"ANOREXIA" - او را دوست داشته باشید ، قبول کنید - این عالی است

تصویری: "ANOREXIA" - او را دوست داشته باشید ، قبول کنید - این عالی است

تصویری:
تصویری: مردان و اختلالات خوردن (بی اشتهایی: آدم) 2024, ممکن است
"ANOREXIA" - او را دوست داشته باشید ، قبول کنید - این عالی است
"ANOREXIA" - او را دوست داشته باشید ، قبول کنید - این عالی است
Anonim

ضعف من جانم را گرفت. من یک فرد اجتماعی و شاد هستم ، دوست دارم برقصم ، صبح بدوم ، با دوستانم وقت بگذرانم … اما اکنون این در گذشته است. در طول یک سال گذشته ، من هر آنچه ممکن است را بررسی کرده ام: مغز ، عروق خونی ، غده تیروئید - همه چیز مرتب است. آخرین سرنخ ضعف وحشی این بود که ژنتیکی بود و پزشکان رژیم غذایی و برخی مواد معدنی را برای من تجویز کردند. به محض این که ورود انرژی را احساس می کنم ، سعی می کنم در پارک قدم بزنم ، اما سپس دوباره قدرت من را رها می کند و حتی نمی توانم با کسی صحبت کنم. من قبلاً دارای پیچیدگی ها و مشکلات زیادی در ارتباط بودم ، اما رفتار درمانی به من کمک کرد تا ترس خود را از مردم به سرعت و به طور م overcomeثر غلبه کنم. من خودم از بولیمیا خلاص شدم ، هنگامی که یک روز بزرگترین ترس من مبنی بر اینکه نمی توانم استفراغ کنم اتفاق افتاد - من غذا خوردم و استفراغ نکردم … بنابراین متوجه بیهودگی کل این کار شدم و باعث ایجاد استفراغ نشدم. من درک می کنم که اگر پزشکان چیزی پیدا نکنند ، این روانگردان است. این ضعف از کجا نشأت می گیرد؟

- سلام ، من مادر مارینا هستم که سال گذشته برای مشاوره در مورد ضعف با شما بود. مارینا اکنون بسیار بد است ، او هیچ قدرتی ندارد ، حتی در اسکایپ نمی تواند با شما صحبت کند ، از من پرسید. من نگران هستم ، او می گوید "تو مرا از دست می دهی" و من نمی دانم چه کار دیگری می توان انجام داد. آیا می توانید به نحوی به ما کمک کنید؟

- متأسفانه ، من نمی توانم آنچه مارینا به من گفت با شما بحث کنم ، بنابراین برای یک تصویر کامل ، همه موارد اصلی را که درباره وضعیت روحی و جسمی او می دانید ، بیان کنید.

- مارینا دختر بسیار مهربانی است. نمیدانم چه بگویم. او بسیار زیبا ، باهوش ، فارغ التحصیل از موسسه با افتخار است ، او 3 زبان را کاملاً می داند. او افتخار ماست! او دوستان زیادی نداشت ، اما زمان ، تحصیل ، محافل نداشت ، ما سعی کردیم با او به نمایشگاه ها ، تئاترها برویم ، به اصطلاح فرهنگ را از دوران کودکی القا کنیم … قبلاً ، او در همه چیز در اطراف به من کمک کرد خونه ما خیلی نزدیکیم دوستان در موسسه ظاهر شدند ، سپس کار فرسوده شد ، من بسیار خسته شدم ، و سپس شروع شد … من هیچ وقت با سلامتی خود مشکلی نداشتم ، و به نظر می رسید ژنتیکی است ، آنها با میتوکندری چیزی می گویند. آیا او به شما گفته است که چندین سال بولیمیا داشته است؟

- چرا تصمیم گرفتید که او مبتلا به پرخوری عصبی است؟

- خوب ، او گفت. ما هیچ رازی نداریم.

- آیا او غذا خورد و سپس استفراغ کرد؟

- نمی دانم ، او به نوعی در خانه غذا نخورد. برای ما ، او عاشق آشپزی بود و خودش می گفت که در محل کار یک میان وعده دارد … درست در جوانی ، مارینا از خوردن در جلوی کسی خجالت می کشید ، او گفت که بسیار زشت به نظر می رسد. او سپس فقط از یک پسر خوشش آمد ، اما اصلاً با مردان زیاد دوست نبود. هنگامی که دوره های قاعدگی او برای چندین سال ناپدید شد ، او گفت که ظاهراً خدا نمی خواهد او با کسی خانواده ایجاد کند. و در محل کار تمام روز در حال فرار ، زمان زیادی برای غذا خوردن وجود نداشت. شاید در آن زمان من بیش از حد غذا خوردم ، ندیدم. نمی دانم ، او چنین گفت ، من به او اعتقاد دارم ، ما هیچ رازی نداریم.

- گاهی اوقات همه ما می توانیم حرفی نزنیم یا یکدیگر را اشتباه درک کنیم … قد و وزن او چقدر است؟

- 174 سانتی متر ، و اکنون وزن را می خواهم … - 55 کیلوگرم.

- او به 55 کیلوگرم نگاه نکرد … چگونه می داند وزنش چقدر است اگر جایی نرود و کاری انجام ندهد؟ … BMI 18 یک هنجار شدید است ، با وزن 54 کیلوگرم به نظر می رسد وزن ناکافی است. چرا 55 کیلو؟

نمی دانم … بپرسید؟

- لازم نیست. لطفاً در مورد بی اشتهایی چه می دانید به ما بگویید؟

اوه نه ، من می دانم. این به ما مربوط نیست. اولا ، او هرگز نمی خواست وزن خود را کاهش دهد ، این برای او غیر ضروری بود. در حال رقصیدن ، دویدن ، هر روز 2 ساعت در ورزشگاه کار می کرد در حالی که قوی بود ، این رقم مانند یک عروسک بود ، همه دختران به آن حسادت می کردند … حتی زمانی که بولیمیا وجود داشت ، برای کاهش وزن نبود ، فقط سخت بود می دانید برای او از غذایی که خورده بود بد جسمی بود. کسل کننده ، خرد شده بود ، او به طور کلی با روده مشکل دارد. اما او حتی تا آنجا که می خواست سیب زمینی سرخ کرده می خورد ، حتی به رژیم ها فکر نمی کرد. او خود به راحتی و به سادگی و بدون مشکل از بولیمیا خلاص شد. و رژیم غذایی که اکنون در نظر گرفته شده توسط پزشک تجویز شده است.او چیزی با میتوکندری دارد ، لبنیات وجود ندارد ، فرنی … خوب ، بسیاری از چیزها مجاز نیستند.

- اگر بگویم که پرخوری عصبی تنها بخشی قابل مشاهده از بی اشتهایی است ، این برای شما چه معنایی خواهد داشت؟

- برایم مهم نیست. ما به این موضوع پایان داده ایم. او از کودکی از خود مراقبت می کرد و پرخوری عصبی در بزرگسالی ظاهر شد. او همیشه در فرم بود ، نیازی به کاهش وزن ندارد. او هیچ مشکلی با غذا ندارد ، همانطور که من می گویم ، این چیزی ژنتیکی است!

- شما با هم به ژنتیک رفتید ، او چه گفت؟

- او خودش رانندگی کرد ، اما همه چیز را به من می گوید ، ما هیچ رازی نداریم.

- حالا چی میخوره؟

او فقط بسیار ضعیف است ، اصلاً چیزی نمی خواهد و اجازه ندارد رژیم بگیرد.

- امروز تمام روز چه می خورد؟

- فرنی. سهم بزرگ! قاشق 2 حتما.

- دیروز ، یک هفته پیش ، یک ماه چه خورد؟ میوه ، سبزیجات ، گوشت ، نان؟ من به مارینا گفتم رژیم غذایی که برای او تجویز شده است شامل غذاها نمی شود ، اما برخی دیگر را جایگزین می کند.

- خوب ، شاید بتوانید تنوع بیشتری بخورید. سعی می کنم چیز دیگری به او غذا بدهم. اما با ضعف او چه کنم؟

- من صلاحیت کافی برای تشخیص مارینا را ندارم ، اما اگر ما واقعاً در مورد بی اشتهایی صحبت می کنیم ، زمان در حال حاضر علیه ما کار می کند. و عبارت "تو مرا از دست می دهی" معنای دیگری می یابد.

- من به شما اطمینان می دهم ، این بی اشتهایی نیست.

- تا زمانی که مارینا تحت معاینه کامل قرار نگیرد ، ترجیحاً در بیمارستان ، نمی توانیم این را بدانیم. صرف نظر از اینکه چه بلایی سر او آمده است ، در آنجا به او کمک های واجد شرایط ارائه می شود و حداقل نیروهای حداقلی ظاهر می شوند. ما فقط نمی توانیم منتظر تغییر چیزی باشیم. خودش دیگر به دکتر نمی رود.

ما به روانپزشک نمی رویم. در شهر ما اصلاً روانپزشک معمولی وجود ندارد. او قبلاً یک بار پیاده روی کرده بود ، گیدازپام برایش تجویز شد ، قبل از اینکه او به او در مقابله با حملات اضطرابی کمک کند ، اما اکنون این وضعیت را بدتر می کند. شما یک روانشناس هستید ، می توانید کاری مثل یک روانشناس انجام دهید!

- تنها چیزی که می توانم توصیه کنم این است که در اسرع وقت برای تایید یا رد تشخیص و تغییر رژیم غذایی خود با پزشک مشورت کنید. اگر نمی خواهید به روانپزشک بروید ، به متخصص مغز و اعصاب ، روان درمانگر ، متخصص گوارش ، هر پزشکی مراجعه کنید. اگر نمی توانید آن را در شهر خود پیدا کنید - با پزشک در اینترنت مشورت کنید. فقط به من بگویید که روانشناس می خواهد رفتار غذا خوردن را تشخیص دهد و درمان را تجویز کند. من واقعاً می خواهم اشتباه کنم. اگر به پزشک متخصص تغذیه بروید و او بگوید من "غیر روحانی" هستم ، فقط خوشحال می شوم.

- بسیار خوب ، من در مورد مکالمه خود به او می گویم و هرطور که او تصمیم گرفت ، عمل می کنم.

توصیه شده: