خاتمه کیفیت رابطه

تصویری: خاتمه کیفیت رابطه

تصویری: خاتمه کیفیت رابطه
تصویری: كيف تكتب خاتمة موضوع التعبير وتحصل على الدرجة النهائية - ذاكرلي عربي 2024, ممکن است
خاتمه کیفیت رابطه
خاتمه کیفیت رابطه
Anonim

"بابا! من عاشق دختر هستم ، او مرا دوست ندارد. باید چکار کنم؟". و آیا می دانید پادشاه انگلیس چه پاسخی به من داد؟ "چیکار کنم پسر؟ عذاب کشیدن!" گریگوری گورین "Kin IV"

رابطه ناقص آن چیزی است که ما از گذشته تا به امروز با خود می بریم و آن را به آینده خود منتقل می کنیم. یک رابطه ناقص فرایندی است که باید طی شود ، نتیجه گیری کنید و طیف وسیعی از احساسات خود را بپذیرید. چه چیزی مانع این روند می شود؟ چرا باید احساسات خود را تجربه کنید؟ و روانشناسان پایان با کیفیت رابطه را چه می نامند؟

در درمان گشتالت ، مفهوم "تماس" وجود دارد. هر نیاز ارضا شده دارای یک تماس کامل (وضعیت تکمیل شده) در زیر آن است. ساده ترین راه برای توضیح این امر با یک مثال روزمره است. گرسنه هستید و به یخچال می روید (مرحله تماس - پیش تماس) ، آن را باز کنید و غذا را برای خود انتخاب کنید. فرض کنید سالاد را برمی دارید ، بیرون می آورید و می خورید (مرحله تماس). پس از آن ، احساس رضایت و سیری (پس از قرار گرفتن در معرض) را احساس کردید. برای شما ، این وضعیت کاملاً تمام می شود. اگر برای مثال به یخچال رفتید و نظر خود را عوض کردید یا سالاد نخوردید زیرا سیر شده اید ، این وضعیت را نیز می توان کامل نامید ، بنابراین احساس گرسنگی نمی کنید و در نهایت نیاز شما برطرف شد.. هر عملی اگر احساسی نباشد کامل تلقی می شود.

در رابطه بین دو نفر ، همه چیز دقیقاً یکسان اتفاق می افتد. اما به ندرت کسی تمام مراحل یک رابطه را به طور کامل طی می کند و پایان این رابطه را تجربه می کند. احساساتی (عصبانیت ، گناه ، کینه ، نفرت) که مستلزم خروج است با شخص باقی می ماند ، سرکوب می شود و سپس به روابط دیگر منتقل می شود ، به ویژه اگر فرد بلافاصله برای ترک دومی وارد روابط دیگری شود. با داشتن احساسات حل نشده ، در سطح عاطفی بالا گیر می کند و مقدار زیادی انرژی صرف این کار می کند. و احساسات در هیچ جا ناپدید نمی شوند و همچنان به تخریب شخص از درون ادامه می دهند. برای احساس راحتی بیشتر ، او مکانیسم های محافظتی را در برابر احساسات منفی گذشته خود "اختراع" می کند. بگذارید یک مثال واقعی برای شما بیاورم. مرد جوان پس از 5 سال رابطه با یک دختر از هم پاشید. اگرچه صحبت های زیادی در مورد جدایی آنها وجود داشت ، اما پس از جدایی ، مرد جوان همچنان درد داشت و او هر روز شروع به "جان بخشیدن" به خود می کرد و می گفت "من خوب هستم". وقتی با این مرد صحبت کردم ، او به من گفت که عملاً معتقد است که همه چیز در رابطه با معشوق برای او "گذشت". اما در واقعیت ، ممکن است اینطور نباشد. انکار احساسات ، تفکر مثبت ، تغییر به فعالیتهای خارجی در زندگی و سایر روابط بسیار مثر نیست ، زیرا در هیچ یک از این گزینه ها فرد تجربه زندگی در روابط و احساسات خود را در آنها تجربه نمی کند.

یک مثال دیگر. زن 38 ساله شش ماه پیش از شوهرش طلاق گرفت و با او رابطه برقرار کرد و صمیمیت جسمانی را در آنها حفظ کرد ، که این امر رابطه آنها را از نظر احساسی بیشتر تقویت می کند. چنین روابط همسران سابق امکان روابط جدید را نفی می کند ، زیرا بدون "رها کردن" به طور کامل و کاملاً یک رابطه ، ایجاد روابط دیگر غیرممکن است. ما نمی توانیم زندگی مضاعفی داشته باشیم ، جایی که ، از یک سو ، با شکایات آنها رابطه گذشته داریم و از سوی دیگر ، یک رابطه جدید. برای مورد جدید باید فضای آزاد داشته باشید.

شرایطی وجود دارد که شخص به طور ناگهانی رابطه را ترک می کند (مهم نیست که این اتفاق به تقصیر خود او رخ دهد یا به تقصیر شریک زندگی) ، و او وقت ندارد بفهمد چه اتفاقی می افتد. بنابراین ، تجزیه موقعیت ناتمام و همان احساسات ناتمام را با خود به همراه می آورد. در جدایی ، افراد از خداحافظی ، توضیحات اجتناب می کنند و این تکمیل شرایط را بیشتر پیچیده می کند.

با احساسات زنده نشده چه کنیم؟ اولین کاری که باید انجام دهید آگاهی از آنهاست. بدون هل دادن آنها به درون خود بپذیرید. نه انکار ، نه مذمت. برای زندگی با این احساس از دست دادن که در زندگی بود.راهی برای رهایی از این احساسات پیدا کنید ، نامه ای برای همسر سابق خود بنویسید ، دفتر خاطرات خود را نگه دارید ، با عزیزان خود صحبت کنید ، از یک روانشناس کمک بگیرید. برای ایجاد رابطه با شخص دیگری در اسرع وقت تلاش نکنید ، در جستجوی "نجات دهنده" در مشکلات و درد خود در او نباشید. برای پایان دادن به رابطه به اندازه زمانی که نیاز دارید به خود اختصاص دهید. غیرممکن است که خودتان را مجبور کنید که رابطه را سریعتر به پایان برسانید یا فقط 2 هفته به خودتان فرصت دهید تا آن را کامل کنید.

در ابتدا ، ما در مورد سه مرحله رابطه صحبت کردیم که گذراندن آنها برای هر فرد مهم است. مرحله چهارم روابط نیز وجود دارد ، بگذارید آن را نتیجه گیری بنامیم. این مرحله را می توان پایان کیفی رابطه نیز نامید. اگر در زندگی خود رابطه ای ناتمام با کسی دارید ، می توانید این تمرین مفید را انجام دهید.

یک تمرین. برای تجزیه و تحلیل روابط گذشته خود ، باید به سوالات زیر پاسخ دهید:

چی شد؟

این چه احساساتی را برانگیخت؟

این چگونه بر زندگی من تأثیر گذاشته است؟

من چه هزینه ای برای این رابطه پرداختم؟

چه چیزی در آنها نگفته ام ، چه نکرده ام؟

کدام یک از اینها را می گویم یا کامل می کنم و کدام دیگر برای من مهم نیست؟

من در این رابطه چه شریکی بودم؟

چه انتظاری از دیگری داشتید ، چه چیزی را در این رابطه قرار دادید؟

در آینده به چه روابطی نیاز دارم و کدام روابط برای من غیرقابل قبول است؟

به خاطر چه چیزی از شریک سابقم قدردانی می کنم؟

با پاسخ به س questionsالات مربوط به شریک زندگی ، شخص تجربه ارزشمندی را جذب می کند که به او کمک می کند در آینده در روابط دیگر اشتباهات گذشته را انجام ندهد. این تجربه می تواند متعاقباً بر روابط او با شریک دیگر ، بر درک او از شخص دیگر تأثیر بگذارد. یک گزارش عمیق می تواند منجر به دیدگاه جدیدی در مورد آنچه اتفاق افتاده و درک مفصلی از رابطه شود. موفق باشید در سفر خود به سوی آگاهی و دستاوردهای با کیفیت!

توصیه شده: