2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اخیراً آمار را محاسبه کردم: تقریباً هر دوستم از دوستانم حداقل یکبار در زندگی حرفه خود را تغییر داد. خوب ، یا رویای تغییر آن را داشتید. علاوه بر این ، امروزه اقتصاددانان برجسته می گویند که جهان در آستانه چهارمین انقلاب علمی و فناوری قرار دارد. و اگر سالها پیش صنعتگران کوچک با کارخانه های بزرگ جایگزین می شدند ، اکنون بخشی از کارگران روشنفکر با هوش مصنوعی جایگزین می شوند.
بیشتر و بیشتر بزرگسالان به عنوان مشاور شغلی به من مراجعه می کنند. تقریباً هر یک از آنها خود را در این بحران شغلی تنها و اشتباه می دانند. که عجیب نیست - به هر حال ، در اتحاد جماهیر شوروی مرسوم بود که حرفه "درست" را یکبار برای همیشه انتخاب کنید ، دولت پول زیادی را برای آموزش یک متخصص سرمایه گذاری کرد ، و سپس او را برای اجرای برنامه های پنج ساله برای زندگی
امروزه جهان بسیار تغییر کرده است - و تحولات مختص نوجوانان نیست. و من می خواهم مفهوم مراحل به اصطلاح دوره گذار در یک حرفه را با شما به اشتراک بگذارم. در پایان قرن بیستم ، آدامز ، هیز و هاپسون در ادبیات خارجی درباره او نوشتند. اما به دلایلی ، در ترجمه ما ، من او را در جایی ملاقات نکرده ام. این مفهوم تا حدودی شبیه مراحل تجربه از دست دادن است ، اما هنوز بحران شغلی را بهتر توصیف می کند.
بنابراین، در طول بحران شغلی ما:
1. منکر می شویم … طوری زندگی کن که به آن عادت داری برای کار به دفتر بروید ، با وجدان در آنجا از 9 تا 18 به عنوان حسابدار کار کنید ، جمعه ها در کافه با دوستان خود آبجو بخورید ، آخر هفته ها را با خانواده خود بگذرانید. و ناگهان صبح ها احساس مریضی می کنید. و فقط در روزهای هفته. شما به پزشک می روید ، معاینه می شوید و … دکتر چیزی پیدا نمی کند. شما همچنان بیشتر احساس بیماری می کنید تا اینکه در نهایت به مرحله دوم می روید
در مورد آن چه باید کرد؟ نسبت به خود حساس باشید. یاد بگیرید که به بدن خود گوش دهید. و نیازهای خود را درک کنید. اگر نسبت به خود بی حس هستید ، این دوره می تواند برای مدت بسیار طولانی به طول انجامد. برخی از مشتریان 10-15 سال در آن زندگی کرده اند.
2. واکنش نشان دادن … پس از مدتی ، شروع به تشابه بین حسابداری و حالت تهوع می کنید. و ناگهان به یاد می آورید که همیشه رویای طراحی را داشتید. احساسات شما را در این مرحله پر می کند. و آنها می توانند کاملاً متفاوت باشند. این می تواند لذت بخش باشد که بالاخره راه خود را پیدا کرده اید. شاید عصبانی شدن از همان معلمی که نقاشی های شما را متوسط خوانده است. یا شاید حتی غم و اندوه - از این واقعیت که شما زمان زیادی را هدر داده اید.
در مورد آن چه باید کرد؟ اقامت داشتن. با دیگران به اشتراک بگذارید کنار آمدن با احساسات در غیر این صورت مشکل است.
3. احساس ناامنی … در این مرحله ، شک و تردید شروع به خوردن شما می کند. و همچنین عصبانیت ، اندوه ، اشتیاق و ناامیدی. آیا قادر به آموزش مجدد خواهم بود؟ اگر نتوانم این کار را بکنم چطور؟ اگر من آنقدر استعداد یک طراح را ندارم؟ به طور عینی ، این ناخوشایندترین مرحله است. بحرانی ترین در بحران شغلی. اما بعد از آن بسیار ساده تر می شود.
در مورد آن چه باید کرد؟ درخواست پشتیبانی کنید. برای خود عزیزانی تهیه کنید که بتوانند از شما مراقبت کنند و از شما حمایت کنند. در آزمون ارزیابی توانایی شرکت کنید ، با یک معلم طراحی مشورت کنید. سعی کنید آنچه را که در حال حاضر برای پیش رفتن دارید ، به کار بگیرید. از منابع پشتیبانی شخصی خود استفاده کنید.
4- واقعیت را بپذیرید … فهمیده می شود که گذشته را نمی توان برگرداند. خواسته های شما تغییر کرده است. دنیای شما دیگر یکسان نخواهد بود ، مهم نیست که این عبارت چقدر رقت انگیز به نظر برسد. این مرحله تعیین کننده است. اگر بتوانید نگاه خود را به آینده معطوف کنید ، این امر بسیار ساده تر است. شما تغییر را انتخاب می کنید. در غیر این صورت ، خطر بازگشت به ناامنی و تلاش برای زندگی در گذشته ای وجود دارد که دیگر مربوط نیست.
در مورد آن چه باید کرد؟ سعی کنید با این واقعیت کنار بیایید که تغییری ایجاد شده است. جوانب مثبت و منفی را بسنجید . سعی کنید نور انتهای تونل را ببینید. و به طور فعال شروع به علاقه مندی به حرفه مورد نظر کنید.
5. آزمایش … شما به طور فعال به دنبال گزینه هایی برای اجرای برنامه های خود می گردید.شما به دنبال دوره هایی هستید ، برنامه ای حیله گرانه تهیه می کنید ، به عنوان پاره وقت حسابدار می روید ، شب ها فتوشاپ مطالعه می کنید. در اینجا قدرت و میل به عمل ظاهر می شود ، اما پس از یک سری تلاش های ناموفق دوباره خطر افتادن به عدم قطعیت وجود دارد.
در مورد آن چه باید کرد؟ گزینه های احتمالی را جستجو کنید. نقطه ای را که می توانید تسلیم شوید ، خودتان تعیین کنید. طوفان فکری (به صورت جداگانه و گروهی). توسعه شبکه. و باز هم ، درخواست و پشتیبانی کنید.
6. به دنبال معناست … دوره ها را به پایان رساندید و در یک آژانس خلاق کارآموزی گرفتید. در روند این سفر دشوار یک ساله ، شما کار فوق العاده ای انجام داده اید. باقی می ماند که به آن معنا دهیم و نتیجه گیری کنیم. به عنوان مثال ، دوستان شما برخلاف والدین شما از شما حمایت می کردند. و شما توانستید نحوه کشیدن انیمیشن را فقط در شش ماه بیاموزید - معلوم می شود که شما آنقدر متوسط نیستید که در ابتدا تصور می کردید.
در مورد آن چه باید کرد؟ مسیر پیموده شده را از نزدیک ببینید. مهم است که زمان کافی را برای جستجوی معنا اختصاص دهید ، در غیر این صورت چنین تجربه بزرگ و مهمی از زندگی در بحران را از دست خواهید داد. و او همچنان برای شما مفید خواهد بود. به عنوان مثال ، در بحران بعدی.
7. ما ادغام می کنیم … بر اساس استعداد طراحی خود ، ممکن است تصمیم بگیرید که در جهت طراحی به سمت انیمیشن بروید. و بر اساس حمایت دریافتی ، بیشتر از دوستان به دوستان خود اعتماد کنید. در این مرحله ، تجربه به دست آمده در زندگی را پیاده کرده و آن را تصحیح می کنید.
در مورد آن چه باید کرد؟ فقط کیفیت زندگی خود را ارتقا دهید و بیشتر رشد کنید. لذت بخش ترین مرحله برای من:)
ای کاش هیچ وقت از زندگی خود ناراحت نباشید. و تغییرات شاد ؛)
توصیه شده:
تغییر حرفه شما پس از 35 سال امکان پذیر نیست ، اما ضروری است
همه این س questionsالات تقریباً برای هر شخصی که مدت طولانی در یک مکان کار می کند و از مرز بزرگسالی عبور کرده است مربوط می شود. او غالباً تا زمان بازنشستگی از آنها می خواهد. اما بیهوده! از این گذشته ، هنوز زمان برای تغییر زندگی شما وجود دارد:
مراحل غم و اندوه و چکار با آنها
هر فرد در زندگی خود حداقل یک بار با اندوه شخصی روبرو شد. این می تواند از دست دادن شغل ، اخراج از یک موسسه آموزشی باشد و وحشتناک ترین و دشوارترین چیز از دست دادن یکی از عزیزان است. شدت تجربیات می تواند متفاوت باشد ، همیشه به درک واقعی رویداد بستگی ندارد ، بیشتر اوقات یک تجربه کاملاً احساسی است.
چون مامان هرگز من را دوست نداشت: سه مرحله برای تغییر
نبرد بورودینو. ارتش فرانسه. - چرا توپ ها شلیک نمی کنند؟ - باروت تمام شده است جناب ژنرال! نبرد بورودینو. ارتش روسیه - چرا توپ ها شلیک نمی کنند؟ - آقای ژنرال! بیایید با این واقعیت شروع کنیم که مادرم هرگز مرا دوست نداشت … حکایت تاریخی آنها می گویند بیشتر مشکلات ما از دوران کودکی ناشی می شود.
چگونه بدون توهین نزاع کنیم. آموزش مرحله به مرحله
چگونه بدون توهین نزاع کنیم. آموزش مرحله به مرحله. شما باید بتوانید درست دعوا کنید. بسیاری از مردم از مشاجره صرفاً به دلیل ترس از عوارض در رابطه ، از از دست دادن رابطه می ترسند ، می ترسند سرانجام توهین کنند و بعداً احساس گناه کنند. تجربه چنین احساسات منفی بسیار دردناک است.
فرسودگی حرفه ای یک مادر حرفه ای
یورچیک را برای آموزش پرتاب کنید ، سپس لنکا را به داخل باغ دنبال کنید. در راه - به بازار کشاورزان ، جایی که مادربزرگم پنیر خانگی می فروشد. البته گران است ، اما کجا باید بروید - همان کودکان را با این جانشین "Pyaterochka" مسموم نکنید.