تقلب چیست و چرا به ما خیانت می شود

تصویری: تقلب چیست و چرا به ما خیانت می شود

تصویری: تقلب چیست و چرا به ما خیانت می شود
تصویری: اگر فکر میکنید همسرتان به شما خیانت می کند این سوال ها را از او پرسید 2024, ممکن است
تقلب چیست و چرا به ما خیانت می شود
تقلب چیست و چرا به ما خیانت می شود
Anonim

در جامعه این نظر وجود دارد که مردان در روابط بیشتر خیانت می کنند. و یک مرد دقیقاً همانطور خیانت می کند ، و یک زن برای عشق. و این اولین افسانه است. از آنجا که همه ما ، اعم از زن و مرد ، طبیعتاً چند همسری هستیم و آمارهای مدرن می گوید برعکس ، بیش از 60 درصد از زنان متاهل و 50 درصد از مردان متاهل در 5 سال اول ازدواج با یکدیگر رابطه داشته اند..

دلایل خیانت چیست؟ آنها بسیار چند وجهی هستند ، این نارضایتی احساسی یا جنسی ، انتظارات زیاد از یک شریک ، مجموعه های روانی و غیره است ، اما مهم نیست که چگونه تقلب به نظر می رسد ، همیشه درد ، ناامیدی ، کینه پشت آن وجود دارد. از این گذشته ، همه ما در حال وارد شدن به یک رابطه هستیم ، آخرین چیزی که فرض می کنیم خیانت است.

و اکنون می خواهم اصل خیانت را برای شما شرح دهم. از کجا شروع می شود. هنگامی که یک زوج ایجاد می شود ، به عنوان یک دیاد ایجاد می شود ، نوعی اتحاد دو ، که در آن جایی برای هیچ کس دیگری وجود ندارد. رابطه اولیه را به خاطر بسپارید ، ساعاتی را با هم می گذرانید ، احساس خوبی دارید ، به هیچکس احتیاج ندارید ، در این رابطه همه چیز خوب است ، تمام دنیا از عینک صورتی و تک شاخ استفاده می کنند.

علاوه بر این ، روابط زوجین در یک جهت توسعه می یابد ، و فرض کنید زن و شوهر یک فرزند دارند ، و زن و شوهر از یک دوقلو به سه گانه تبدیل می شوند ، یعنی یک سوم مشخص در این روابط ظاهر می شود و اغلب در این دوره است که بحران روابط بوجود می آید.

چرا؟ اغلب یک زن مشغول کودک ، زندگی روزمره است ، خسته می شود ، خواب کافی ندارد ، هورمون پرولاکتین ، که مسئول تغذیه با شیر مادر است ، میل جنسی را مهار می کند. مردی در این زمان محبت ، عشق می خواهد ، او به روابط دو جانبه عادت کرده است ، عادت کرده است که مورد نیاز و اهمیت باشد ، به آنچه که همیشه داشت و به طور طبیعی نیاز دارد نرسد (و من در مورد طبیعی صحبت نمی کنم در حال حاضر نیاز به رابطه جنسی ، من می گویم ، در مورد نیاز طبیعی به نیاز و دوست داشتن) ، او شروع به جستجوی جبران کسری می کند و یک سوم دوم یا بهتر بگویم دوم در رابطه ظاهر می شود ، که عملکرد جبرانی را بر عهده می گیرد. زن و شوهر.

مثال دوم ، دوباره یک زن و شوهر - یک عاشق ، عاشقانه ، یک عروسی ، یک ماه عسل ، سپس همه چیز به روش خود پیش می رود ، هر یک از شرکا به روند معمول خود باز می گردند ، به عنوان مثال ، اگر قبل از دوره عاشقانه شریک دیر کار می کرد و شغل خود را ایجاد کرد ، پس از انقضای یک دوره خاص به عادت های او باز می گردد ، به عنوان مثال ، شریک در این دوره کار نمی کند یا اینقدر غیرتمند کار نمی کند ، و اکنون شما شغلی مانند یک سوم در دیاد دارید. یکی از شرکا احساس می کند که غیر ضروری است ، دوست ندارد ، ناخواسته است ، احساس می کند که به چیز دیگری تغییر کرده است و دوباره به جبران خسارت ، احساس نیاز ، عشق و اهمیت نیاز دارد ، و اکنون سومی در زندگی او ظاهر می شود که احساسات را پر می کند. نقص در روابط زوجین

و در اینجا من فکر می کنم برای شما روشن می شود که سومی همیشه به عنوان ایجاد یک زوج ظاهر می شود ، او با رضایت ضمنی هر دو شریک می آید و یک عملکرد جایگزین جبرانی برای این زوج انجام می دهد. جالب ترین چیز این است که اگر یک زن و شوهر از هم جدا شوند ، تقریباً در همه موارد ، روابط با عاشقان نیز از بین می رود.

بنابراین ، بسیاری رابطه خود را قبل از خیانت ایده آل می دانند و سپس از شریکی که تمام این معبد را نابود کرده است عصبانی می شوند ، اما در خیانت ، مهم نیست که چگونه دوست داریم ، هر دو طرف شریک جرم هستند ، این نشان دهنده درگیری عمیق در رابطه است از زوجین ، جایی که این جفت خراب می شود ، و یک خائن یا خائن خاص نیست ، و این خائن / خائن نیست که باید تعمیر شود ، بلکه یک زن و شوهر است ، اگر البته تمایل و قدرت برای این کار وجود دارد.

و در اینجا ما به راحتی به این سوال نزدیک شدیم که با خیانت چه کنیم ، آیا خائن را ببخشیم ، چگونه می توان با او بیشتر زندگی کرد ، آیا حتی ممکن است؟

و در اینجا پاسخ چندین تنوع دارد. اول ، آیا می فهمید که چرا خیانت رخ داده است؟ اصل مشکل چیست؟ آیا متوجه شده اید که به طریقی مانند شریک خود درگیر تقلب هستید. اگر چنین افکاری برای شما مجاز نیست ، به احتمال زیاد هیچ نتیجه ای از آن بر نمی آید.

ثانیاً ، اگر آمادگی ادامه زندگی با خیانتکار را دارید ، اما داستان او را تا آخر عمر به یاد خواهید آورد ، هر بار به او می گویید که نمی توان به او اعتماد کرد ، که اگر او را ترک کنید بهتر است - بهتر است همین حالا بروید ، زیرا در چنین رابطه ای شما را شکنجه و شریک خواهید کرد. و گاهی اوقات بیرون انداختن چمدان بدون دسته مفیدتر است ، هرچه بیشتر بقیه عمر خود را بکشد. در این لحظه دشوار ، توصیه می کنم با یک متخصص تماس بگیرید تا او درد و رنج شما را از دست بدهد و از دست بدهد ، با شما زندگی کند و به شما این قدرت را بدهد که بیشتر وارد دنیای روابط جدید شوید.

اگر هنوز آماده تلاش برای ماندن هستید ، پس کارهای جدی در پیش دارید. از آنجا که این یک کار واحد نخواهد بود ، بلکه یک کار جفت است

یک زن و شوهر می توانند از خیانت فقط در یک زن و شوهر جان سالم به در ببرند و تنها پس از بحث و درک دلایل خیانت ، پس از انجام اشتباهات در رابطه که منجر به این کار شد ، تمایل به همکاری در رابطه می تواند این زوج را نجات دهد.

زن و شوهر باید درک کنند که کار بر روی اشتباهات بسیار دردناک خواهد بود ، این زن و شوهر باید در مورد تمام لحظاتی که آنها را مجبور به رفتن به کنار کرده است بحث کنند و این لحظات ناخوشایند خواهد بود.

من توصیه می کنم این دوره را با یک روان درمانگر خانوادگی پشت سر بگذارید ، زیرا دلایل تقلب همیشه در سطح شناور نیست و هنگام مواجهه با تقلب به احتمال زیاد با انواع مختلفی از موارد همراه - شرمندگی روبرو خواهید شد (شما خجالت می کشم که به شما خیانت کرده و به همین دلیل ، ظاهراً به اندازه کافی خوب نیستید) ، احساس گناه (که اگر من به اندازه کافی مراقبت نمی کردم ، مطمئناً این برای شما اتفاق نمی افتاد) ، احساس بی فایده بودن ، ترس از خیانت بی اعتمادی به شریک شما دوباره اتفاق می افتد - و این همان چیزی است که مطمئناً بهتر است با یک متخصص کار کنید.

پس از بررسی دلایل خیانت ، زن و شوهر باید یاد بگیرند که خواسته های یکدیگر را بشنوند ، کلید یک رابطه جدید را که در مرحله قبلی خراب شده است بیابند و صحبت کنند ، در مورد خواسته های هر یک از شرکا ، آنچه برای همه افراد در هر منطقه مهم است صحبت کنند. رابطه ، چه چیزی را دوست دارم ، چه چیزی را دوست ندارم آنچه را که می خواهم تغییر دهم ، چه چیزی را دوست دارم امتحان کنم و البته یاد بگیرم دوباره به شریک خود اعتماد کنم ، بدون اعتماد این قایق بیشتر حرکت نمی کند.

توصیه شده: