: گرمی که همیشه با من است (قسمت 2)

تصویری: گرمی که همیشه با من است (قسمت 2)
تصویری: AFRİKA'daki İLK EVİMDE Suyu Kuyulardan Taşıyoruz !! 2024, ممکن است
گرمی که همیشه با من است (قسمت 2)
گرمی که همیشه با من است (قسمت 2)
Anonim

وقتی تصمیم می گیرید دیگر رنج نکشید - در آن روزها که شبهای تاریکی هستند - با سپیده دم واقعاً شاد ، تازه ، شاد ، شاد و … رنج نمی برید. شما مصمم بیدار می شوید به قصد تغییر چیزی. اما نه رنج کشیدن. و اول از همه ، شما هنوز به خودتان اعتراف می کنید که در آنجا چه تصمیمی گرفته اید که دیگر دردی وجود نخواهد داشت ، اینکه هنوز ابر رعد و برق وجود دارد ، هنوز خسته شده اید ، هنوز عصبانی هستید و آزرده خاطر شده اید ، هنوز در ذهن خود تمام می کنید. آنچه می خواستی بگویی ، چه چیز دیگری…. و شما درک می کنید که مهم نیست چگونه می خواهید شتاب بگیرید ، لعنتی به خوبی می داند که چقدر زمان نیاز دارد و ما با چه سرعتی به جایی می رویم که صدمه ای نبیند.

دقیقاً یک دقیقه در این راه می گذرد …

سپس دقیقه.

سپس ساعت و ساعت.

ساعت ها در روزها می میرند.

روزها نیز می گذرند - باور کنید. سگ خیلی خیلی کند …

پس از روزها ، شب ها به تدریج شروع به آمدن و گذشتن می کنند (آنهایی که قبلاً با روزها اشتباه می گرفتیم).

و در برخی از شبها از قبل امکان خوابیدن وجود دارد.

حتی در بعضی از شبها می توانید رویاهایی را نیز ببینید.

و در برخی ، حتی لازم نیست تا صبح بیدار شوید.

شبها و روزها ، اگر می خواهید آنها را یکی با دیگری اضافه کنید ، حداکثر تا چند ماه اضافه کنید.

یکی در ابتدا.

سپس یک بعلاوه یک.

دو بعلاوه یک.

واقعا کسی هست که به این اندازه نیاز دارد …

و ناگهان لحظه ای فرا می رسد که شما ، ظاهراً برخی از کارهای خانه خود را انجام می دهید ، برای یک لحظه یخ می زنید ، چشم های خود را از تمیز شده به درخشش کاسه توالت بر می دارید و با تعجب به یاد می آورید که برای مدتی - روزها ، هفته ها یا ماهها - شما به کسی که می گویید "سلام" لبخند زده اید. و آنها دوباره به شما لبخند می زنند. و آنها همچنین به شما "سلام" می گویند.

در همان روز.

همزمان.

در همان مکان.

و اینطور نیست که شما اینطور بزرگ شده اید - به همه سلام کنید (اگرچه اینطور تربیت شده اید). اما شما واقعاً می خواهید. و همچنین منتظر دفعه بعد هستید که این جمله را به یکدیگر "سلام" می گویید. و شما به این انتظار لبخند می زنید.

"سلام." "سلام." لبخند. لبخند.

به نظر می رسد که این همه است - نه بیشتر.

اما به دلایلی ، آنجا ، زمانی که گرم بود ، و ناگهان درد می کرد ، تلخ ، سرد و خالی بود ، شما دوباره این گرمای بسیار - هنوز کوچک - را تشخیص خواهید داد. که فکر می کردید همه چیز را واگذار کرده اید که به نظر می رسید برای همیشه همراه … کمی. یک قطره کوچک. اما شما قطعاً او را می شناسید - برای شما بسیار ارزشمند است - و هرگز او را با هیچ چیز اشتباه نمی گیرید. و شما بسیار مراقبت خواهید کرد.

و ناگهان متوجه می شوید که در واقع همیشه با شما بوده و خواهد بود ، مهم نیست چه کسی می آید و می رود. پس از همه ، اینطور نیست که فقط با شخص خاصی امکان پذیر باشد. واقعیت این است که شما خیلی می دانید!

و پس از چنین درک هایی ، شما مطمئناً زمانی برای تمیز کردن کاسه توالت ندارید …

این روزهاست که جایگزین شبهای تیره انگشت گاز گرفتن می شود

دیمیتری چابان

کیف. سپتامبر 2018

توصیه شده: