مامان + پدر = رابطه جنسی و هیچ فرزندی

فهرست مطالب:

تصویری: مامان + پدر = رابطه جنسی و هیچ فرزندی

تصویری: مامان + پدر = رابطه جنسی و هیچ فرزندی
تصویری: در نو جوانی مهاجرت و ایجاد رابطه جنسی و ترک تحصیل و شاهد دعواهای پدر و مادر و خیانت پدر 2024, ممکن است
مامان + پدر = رابطه جنسی و هیچ فرزندی
مامان + پدر = رابطه جنسی و هیچ فرزندی
Anonim

چقدر به رابطه زن و شوهر بستگی دارد

و حتی از این که آیا آنها توانستند دوستی ، گرمی یا حداقل برخی از روابط عادی را حفظ کنند. و از اینکه آیا آنها یک زن و شوهر هستند ، عاشقان

عجیب به نظر می رسد ، اما این واقعیت نه تنها آب و هوای سالم یا ناسالم را در خانواده تعیین می کند ، بلکه عامل تعیین کننده ای در تعدادی از علائم روان تنی در کودکان است. تمایلات جنسی بزرگسالان ، "ریخته شده در میدان" ، که به بزرگسال دیگر هدایت نمی شود ، کودک را مجبور می کند که در پاسخ به آن پاسخ دهد. و از آنجا که نمی تواند مانند یک کودک بزرگسال "پاسخ" دهد ، با اندام دیگری ، به عنوان مثال ، پوست پاسخ می دهد. پوست به طور کلی اندامی است که مرز بدن ما است و اگر مرزهای کودک نقض شود ، اختلالات پوستی می توانند این را نشان دهند. دست ها و پاهای خارش دار ، متورم ، متورم ، قرمز شده ، به ویژه در قسمت داخلی ران ها ، می تواند نشانه نقض مرزهای کودک باشد. او مجبور است به جنسیت بزرگسالان پاسخ دهد. بزرگسالان اغلب و متراکم چنین لحظاتی را "کوتاه نمی کنند". یک مادر می تواند با یک کودک بخوابد (و این دختر یا پسر زیاد مهم نیست) ، او می تواند نیمه برهنه یا کاملاً برهنه در آپارتمان قدم بزند ، به او اجازه دهد به حمامش برود. پدر دخترش را در آغوش می گیرد و او را به بدن برهنه اش فشار می دهد. و حتی ممکن است همه اینها نباشد ، بزرگسالان را می توان با تمام دکمه ها بست ، اما چیزی وجود دارد که نمی توان آن را بست یا پنهان کرد - جنسیت بزرگسالان. و اگر به بزرگسالان دیگر هدایت نشود ، اگر متمرکز نباشد ، در داخل زن و شوهر جمع نشده باشد ، بلکه به سادگی در این زمینه حرکت کند ، کودکان به آن پاسخ می دهند. برخی با پوست ، برخی با بینی دائمی گرفتگی شده ، برخی با التهاب مداوم نازوفارنکس ، برخی با آسم ، برخی با روان رنجوری - به عنوان مثال ، تمایل به شستن و پاکسازی مداوم خود.

در مورد آن چه باید کرد؟ - منطقی خواهید پرسید.

بیش از همه ، به مرزها احترام بگذارید

هر کس تختخواب خاص خود ، فضای خود ، قلمرو خود ، حق خود برای صمیمیت را دارد. کارهایی که معمولاً مردم پشت درهای بسته انجام می دهند باید در آنجا اتفاق بیفتد. لباس خود را در حضور غریبه ها عوض نمی کنید ، اینطور است؟ و پیش دوستان شوهرش با شورت راه برود؟ چرا در حمام را نمی بندید؟ من خانواده ای را می شناختم که مدت زیادی اصلاً در حمام نداشتند.

در حالت ایده آل ، درهای اتاق خواب والدین باید همیشه بسته شود ، در حالت ناقص - حداقل در شب.

من می توانم فریادهای عصبانی برخی از رفقا را بشنوم: "صبر کن! اما ما غریبه نیستیم! ما یک خانواده هستیم!"

شما و شوهر یا همسرتان - بله. کاری که می توانید با شریک جنسی خود انجام دهید قطعاً با یک کودک قابل انجام نیست. اینها سطوح مختلف روابط و مرزها هستند.

من زنی را می شناسم که مدام برای تغییر محل خانواده جمع می شد ، می توانست سوتین خود را درآورد و با سینه های برهنه جلوی پسران بزرگسال خود بایستد و با اشتیاق ارتباط برقرار کند. او از لحظه شیردهی به آنها همیشه این کار را انجام می داد. در درک او ، هیچ چیز تغییر نکرده است - آنها پسران کوچک او باقی مانده اند. "این ها فرزندان من هستند! چه اشکالی دارد!؟"

تمایلات جنسی چنین چیزی است ، شما نمی دانید کجا عکس خواهد گرفت. شاید چنین باشد - در رفتار محارمی ناخودآگاه. در چنین رفتاری ، وقتی یک فرد بالغ ، بدون اینکه متوجه آن باشد ، فرزند خود را اغوا می کند.

احساس مرزهای صمیمیت یک چیز بسیار مهم است. مرزهای خود شما ، مرزهای طرف مقابل و مرزهای صمیمیت زوجین. اگر با محدودیت های خود مهارت دارید ، پذیرفتن حق شخص مقابل در فضای شخصی و درک اینکه مرزهای صمیمیت زوج شما در کجا قرار دارد ، بسیار آسان تر است و آنها را از دیگران و بیش از همه از فرزندان جدا می کند.

کودکانی که در خانواده هایی بزرگ می شوند که مرزها به طور مزمن نقض شده است ، در جایی که رفتار نامحسوس جنسیتی از سوی والدین آنها وجود داشته است ، می توانند تبدیل به والدینی جدا شوند.در ترس از "این" در دوران کودکی ، از ترس عدم برخورد با جنسیت خود ، حفظ نکردن محدودیت ها ، آنها از ترس اینکه بار دیگر کودک را لمس کنند ، به ویژه کودک جنس مخالف ، بین خود و فرزندان دیوار نفوذ ناپذیری ایجاد می کنند. حقیقت این است که کودکان فقط به لمس نیاز دارند ، آنها به لطافت ، عشق ، گرما نیاز دارند. کودکانی که با یک بزرگسال مهربان و مراقب تماس فیزیکی نمی گیرند به اندازه کودکانی که مرزهای آنها نقض شده است ، رنج می برند. یک فرد بالغ ملزم به داشتن حس ظریف از مرزهای صمیمیت خود و مرزهای صمیمیت کودک است.

مهم است که به یاد داشته باشید که بدن کودک قلمرو شخصی او است و نه دارایی والدینش

این کشور مستقل او است. و دستکاری بدن ، به ویژه نفوذ به بدن (مانند تنقیه و تزریق) ناخودآگاه به عنوان سوء استفاده جنسی تلقی می شود. دفعه بعد که درمان کودک را انجام می دهید ، به این موضوع فکر کنید ، شاید راههای ملایم تری برای نجات او وجود داشته باشد ، که می توانید بدون خشونت انجام دهید.

با مرزهای صمیمیت یک فرد ، همیشه برای ما دشوار بوده است.

تا کنون ، توالت های معمولی در مدارس وجود دارند ؛ در یک دانشگاه جدی ، من یک توالت بدون در را مشاهده کردم. در مدرسه ای که کوچکترین دختر من در آن تحصیل می کند ، دختران و پسران برای تربیت بدنی با هم در یک کلاس لباس می پوشند. من آن لحظه را فراموش نمی کنم که ما دانش آموزان مدارس شوروی برای معاینه پزشکی به ورزشگاه رفتیم و همه دختران برهنه تا کمر در صف ارتوپد ایستادند. مرزهای صمیمیت در اینجا چیست …

بر اساس نتایج تحقیقات روانشناسی: آسیب زا ترین چیزی که برای زندانیان وجود دارد زندان نیست ، بلکه سلب حق صمیمیت است. اگر تصمیم دارید یک "دفتر باز" را سازماندهی کنید ، جایی که کارمندان آرنج تا آرنج می نشینند ، اگر نه سخت تر.

یک فرد نه تنها در یک فضای عمومی ، بلکه در یک خانواده نیز به محدودیت نیاز دارد

من تعجب های یک پدر خانواده را به یاد می آورم: «من از بستن در خانه متنفرم! اگر ما یک خانواده هستیم ، همه درها باید باز باشند!"

هر فرد باید فضایی داشته باشد که بتواند بازنشسته شود و هیچ کس حق دخالت در آن را نداشته باشد - این حق او برای صمیمیت ، به دنیای خود ، قلمرو خود است ، جایی که احساس آرامش و محافظت می کند. و این تصمیم اوست - آیا به شما اجازه ورود به آنجا را می دهد یا نه. اگر کودکی توانایی قفل کردن اتاق خود را با کلید داشته باشد ، لازم نیست ساعت ها در توالت یا حمام بنشیند ، او می تواند در اتاق خود احساس آرامش کند.

و شما خودتان جایی غیر از توالت دارید ، جایی که هیچ کس شما را اذیت نمی کند؟

همزمان با مرزهای شخصی ، مرزهای زن و شوهر وجود دارد ، جایی که افراد دیگر اجازه ورود ندارند ، و بچه ها به طور کلی ممنوع هستند. کودکان جایی در زمینه رابطه جنسی ندارند.

اینها مرزهای سرزمینی واقعی هستند - اتاق خود ، درهای بسته ، نگرانی برای حفظ حریم خصوصی خود. (در بسیاری از خانواده ها ، اتاق خواب والدین یک "سالن" یا "اتاق نشیمن" یا حتی یک اتاق پیاده روی است که در ندارد.)

و مرزهای "مجازی" - هنگامی که جنسیت یک فرد بالغ متوجه شریک جنسی او است و نه کودک.

این احتمالاً سخت ترین قسمت از همه است.

اگر با مرزهای واقعی بیشتر و کمتر مشخص است ، این بدان معناست که تحت کنترل است و کافی است تعدادی از قوانین را رعایت کنید و همه چیز خوب است ، یعنی چیزهایی که نمی توانند زیر لباس پنهان شوند و نمی توانند حصار کشیده شوند با درها جنسیت خودش است

و خدا را شکر که آن را دارید. س Anotherال دیگر این است که جنسیت یک فرد بالغ باید به فرد بالغ دیگری معطوف شود ، و اگر این فرد بزرگسال آنجا نباشد ، بیقرار می شتابد و به کودک وابسته می شود. او توسط کودک "تجلیل" می شود. ناخودآگاه "تجلیل می کند". بله ، و احتمالاً درک آنچه اتفاق می افتد برای شما چندان آسان نیست ، اگرچه برخی هنوز در لمس و نوازش کودک هیجان یا "چیزی اشتباه" را احساس می کنند ، که باعث می شود بزرگسالان احساس ناراحتی کنند. مشکل این است که اگر مرد یا زن شی جنسی نداشته باشند ، به دلایلی حتی همسر در حال حاضر نباشد ، پس جنسیت "به میدان می ریزد" و خطاب به کودک است.طیف وسیعی از اختلالات روان تنی بر این اساس در کودکان رخ می دهد ، چه برسد به بروز آسیب های روانی مرتبط با نقض مرزها. به نظر می رسد که کودک مورد تجاوز قرار نمی گیرد ، مرزهای بدن او مورد تجاوز قرار نمی گیرد و آسیب مرتبط با استفاده جنسی ظاهر می شود. بنابراین ، برای اینکه کودک خود را به یک شریک جنسی تبدیل نکنید ، تمام جنسیت خود را به بزرگسال دیگری بسپارید.

واضح است که یک زن فقط رابطه جنسی با همسر خود را رها نمی کند یا زندگی خود را به گونه ای بسازد که هیچ مردی در آن حضور نداشته باشد ، اما این موضوعی برای گفتگوی دیگر است.

در حال حاضر مهم است که یک چیز را درک کنیم - وقتی روابط بین پدر و مادر در یک خانواده بهبود می یابد ، هنگامی که شور و شوق در یک زن و شوهر بوجود می آید و بیدار می شود ، هنگامی که مرزهای یک عاشقانه عاشقانه بوجود می آید ، همه از این امر سود می برند و بیشتر از همه کودکان

کودکان دیگر بار جنسی والدین را تحمل نمی کنند. و در جایی که اصلاً به آن احتیاج ندارند ، هیجان زده شوند. بدن آنها دیگر صدای عشق بزرگسالان را نمی شنود.

من نقطه های شانه شده روی بازوهای دختری ده ساله را مشاهده کردم که بلافاصله بعد از اینکه مادر و پدر به یاد آوردند که آنها زن و شوهر هستند ، روشن می شوند و شبی سرشار از شور و عشق را سپری کردند. و چگونه پسربچه ای 6 ساله دستشویی اجباری خود را پس از اینکه مادرش شروع به خوابیدن در رختخواب خود کرد و از راه رفتن در آپارتمان تنها با شلوارک خودداری کرد.

توصیه شده: