تنبیه

تصویری: تنبیه

تصویری: تنبیه
تصویری: स्कूल टीचर छात्र सजा School Teacher Student Punishment Must Watch New Comedy Video Hindi Kahaniya 2024, آوریل
تنبیه
تنبیه
Anonim

تنبیه

بدن منتظر نمی ماند ، آماده است که شما را همانطور که هستید بپذیرد ، اما شما آماده هستید تا آنچه را که هستید انجام دهید. یک دستمال سخت در حال آماده شدن در حمام ، ناخن های کوتاه ، پوست کنده شده ، سوراخ کردن ، خالکوبی ، بریدگی ، پرخوری و اعتیاد به مواد مخدر ، تجرد و زهد ، و البته ماراتن های سخت در ورزشگاه. شما آماده هر چیزی هستید تا بدن را به دلیل برآورده نکردن خواسته های خود تنبیه کنید ، زیرا شما نمی توانید آنچه را که واقعاً می خواهید بیان کنید. این نخ نازک اضطراب در امتداد الگوی رگهای دست شما کشیده می شود و رازی را در خود پنهان می کند که می خواهید با نگه داشتن لبه چاقو به آن برسید ، اضطراب به سرعت در زیر نگاه شما به دیگری ذوب می شود ، پشت شما می رود و کج می شود به خواب بروید ، آن را در دستان خود بگیرید و فشار دهید ، باعث ایجاد تنش باورنکردنی می شود که از بین نمی رود ، رها نمی شود ، اضطراب باعث می شود در جهت رفع تنش ، در افراد ، در اشیاء ، در موقعیت هایی که تلاش می کنید ، نگاه کنید. برای اینکه با مالیدن خود به تسکین طولانی مدت برسید ، خارش در پوست نورودرماتیت رخنه می کند ، پرده های محرمانه را می شکافد ، خراشیده و خراشیده می شود ، تراشیده می شود ، خود را صیقل می دهد ، مالش می دهد ، برش می دهد ، سیل می زند و دوباره برش می دهد ، مالش ، کره ، اما نوازش نکنید ، سکته نکنید ، بوسه نزنید ، بدن می لرزد و ناله می کند ، مفصل جیغ می زند ، کمر شکسته می شود ، شکم پر است ، بدن به جای شما صحبت می کند ، فریاد می زند ، شما را مجبور به اعتراف می کند و شما او را به خاطر این مجازات می کنید نافرمانی ، زیرا شما به او اجازه ندادید که حقیقت را در مورد خودش بگوید نباید از خودت مهمتر باشی ، نور خورشید در ابرو و چشم می تپد ، مشت ها روی دنده های شما راه می روند ، ضربه ، ضربه ، ضربه بعد از ضربه ، روی خود بیاندازید ، کف تاتامی سخت ، یک قطره عرق روی ستون فقرات می ریزد ، برس ها در امتداد میله بار کشیده شده ، در عرق سرد ریخته می شود ، مفاصل بی حس می شوند ، انعطاف پذیری خود را از دست می دهند ، خستگی مرگبار پس از کار سخت در محل کار ، خواسته ها سرکوب و فراموش می شوند ، آنها به اندازه یک مسافر در کشوری ناآشنا خطرناک هستند ، اضطراب در همه جا ، یک سوزن و یک بطری را نمی توان تسلط داد ، هیچ کلمه ای برای توقف وجود ندارد و تصویر با یک ضربه انگشت ناپدید نمی شود ، در اینجا شما آرام آرام ، با صدای بلند و با عصبانیت ، این قدم های ملایم را در راهروهای سکوت ذوب می کنید ، این آه بلند ، بندهای بسته شده یکدیگر را در یک گره حافظه در آغوش می گیرند ، آنها در هم تنیده شما را در حال حرکت نگه می دارند و نمی دانید چرا چیزی می خواهید ، اگرچه کمی اندوهگین و ناراحت ناخن های خود را می جوید ، گوشی را فشار می دهید در دستان خود ، بدون توقف ، بدون آرامش ، در چشمان دیگری خیره شوید ، در حالی که چشم ها ، ذهن ، بدن ، کنترل و قدرت خود را در یک چشم دارید. بطری تنبیه ، شما می خواهید بدن هوس شما را برآورده کند و احساس لطف را برای شما به ارمغان بیاورد ، اما فقط به شما زمزمه می کند که هرگز نگفته اید دقیقاً از آن چه می خواهید ، به چه چیزی احتیاج دارید ، و آنچه می ترسید با صدای بلند بیان کنید. هنگامی که قدرت شما به پایان می رسد ، بدن خود را به دیگری اعتماد می کنید ، آن را در میان جمعیت پیدا می کنید و خود را به آن می سپارید ، او می داند در این شرایط چگونه باشد ، او همه چیز را برای شما آماده می کند ، مصونیت ، حرکات خشن ، حرکات سفت و سخت. دید خط صاف پشت سر ، او دستان خود را می زند ، و شما مانند یک شکل گفتار یخ می زنید ، او با شما مانند یک وسیله داخلی رفتار می کند ، که در حال حاضر شما خواهید بود ، مجازات به شکل زندگی معمول افراد غیر ارادی ، صادقانه او ظاهر می شود میل حفظ شده و فراموش شده است

تا زمانهای بهتر

توصیه شده: