توهم انتخاب یا نحوه عملکرد EGO چگونه کار می کند

فهرست مطالب:

تصویری: توهم انتخاب یا نحوه عملکرد EGO چگونه کار می کند

تصویری: توهم انتخاب یا نحوه عملکرد EGO چگونه کار می کند
تصویری: Шпатлевка стен и потолка. З способа. Какой самый быстрый? 2024, ممکن است
توهم انتخاب یا نحوه عملکرد EGO چگونه کار می کند
توهم انتخاب یا نحوه عملکرد EGO چگونه کار می کند
Anonim

در این متن ، من برخی از افکار خود را در مورد ویژگی های عملکرد من در نظریه خود به اشتراک می گذارم

ابتدا بیایید اصطلاحات را تعریف کنیم. خودپنداره یک مفهوم خاص است گشتالت درمانی … خود مترادف مفهوم خود در بازنمایی روانکاوی نیست - این یک هسته اساسی نیست که نتیجه شناسایی اولیه است ، بلکه فرایند تصاحب آنها است. خود ساختار خود را دارد ، که ثابت نیست ، اما فقط در فرآیند تماس بوجود می آید ، بنابراین بهتر است درباره عملکردهای خود صحبت کنیم تا درباره اجزای آن. خود مجموعه ای از فرایندهایی است که تماس بین بدن و محیط را تضمین می کند. این شیوه منحصر به فرد تعامل فرد با محیط اطراف خود است ، که در حال حاضر اینجا و اکنون قصد و فراگیری او را تعیین می کند ، خروجی فراتر از محدوده فردیت و تمایل به کسب تجربه جدید را مشخص می کند.

خود شامل توابع زیر است. تابع Id مسئول تجلی جسمانی است. ما می دانیم که هرگونه پدیده ذهنی در بدن شروع می شود ، فرد در جریان مداوم احساسات بدنی غیرمتمایز غوطه ور می شود ، که بعداً شکل نیاز شکل می گیرد. شخصیت تجربه واحد دریافت شده توسط عملکرد را متصل می کند شناسه ، به تصویری منسجم و نتیجه آن ، یعنی هویت کمابیش یکپارچه تبدیل می شود. در اینجا ما نه تنها تقابل دوتایی مشهور بین قطب احساسی و حسی و قطب شناختی را مشاهده می کنیم. از طریق روابط شناسه و شخصیت روشن می شود که هر اتفاقی که افتاده نمی تواند به عنوان یک تجربه جذب شود و برای هر چیزی که می تواند به تجربه تبدیل شود گشودگی وجود ندارد. یعنی این دو عملکرد قادر به تأثیر متقابل هستند.

مرموزترین این تثلیث عملکرد است نفس … در مفهوم سنتی ، آن را به عنوان عملکرد انتخاب یا تصمیم گیری در مورد خوب و بد ، یعنی شناسایی و عدم شناسایی مداوم آن دسته از اشیاء محیطی که برای برآوردن نیاز Id مناسب هستند ، درک می کنیم. به عبارت دیگر ، سوژه در محیط خود با استفاده از عملکرد Ego هدایت می شود ، که نوعی پیکان قطب نما است که در جهت درست نشان می دهد. علاوه بر این ، اگر پیکان قطب نما همیشه به سمت شمال باشد ، در قطب نمای ذهنی ، که یک انتخاب آگاهانه را انجام می دهد ، شمال می تواند هر کجا باشد. به عبارت دیگر ، یک انتخاب آگاهانه از همیشه کافی و به علاوه نهایی نیست.

این درک عملکرد نفس به عنوان مقایسه مداوم نیاز با آنچه جهان برای ارائه مناسب ترین پاسخ از تنوع آن ارائه می دهد ، برای توصیف تصمیمات ساده مناسب است - امروز از کدام فنجان می نوشم: قرمز نه ، سیاه ، زرد بله - اما مطلقا برای چیزی پیچیده تر مناسب نیست ، به ویژه هنگامی که صحبت از یک وضعیت عصبی می شود. یعنی انتخابی که باید دو گرایش متضاد را در نظر بگیرد ، که یکی از آنها ، ناخودآگاه است. در نتیجه ، ما می توانیم وضعیتی را مشاهده کنیم که یک انتخاب آگاهانه نه تنها رضایت را به همراه ندارد ، بلکه منبع رنج روانی نیز می باشد ، زیرا انتخاب آگاهانه به معنای حمایت از آن نیست.

بنابراین در اینجا می خواهم به یک نکته کوچک اما مهم اشاره کنم. نفس این یک تابع انتخاب نیست ، این یک تابع تشخیص انتخابی است که قبلاً در روده انجام شده است شناسه … به عبارت دیگر ، انتخاب همیشه به طور ناخودآگاه انجام می شود. همانطور که آگاهی از نیاز در پایان مرحله پیش تماس برقرار می شود ، انتخاب نیز قبل از شروع عملکرد انجام می شود. نفس … که در واقع ، یا به شما این امکان را می دهد که بدانید این انتخاب چگونه انجام شده است یا در بدترین حالت ، یک انتخاب جدید ارائه می دهد که به نیاز فوری مربوط نمی شود. ما آنچه را که می خواهیم انتخاب نمی کنیم ، اما متوجه می شویم که از قبل می خواهیم.

برای نشان دادن این ایده می توان از یک آزمایش فکری ساده استفاده کرد. همه ما حداقل یکبار در طول زندگی خود یک سکه انداخته ایم تا در شرایطی با ارزش برابر انتخاب کنیم. اگر دوباره تلاش کنیم ، برخی از ما کمی آزردگی و تسکین غیر منطقی را تجربه کردیم. مثال مشهور دیگر مقاومت است. در مقاومت ، توجیه آگاهانه مهم نیست ، بلکه اجتناب از آگاهی از برخی فرایندهای مهمتر است.

اکثر انتخاب های دشوار ناخودآگاه انجام می شوند ، اما این انتخاب معتبر تلقی می شود ، زیرا با یک مدل آگاهانه که تصمیم اصلی را مخدوش می کند تکمیل می شود. اگر همه انتخابها آگاهانه بودند ، مدل نوروز نمی توانست عملکرد تنظیم کننده خود را انجام دهد. بنابراین ، عملکرد Ego به احتمال زیاد تصمیم می گیرد که با انتخابی که قبلاً انجام شده است چه کند.

این نظر وجود دارد که آزادی یک ضرورت آگاهانه است. من می گویم آزادی زمانی یک ضرورت نهایی است که من نتوانم این گونه باشم که هستم. آزادی حالت طبیعی است که مجبور می شوید خود را تغییر ندهید. در مورد انتخاب نیز همینطور است. انتخاب نمی تواند دلخواه باشد ، و اگر چنین شد ، این یک انتخاب نیست ، بلکه یک فریب ، اجتناب از انتخابی است که صورت نگرفته است. برای انتخاب ، لازم است که موضوع توسط میل جذب شود و فقط یک مخاطب این میل وجود داشته باشد. همه چیز دیگر یک توهم انتخاب است ، شمارش گزینه های به همان اندازه بی تفاوت برای اجتناب از ملاقات با خود.

گشتالت درمانی با ضعف در عملکرد خودکار عمل می کند ، که از یک سو قابل پیش بینی می شود و وقتی مسئولیت انتخاب را به عهده می گیرد ، از سوی دیگر ، بیش از حد متکبر می شود. عملکرد Ego می تواند خودانگیختگی تماس را به تکرار کنترل شده کاهش دهد و در این مرحله امکان انتخاب از بین می رود. سپس عملکرد Ego باید تجزیه و بارگیری شود.

توصیه شده: