آنچه مغز برای کار نیاز دارد

تصویری: آنچه مغز برای کار نیاز دارد

تصویری: آنچه مغز برای کار نیاز دارد
تصویری: خود ارضایی در نوجوانان 2024, ممکن است
آنچه مغز برای کار نیاز دارد
آنچه مغز برای کار نیاز دارد
Anonim
  • غذا. برای اینکه مغز تمام مواد مورد نیاز برای کار را دریافت کند ، باید رژیم غذایی متعادل داشته باشید و آب کافی بنوشید.
  • تمرین فیزیکی. همه چیز مهم است: کشش ، تمرینات تعادلی ، بارهای قلبی ، تمرینات تنفسی.

تجزیه و تحلیل مهارت و ناهنجاری حرکتی ، که عمدتاً بر اساس تحقیقات N. A. Bernstein انجام شده است ، شباهت اساسی مکانیسم های زیر بنای مهارت های حرکتی و تدبیر در موقعیت های زندگی را نشان می دهد. ظاهراً ترکیب این اجزا در سطوح روانی و روانی در بیماران مبتلا به اختلالات روان رنجوری تصادفی نیست.

همچنین اعتقاد بر این است که تمرینات انعطاف پذیری ذهن را انعطاف پذیرتر و پلاستیک تر می کند و تمرینات تعادلی فرد را متعادل می کند.

ارتباطات تعامل فعال با مردم مهم است. به همان اندازه مهم است که آنها چه نوع افرادی هستند. ارتباطات ، که برای مغز و سیستم عصبی مفید است ، ما را با احساسات خوشایند و / یا افکار و ایده های جدید اشباع می کند.

متخصصان مغز و اعصاب خاطرنشان می کنند که افکاری که برای خودمان در نظر می گیریم در واقع 90 درصد از پیش تعیین شده و مشروط به افکار دیگران است. ما فکر می کنیم که ایده ما درباره چیزها و نحوه واکنش ما به آنها چیزی از خود ما است ، اما در واقع مجموعه ای از ساختارهای ذهنی است که توسط دیگران در طی نسل ها ایجاد شده است. ما اغلب فقط آنها را تکثیر و تکرار می کنیم تا با محیط فیزیکی و اجتماعی اطرافمان هماهنگ باشیم.

کارهای جدید ، پیچیده و جالب را حل کنید. مغز ماهیچه نیست و نمی توان آن را تربیت کرد ، فقط می توان آن را توسعه داد. قوانین مناسب برای تناسب اندام (افزایش حجم کار ، ثبات) برای رشد مغز مناسب نیست.

شما می توانید خواندن را به یک کودک سه یا حتی دو ساله آموزش دهید ، همانطور که ما می توانیم به یک زاغ یا میمون یاد دهیم که برای نشان دادن این عدد در سیرک ، شمارش را انجام دهد. آیا این نوع تمرینات باعث رشد مغز می شود؟ فردی که در حل معماها یا معادلات لگاریتمی استاد است می تواند معماها و معادلات را حل کند ، این بر توانایی حل مسائل با ماهیت متفاوت تأثیر نمی گذارد.

مغز با ایجاد ارتباطات عصبی جدید توسعه می یابد. هرچه وظایفی که مغز حل می کند متنوع تر باشد ، ارتباطات جدید بیشتری ایجاد می شود و سلول های بیشتری در تعامل دخیل می شوند. اگر مغز به طور مداوم مشکلات جالب جدیدی را حل کند ، منبع مغز بی وقفه در هر سنی گسترش می یابد. یک وظیفه درست تنظیم شده ، بار احساسی می دهد.

  • احساسات. برخلاف تصور عموم ، احساسات به تصمیم گیری کمک می کنند. ایجاد تعادل بین ذهن و حواس کار دشواری است. ما باید جوانب مثبت و منفی را بسنجیم. این چالش قشر جلویی را تشویق می کند تا کارآمدتر کار کند.
  • صلح. احتمالاً شما یک بار دریا را در طوفان مشاهده کرده اید: درک هیچ چیز غیرممکن است ، معلوم نیست ساحل کجاست و در پایین چیست. نکته دیگر سطح آب آرام است. در مورد آشفتگی (طوفان) و زمانی که آرام هستیم ، در مورد افکار ما نیز چنین است. بله ، از یک سو ، احساسات برای ما مهم است ، از سوی دیگر - آرامش. تعادل اهمیت دارد.
  • رویا. کمبود خواب حتی در 15 دقیقه به طور چشمگیری عملکرد را کاهش می دهد و عملکرد مغز را مختل می کند. به طور متوسط ، بدن ما با تناوب زیر عمل می کند: 16 ساعت بیداری ، 8 ساعت خواب. مشخص است که این چرخه 24 ساعته (با تغییرات جزئی) توسط ساعت بیولوژیکی فرد تنظیم می شود. آنها مسئول تحریک مرکز خواب ، واقع در ساقه مغز ، و مرکز بیداری ، که خود تشکیل شبکیه است ، هستند. برای برخی افراد ، انحراف از ریتم 24 ساعته ممکن است قابل توجه تر باشد. این امر منجر به این واقعیت می شود که در طول هفته آنها دیرتر و دیرتر به رختخواب می روند ، اگرچه هر روز در همان ساعت از خواب بیدار می شوند ، با رفتن به محل کار مشخص می شود. بیدار شدن آخر هفته ها به بدن اجازه می دهد تا زمان از دست رفته برای خواب در روزهای دیگر را دوباره پر کند. همچنین جغدها ، خرگوش ها و کبوترها در بیوریتم آنها وجود دارند.

اکثر موجودات زنده روی زمین در معرض ریتم هایی هستند که فعالیت خود را در طول سال ، روز ، ماه قمری و غیره تغییر می دهند. این چرخه ها توسط یک "ساعت" داخلی نگهداری می شوند و با عوامل خارجی مانند کاهش / جریان ، طلوع خورشید هماهنگ می شوند. تمدن مدرن و یکنواختی شرایط زندگی بیش از پیش حساسیت بدن ما را نسبت به زمان کنونی و مهمترین ریتم های طبیعت خسته می کند.

  • از اطلاعات استراحت کنید. همانطور که بدن به روزه داری احتیاج دارد ، به مغز نیز فرصت داده می شود تا هر چیزی را که به شدت درگیر آن هستید هضم و سازماندهی کند: دوره های انگلیسی ، اطلاعات از شبکه های اجتماعی ، مستندات کار. شما باید حداقل یک روز در ماه (ترجیحاً یک روز در هفته) وقت بگذارید تا از هرگونه اطلاعات استراحت کنید. کتاب نخوانید ، فیلم تماشا نکنید و به شبکه های اجتماعی مراجعه نکنید. تمام ارتباطات و دریافت اطلاعات از خارج باید به حداقل معقول کاهش یابد (واضح است که ما نمی توانیم خود را کاملاً منزوی کنیم ، ما خانواده ، کار و غیره داریم). این روز بهتر است "با ابدی تعامل داشته باشید": جنگل ، کوه ، حوض. شما نمی توانید از طبیعت بیرون بیایید - می توانید آسمان یا یک ساختمان بلند زیبا را تحسین کنید. یا این روز را به ایجاد هماهنگی در خانه اختصاص دهید. بهتر است در این روز به سکوت یا موسیقی گوش دهید (اگر همراهی صوتی وجود دارد ، پس باید به زبانی باشد که نمی فهمید).
  • در هوای آزاد قدم می زند. و نه تنها پیاده روی: بازی های ورزشی ، دویدن ، دوچرخه سواری ، باغبانی ، فقط آفتاب گرفتن. همه چیز خوب است ، اما آنچه سرگرم کننده است به طور کلی خوب است.
  • خواسته ها. در روانکاوی ، "من می خواهم" منبع انرژی است. وقتی "من می خواهم" را با انواع "نیازها" و "چرا شما به این نیاز دارید" خرد می کنیم ، ما انرژی دریافت نمی کنیم. بنابراین ، شما باید به خود اجازه دهید که بخواهد ، و خواسته های خود را برآورده کند. نباید اجازه داد مغز درگیر کارهای بسیار مهم و ضروری باشد.
  • زیبایی. حس زیبایی شناسی که با چشم انداز ، موسیقی ، رنگ یا حتی یک معادله ریاضی بیدار می شود ، فعالیت مغز را افزایش می دهد.
  • تعجب و تحسین. بیشتر اوقات ، افراد خلاق توانایی تعجب و تحسین کودک را حفظ می کنند و یک گل معمولی می تواند همان لذت یک کشف انقلابی را در آنها ایجاد کند. تحسین فرد را از سطح معمول روزمره بالا می برد ، او را به آستانه الهام خلاق می رساند.
  • لازم است گول زدن و تفریح کردن حداقل گاهی.
  • روتین ثبات ، چرخه و نظم مهم است. این امر به ویژه در زمان استرس بسیار مهم است. وقتی مغز مشغول جستجوی این نیست که "جوراب دوم کجاست" ، "آیا من می خواهم بدوم یا بهتر است صبحانه بخورم؟" ، "چه لباسی بپوشم" ، وقت و انرژی دارد تا سایر موارد را حل کند. چالش ها و مسائل. به علاوه ، هر یک از این مسائل جزئی ، استرس خرد است. ریز فشارهای مزمن خطرناک تر هستند و در مقایسه با حاد (قوی اما کوتاه مدت) ، بیشتر باعث ایجاد اختلالات عصبی می شوند.
  • تغییر دادن. در عین حال ، مهم است که به طور دوره ای چیزی را تغییر دهید و آن را متفاوت انجام دهید.
  • "فعالیت مراقبه". این به صنایع دستی ، نقاشی ، کنده کاری روی چوب ، مراقبت از گل و سایر فعالیتهایی که رضایت و آرامش را به ارمغان می آورد اشاره دارد. همه چیزهایی که شما برای سود مادی انجام نمی دهید ، بلکه درست مانند آن است. این می تواند چیزی "بی فایده و بی معنی" باشد - به عنوان مثال ، نقاشی در ماسه ، که بلافاصله توسط موج شسته می شود.

توصیه شده: