2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
چهره خدایان.
فقط به خودت نگاه کن! حالا در آینه چه چیزی را خواهید دید و در عکس بیست یا سی سال پیش خود را در چه چیزی خواهید دید. چهره خدا ، که اکنون در وجود خود فراموش شده اید ، به شما نگاه می کند ، زیرا ما تمایل داریم ، حتی به خودمان نگاه کنیم ، چیزی را ببینیم که نیست. وقتی جوان هستید ، همه چیز در همان زمان بسیار پر پرواز و سنگین به نظر می رسد ، و سپس ، وقتی از بیرون به خودتان نگاه می کنید ، با سن بالا ، همه چیز کاملاً متفاوت است. احساس می کنید به گذشته خود نگاه می کنید. به نظر می رسد ما از او جدا شده ایم ، این احساس وجود دارد که همه اینها با شما نبوده است ، چنین شکل عجیب و غریبی از پذیرش این غیر واقعی در خود حتی برای خود ، حتی تشخیص صداقت شما ، هنوز وجود این را احساس می کنید چیزی غیرعادی در چهره او در یک عکس قدیمی خیره شده است. ما در واقع خدا برای خود هستیم ، و چگونه می توانیم این را در حال حاضر نبینیم ، اما فقط به عقب نگاه کنیم. شاید این یک دفاع بومی در برابر غرور باشد ، شاید این یک مکانیسم طبیعی باشد که به ما این شادی را می دهد که بتوانیم خودمان را بشناسیم ، وقتی می توانید به خودتان نگاه کنید و در مورد مسیر زندگی خود و اینکه در آن زمان چه کسی بودید و چگونه بودید فکر کنید. اکنون هستند … ظاهراً این شادی احساس زمان و انسانیت است ، زیرا خدایان برای همیشه زندگی می کنند. ما در گذشته با مهربانی به خود می نگریم ، گویی امروز من نبودم ، چگونه می توانیم این مقام الهی را کنار بگذاریم ، نتوانستیم این احساس را به خود اختصاص دهیم ، در فضا و زمان به شما پاره می شویم ، در حال حاضر به عکس نگاه می کنم ، یک حس نافذ ارتباط به شما می گوید که شخص در عکس شما هستید ، این شما بودید که می توانستید و قطعا اینطور بودید ، این شما هستید اکنون ، با ظاهری متفاوت ، با افکار متفاوت ، اما هنوز هم شما هستید ، همان شما که حتی در تصویر او نمی توان تصور کرد که در آینده شما به یکدیگر نگاه می کنید و خود را در یکدیگر نمی شناسید. آیا این یک معجزه نیست؟!
در این لحظه از تفکر گذشته در آینده ، می توانید دانه های زندگی را که همیشه در الک الک کرده اید ، که زمان مانند ماسه در آن جریان می یابد ، به عنوان ارزش بودن ، بیشترین توجه را به خود جلب کرده اید ، مهمترین آنها ، و در اینجا ، با دیدن این عکس ، همه این ذرات ریز زندگی را می بینید که مانند گرد و غبار آن زمان پراکنده شده بودند ، اما اکنون بسیار با ارزش و قابل توجه هستند. این ارتباط بین گذشته و آینده چیزی نامرئی و نامشهود به گذشته و آینده می بخشد و همین حس تداوم را ایجاد می کند.
تمام زندگی ما مانند یک صف در غرفه سیگار است که در دو انتهای یک تاب قرار دارد ، و در حالی که پهلو شما بالا می رود و وزن شما کاهش می یابد ، در اوج شما باید قدرت لازم را برای فریاد زدن سفارش ، خواسته خود داشته باشید.. مانیفست شما ، زیرا هنگامی که زیر بار زندگی سنگینی می کنید ، تحت فشار سالهای گذشته قرار می گیرید ، با دیدن نسل جوان سبک در انتهای دیگر ، می توانید بدون هیچ چیزی رها شوید.
شاید به این فکر کنید که در گذشته به خودتان نگاه می کنید و می بینید که از چه ذرات کوچکی ساخته شده اید ، ببینید که چگونه سال به سال زمان حال شده اید ، شاید بتوانید در این چرخش زندگی بمانید و از فراز و نشیب لذت ببرید..
پیش خودم.
فقط به خودت نگاه کن!
توصیه شده:
در مورد جدایی زنان از چهره های والدین
در واقع جدایی زن به اندازه جدایی نر از مادر ، پیش شرط یک ازدواج خوشبخت نیست ، اما البته شرط مطلوبی است. پیش نیازهای ازدواج موفق عبارتند از: مردی از مادرش جدا شد. به هر حال ، دستکاری و کنترل چنین مردی دشوار است و چنین مردی خود این کار را نخواهد کرد.
خدایان ، خدایان سقوط کرده ، مردم
خدایان ، خدایان سقوط کرده ، مردم در دوران کودکی ، والدین برای ما مانند خدا هستند. بدون اغراق. چرا می پرسی؟ به عنوان خدایان ، چون دوست دارند ، عصبانی می شوند ، ما را تنبیه می کنند ، به ما ترحم می کنند ، به ما غذا می دهند ، فراموش می کنند که به ما غذا بدهند.
چهره مادر موفقیت مالی دارد
موفقیت زن و مالی فقط یک موضوع پیچیده نیست ، بلکه موضوعی چند وجهی است. هنگام کار با مشتریان در موضوع رفاه مادی ، باید ریشه در رابطه با مادر را جستجو کرد ، مسائل مربوط به اعتماد ، ایمنی ، عزت نفس و توانایی دریافت مزایا و زنده ماندن را مطرح کرد.
خدایان تعلل
خدایان تعلل امروز یک روز خوب داشتم - آخرین روز تعطیل قبل از سال تحصیلی ، گروه های هفتگی ، دانشجویان فارغ التحصیل - مشتریان. و برنامه های این روز بزرگ بود. انگیزه مانند یک شاخ پیشگام خالص به صدا در آمد ، انرژی با آچار به صدا در آمد و ضربات پیروزمندانه ای در مقابل چشمانم کشیده شد ، قابل قیاس با پیاده روی آرمسترانگ بر روی ماه … من 75 درصد برنامه ریزی شده را انجام دادم - و ناگهان … و ناگهان این نور زیبا ، مانند پروانه های بی بدن در کنار فانوس ، افکار … آنها به طرز فریبنده ای در ج
خدایان کودکی: "مادر ، مرا لمس کن"
در آزمایش هارلو ، به میمون های کوچک بین دو "مادر" مختلف حق انتخاب داده شد. یکی از مادران از پارچه های ساخته شده و نرم بود ، اما غذا نمی داد. دیگری از سیم ساخته شده بود ، اما غذا را از بطری نوزاد متصل به آن تهیه می کرد. این دانشمند میمونهای کوچکی را چند ساعت پس از تولد مادرانشان گرفت و به آنها داد تا توسط این مادران جانشین بزرگ شوند.