مرا رایگان درمان کن

فهرست مطالب:

تصویری: مرا رایگان درمان کن

تصویری: مرا رایگان درمان کن
تصویری: روش بزرگ کردن آلت تناسلی کشف شد 2024, ممکن است
مرا رایگان درمان کن
مرا رایگان درمان کن
Anonim

مرا رایگان درمان کن

پول یک معیار احمقانه برای موفقیت انسان است

اما افسوس که این تنها معیار جهانی است ،

که ما داریم

چارلز اشتاین متز

در طول چندین سال تمرین درمانی خود ، او تعدادی از الگوهای جالب را در رابطه با قیمت درمان کشف کرد.

برای مثال:

هرچه قیمت درمان بالاتر باشد ،

  1. نتایج درمانی م effectiveثرتری برای مراجعه کننده به همراه دارد
  2. انرژی کمتری توسط درمانگر هدر می رود.

ناکارآمدترین ، پیچیده ترین و مصرف کننده ترین مشتریان ، مشتریان "رایگان" هستند.

من به این موضوع فکر کردم و این پدیده را برای خود به شرح زیر توضیح دادم. نتایج درمان به طور مستقیم به تمایل مراجعه کننده به "سرمایه گذاری" در درمان بستگی دارد - با پول شخصی ، تلاش I ، زمان.

و پول در اینجا یکی از معیارهای توانایی افراد در تلاش شخصی و در نتیجه رشد شخصی است.

مشتریان "رایگان" انتظار ثابتی از جهان دارند: جهان به من مدیون است. این یک نگرش با ایمان افسانه ای کودکانه به جادو ، ایمان به والدین همه کاره ، در دنیایی مهربان و منصفانه است که در آن باید منتظر بود و باور کرد و "آنها خودشان خواهند آمد و همه چیز را خودشان خواهند داد". چنین موقعیتی در اصل کودکانه است و منجر به انتقال مسئولیت در قبال زندگی دیگران به دیگران ، از جمله درمانگر می شود.

با عدم تمایل جهان برای "انجام کاری برای او" ، چنین فردی شروع به رفتار مانند یک کودک کوچک می کند - عصبانی ، هیستریک ، ناله ، مطالبه ، دستکاری ، نقض مرزها … نقص کودک در روابط بزرگسالان - چسبیدن به دیگران و مکیدن انرژی آنها

در پشت مشکلاتی که برای خود مراجعه کننده ، که با آنها به درمان مراجعه می کند ، قابل مشاهده است ، یک مشکل اساسی و ناخودآگاه وجود دارد - مشکل کودکی روانی و ناتوانی در مسئولیت پذیری زندگی او. و بدون حل این مشکل اساسی - بدون "بزرگ شدن" مشتری - غیرممکن است مشکلات علامتی قابل مشاهده وی ، دلخواه از این مشکل اصلی برای وی حل شود.

تعجب آور نیست که برخورد با این نوع مشتریان بسیار چالش برانگیز است. در اینجا ما اساساً با یک درمانگر برای درمان برف سروکار داریم. ایجاد رابطه درمانی با او تقریباً غیرممکن است. اگر نمی توان او را در اولین جلسات به دلیل درک امکان مشارکت شخصی وی در مشکلات واقعی موجود "قلاب" کرد ، درمانگر ناامید می شود ، حتی در موقعیت زندگی کودکانه خود نیز محکم تر است: جهان بی انصاف است به من!

حتی در جوانی ، تحت تأثیر شیوه های شرقی ، خواندم که جورج گورجیف تنها افرادی را که به استقلال مالی دست یافته بودند ، به عنوان شاگرد خود در نظر گرفت. سپس من از موقعیت او شگفت زده شدم و حتی تا حدی عصبانی شدم. حالا من او را درک می کنم. فردی که نتوانسته از نظر حلالیت مالی به چیزی برسد ، از نظر رشد معنوی نیز به همان اندازه ناتوان است.

توصیه شده: