چگونه به پرخاشگری باز و فعال پاسخ دهیم؟ توصیه های مستقیم

تصویری: چگونه به پرخاشگری باز و فعال پاسخ دهیم؟ توصیه های مستقیم

تصویری: چگونه به پرخاشگری باز و فعال پاسخ دهیم؟ توصیه های مستقیم
تصویری: دکتر هلاکویی - چگونه با فرزندانمان رفتار کنیم تا از مشکلاتشان آگاه شویم 2024, ممکن است
چگونه به پرخاشگری باز و فعال پاسخ دهیم؟ توصیه های مستقیم
چگونه به پرخاشگری باز و فعال پاسخ دهیم؟ توصیه های مستقیم
Anonim

مهم این است که بتوانید از خود دفاع کنید ، سپس می توانید با اطمینان زندگی کنید و خود را با اطمینان بیان کنید. در زیر 4 موقعیت وجود دارد ، بیایید دریابیم که چگونه در هر یک از آنها عمل کنیم.

1. شما با تجاوز یک فرد کاملاً غریبه روبرو می شوید. وضعیت کاملاً واضح است و کار با آن آسان است. متجاوز می تواند فردی باشد که در خیابان ، در یک مغازه عبور می کند. شاید یک غریبه به ویترین مغازه برخورد کند ، تجاوز به شما یا افراد دیگر را نشان دهد. از بیرون می بینید که رفتار انسان به طور بالقوه خطرناک و تهاجمی است - چه باید کرد؟ تا آنجا که ممکن است دور شوید ، اما فرار نکنید! هوشیاری شما فریاد می زند که باید فرار کنید ، در اسرع وقت قلمرو خطرناک را ترک کنید ، اما در ظاهر شما باید اعتماد به نفس خود را حفظ کنید ، و عزت خود را حمل کنید. چرا این موضوع اینقدر مهم است؟ در حالت نامناسب ، مردم مانند حیوانات واکنش نشان می دهند. به عنوان مثال ، سگی به طرف شما می دود و پارس می کند. در این شرایط ، مهم است که متوقف شوید و جایی نباشید - بدوید و سگ به دنبال شما می شتابد. نه - متوقف شوید و به حیوان اطلاع دهید که نمی ترسید. می توانید سعی کنید با سگ با لحنی ملایم صحبت کنید تا بشنود که شما خطرناک نیستید ، اما بهتر است در خیابان یا فروشگاه با یک غریبه صحبت نکنید ، به چشمان او نگاه نکنید ، او را تحریک کنید تا به شما نزدیک شود. در ذهن خود تصور کنید که آنجا نیستید و به آرامی از آنجا دور شوید.

واقعیت دیگر زندگی - اگر می فهمید که برای مدت طولانی دیر خواهید شد ، با یکی از اقوام یا دوستان خود تماس بگیرید تا شما را ببرد.

بگذارید یک مثال شخصی برای شما بیاورم. یک بار که من خیلی دیر از محل کار برگشتم ، در آن زمان در یک منطقه نسبتاً محروم از شهر زندگی می کردم. از اتوبوس پیاده شدم و مردی در تاریکی در مسیر بین خانه ها ایستاد و به من نگاه کرد ، سپس به دنبال من آمد. من ترسیده بودم - نمی توانستم به طور قطع بدانم که او مرا دنبال می کند ، شاید به نظرم آمد ، اما وضعیت عجیب بود ، علاوه بر این ، مرد به وضوح با من تماس گرفت. با توجه به اینکه او به سرعت در خانه می چرخید ، 90٪ مطمئن بودم که آن مرد دنبالم می آید. در واقع ، من مجبور شدم از 2 خانه دیگر عبور کنم ، اما اگر شخصی شما را تعقیب کند ، ورود به درب ورودی بسیار ترسناک است. یک زن و سه پسر (یک دختر و دو پسر) به سمت آنها رفتند و من برای کمک به آنها مراجعه کردم ("متأسفانه بچه ها ، من فکر می کنم تحت تعقیب هستم ، شاید به نظرم برسد ، اما من واقعاً می ترسم. آیا می توانید لطفاً من را به درب ورودی هدایت کنید؟ "-" چه کسی تعقیب می کند ، کجاست؟ "). وقتی به تعقیب کننده خود اشاره کردم ، او فقط از آنجا می گذشت و بچه ها پیشنهاد دادند که مرا به خانه ببرند ، من در کنار آنها احساس امنیت کردم.

2. یک غریبه در وضعیت کافی (اگر شخص شما کمابیش با شما آشنا است ، اما نه یک بستگان). به عنوان مثال ، همسایه به ناخن های شما می گوید: "ناخن های سیاه شما چیست؟ چه مدی در حال حاضر سیاه شده است؟ "، یا صاحبخانه شروع به فریاد زدن برای چیزی می کند. اگر شما حتی مقصر نیستید ، این حق را دارید که بگویید با چنین لحنی با شما ارتباط برقرار نکنید - شما یک فرد بالغ هستید و حق داشتن لحنی محترمانه را دارید. و در اینجا مهم است که شما نیز چنین حقی دارید! هیچ اعتقادی در درون شما وجود نخواهد داشت که شما شایسته احترام هستید ، در پاسخ نوعی مخالفت خواهید شنید ("آنطور که من می خواهم ، بنابراین من صحبت می کنم!"). درک کنید که شما حق دارید در هر صورت ارتباط با شخصی را متوقف کنید ، حتی اگر صاحب آپارتمان باشد و به او وابسته باشید ("تا زمانی که لحن خود را تغییر ندهید ، من با شما صحبت نمی کنم"). شما به هم وابسته هستید - و به چیزی از او و چیزی از شما نیاز دارید. در موقعیتی با همسایه ، حتی می توانید گفتگو را قطع کنید: "ناخن های من به شما مربوط نیست!".

اکنون وضعیت را در نظر بگیرید اگر تجاوز از یک حلقه اجتماعی نسبتاً نزدیک ناشی می شود ، اما شما هنوز به هم وابسته نیستید.به عنوان مثال ، دوستان شما ، برخی از اقوام دور ، همکاران ، همکلاسی ها شروع به توهین یا انتقاد یا تهدید شما می کنند. شما این حق را دارید که جلوی آنها را در متن ساده بگیرید: «لطفاً با آن لحن با من صحبت نکنید. شما حق این را ندارید ، این گفتگو برای من ناخوشایند است! " در صورت عدم واکنش ، 2-3 بار امتحان کنید. اولین باری که ممکن است فردی متوجه حرف شما به طور جدی نشود. و مطمئن باشید که به خودتان این حق را می دهید که با او محترمانه صحبت کنید. اگر حتی 2-3 تلاش هیچ واکنشی نشان نداد - هشدار دهید ("اگر به این ترتیب با من ارتباط برقرار کنید ، من مکالمه خود را متوقف می کنم!"). و دوباره - سعی کنید آن را چندین بار تکرار کنید ، اما حتماً به احساسات خود نگاه کنید (چقدر دردناک و ناخوشایند هستید). اگر درد و ناراحتی آنقدر شدید است که حتی نمی توانید چنین متنی را یکبار بگویید ، یا آن را گفتید ، اما بلافاصله پشیمان شدید ، ارتباط را قطع کنید. بهتر است گفتگو را با چنین افرادی به پایان برسانید تا اینکه آن را تحمل کنید زیرا نمی توانید در مقابل چیزی بگویید. اگر تحمل کنید خود را بدتر خواهید کرد. مهم نیست که کیست (دوست ، همسر نزدیک ، شریک ، همراه ، والدین) ، هیچ کس حق ندارد بدون احترام با شما صحبت کند. در واقع ، فرد عصبانیت خود را نسبت به شما نشان می دهد و شما احساس درد می کنید. پرخاشگری ربطی به احترام ندارد. اگر در یک رابطه به شما احترام نمی گذارند ، شما به عنوان یک شخص به سادگی آنجا نیستید - و چرا ، پس چرا به چنین فردی در کنار خود نیاز دارید؟

مهم است - اگر نمی دانید شخص در چه وضعیتی است (کافی / ناکافی ، در حالت مسمومیت با الکل یا مواد مخدر ، شاید او روان پریشی داشته باشد) ، همیشه فرض کنید که او ناکافی است و از نقطه شماره 1 استفاده کنید. اگر در اصل ، شخصی کافی است ، اما برای شما غریبه است (شما با او ناآشنا هستید) - نقطه شماره 1.

3. شخصی برای شما درد جسمی (یا ایجاد می کند) ، باعث آسیب هایی شده است (ضربه ، لمس ، آزار ، فشار). شما این حق را دارید که چنین رفتاری با شما نداشته باشد. اولین و مهمترین چیزی را که همیشه باید در اعماق روح خود به یاد داشته باشید به خاطر بسپارید - تنها خشونت گر مقصر خشونت است. همه ما موجوداتی متفکر هستیم (ما در مورد کودکان کوچک صحبت نمی کنیم ، در حالی که آنها هنوز نمی دانند چگونه پرخاشگری خود را کنترل کنند). بزرگسالان باید آنچه را که انجام می دهند بفهمند ، بنابراین نباید مشکل را در خود جستجو کنید - سعی کنید یا رابطه را تا آنجا که ممکن است قطع کنید ، یا از اقوام ، دوستان ، در بدنهای خاص ، از دولت کمک بخواهید. بله ، گرفتن کمک از دولت دشوار است ، اما ارزش تلاش را دارد.

اگر در حال تلاش برای اصلاح وضعیت فعلی هستید ، بدن شما آن را به عنوان یک سیگنال ("من از خودم مراقبت می کنم ، من از این نگرانی از طرف دولت ، بستگان ، دوستان حق دارم") می خواند ، و این اعتماد به نفس شما را تقویت می کند ، حتی اگر در نهایت هیچ اتفاقی نیفتد … نکته اصلی این است که سکوت نکنید ، فقط نگران همه چیز نباشید ، در مورد آن فریاد بزنید ، در شبکه های اجتماعی بنویسید ، به هر آشنایی بگویید (کمک می تواند به موقع از غیر منتظره ترین مکان ها انجام شود - این اتفاق می افتد ، باور کنید!).

4. تجاوز از سوی عزیزان. تجاوز فیزیکی اغلب در دوران کودکی ، تا سن 18-20 سالگی ، تا زمانی که فرد بالغ می شود ، رخ می دهد. هنگامی که یک کودک بالغ می شود ، ضرب و شتم او بسیار دشوار است ، بنابراین ، خشونت روانی اغلب ادامه می یابد. به عنوان یک قاعده ، هر دو خشونت جسمی و روانی با هم هماهنگ می شوند - یکی وجود دارد ، به این معنی که دیگری وجود دارد. سوءاستفاده روانی می تواند شبیه محکومیت ، انتقاد ، اظهارات بی احترامی به سمت شما و غیره باشد. گاهی اوقات می توان از پرخاشگری منفعل استفاده کرد.

چه باید کرد؟ وظیفه شما در این مورد این است که در موقعیت بزرگسالان بمانید ، در معرض آسیب قرار نگیرید ، و هنگامی که تجربه آسیب زا را پشت سر گذاشته اید ، به دوران کودکی باز نگردید. شما کودک کوچکی نیستید و دیگر به والدین و نظر او وابسته نیستید. شما باید مطمئن باشید که کاری را که می خواهید انجام می دهید ، و اگر چیزی را نمی خواهید ، این درست و طبیعی است. به طور کلی ، شما باید اطمینان داشته باشید که با وجود نظرات دیگران ، حتی اقوام ، یک فرد معمولی هستید. شنیدن نظر ناخوشایند از طرف خانواده همیشه دردناک است ، اما شما باید در کنار خود باشید.شما باید بیش از دیگران به خودتان ایمان داشته باشید. وقتی حرف دیگران را می شنوید و باور می کنید ، بیشتر از خود حمایت می کنید.

ماندن در کنار شما نیز نوعی محافظت از خود و در این مورد ، سخت ترین کار است. اگر می توانید بفهمید چگونه در موقعیت بزرگسالان بمانید ، هیچ چیز برای شما ترسناک نخواهد بود - می توانید مرز مشخصی بگذارید و متن مناسب برای اقوام را انتخاب کنید. به عنوان یک الگو ، می توانید از موارد زیر استفاده کنید:

- مامان ، این به شما ربطی نداره!

- مامان ، با اینکه فکر می کنی من الان غیر عادی هستم ، اما نظر من این است که من عادی هستم!

- مامان ، من درک می کنم که ممکن است اشتباه کنم ، اما می خواهم تجربه خودم را بدست آورم!

- مامان ، من نظر شما راجع به شخصیتی که دارم علاقه ندارم! و آیا درست است که من می خواهم!

اگر نمی توانید خط را تعیین کنید و همچنان در حال اهانت / لحن بی احترامی هستید ، ارتباط خود را با اقوام خود به طور کامل قطع کنید. وقتی این کار را انجام می دهید ، قوی تر و با اعتماد به نفس بیشتری در درون خود پیدا می کنید ، سپس می توانید ارتباط خود را ادامه دهید. ممکن است دوره هایی در زندگی وجود داشته باشد که نیاز به دور شدن و قوی شدن داشته باشید - این طبیعی است! این اطمینان که می توانید از خود محافظت کنید ، برای اینکه بدون ترس و لذت زندگی کنید ، قطعاً نیاز به کار دارد.

توصیه شده: