قاتلان روانی محبت آمیز

تصویری: قاتلان روانی محبت آمیز

تصویری: قاتلان روانی محبت آمیز
تصویری: با بزرگترین قاتل سریالی آشنا شوید 2024, ممکن است
قاتلان روانی محبت آمیز
قاتلان روانی محبت آمیز
Anonim

قاتلان محبت پدیده هایی هستند که مورد توجه قرار نمی گیرند ، اما عواقب مخربی را در پی دارند ، اگر نگوییم فاجعه بار. به عنوان نمونه های زندگی ، می توان از علاقه به برنزه شدن در برابر آفتاب (با توسعه بعدی سرطان پوست) نام برد. یا نوشیدن الکل در هوای سرد. الکل در مسافت کوتاهی گرم می شود ، اما در طولانی مدت (به دلیل گشاد شدن عروق پوست و از دست دادن گرما) خطر مرگ را افزایش می دهد. خوب ، نسخه کلاسیک هپاتیت C است ، که در آن بیماری در دو مرحله اول خود را نشان نمی دهد. اما در آینده منجر به مرگ کبد و کل ارگانیسم می شود.

روانشناسی نیز قاتلان محبت خود را دارد. بیایید امروز در مورد آنها صحبت کنیم.

Image
Image

میل و عادت برای واکنش سریع ، سریع

رتبه 5 در این رتبه بندی ذهنی ، من به رفتار واکنشی می دهم. ماهیت رفتار واکنشی به این واقعیت خلاصه می شود که شخص آگاهانه سرعت واکنش را ارزیابی می کند و ناخودآگاه تلاش می کند تا همیشه در سریع ترین زمان ممکن واکنش نشان دهد. به نظر می رسد ، خوب ، چه چیزی می تواند در اینجا بد باشد؟ پاسخ سریع ، نتایج سریع … از سوی دیگر ، این استراتژی منجر به:

- عادت به واکنش سریع ، بدون تردید ، اغلب فعالانه (به عنوان مثال ، قبل از پایان گوش دادن به س startال ، شروع به پاسخگویی می کنید) ؛

- عادت واکنش کلیشه ای ، زیرا در غیر این صورت واکنش سریع به سادگی غیر واقعی است (کلمات انگل ها کلیشه ها را نشان می دهند ، بیش از حد قضاوت های ارزشی کلی در گفتار ، به عنوان مثال ، "وحشتناک" ، "احساس بدی دارم" ، "نمی توانم دیگر "،" برای من بسیار سخت است "و غیره) ؛

- عادت واکنش نشان دادن به همه چیز ، و در نتیجه ، کنترل بیش از حد ؛

- عادت این است که هر اتفاقی که می افتد را با هزینه خود بپذیرید ، تا هیچ رویداد مهمی را بدون پاسخ خود رها نکنید

نتیجه: رفتار کلیشه ای ، کنترل بیش از حد ، اضطراب زمینه ای ، روابط عصبی با در نظر گرفتن تمام مشکلات شریک زندگی یا دیگران = روان رنجوری ، OCD.

Image
Image

رفتار اجتنابی

مکان چهارم که به رفتارهای اجتنابی اختصاص می دهم. اصل آن به یک استراتژی ساده برای اجتناب از مسئولیت ، خطرات و مشکلات عاطفی خلاصه می شود. به این معنا که این استراتژی از شما دعوت می کند درگیر مشاغلی که تنش ، اضطراب ، ریسک ، مشکل ، خطا ، شکست ، محکومیت ، رقابت ، آسیب یا درگیری در آن امکان پذیر است ، مشارکت نکنید. علائم این رفتار عبارتند از:

- افکار خودکار محتوای مزاحم به سبک "و اگر" ، "اگر خواهد شد" ، "و اگر من نتوانم …" ، "و اگر در این و آن بدتر شود …" ؛

- ارزیابی منفی هر رفتاری که با رفتار فعلی متفاوت باشد (حتی اگر رفتار فعلی به هیچ کاری خلاصه نشود) ؛

نتیجه: مزمن بودن هر گونه مشکل روانی = اختلال هراس ، آگورافوبیا ، تردیدهای آسیب شناختی ، تعلل و روابط عصبی. افسردگی نیز بسیار محتمل است.

Image
Image

وظایف

تعهدات توسط همه و همه خوانده می شود. و به دلیل توانایی آنها در تمرکز بر اراده شما در زمینه پیروی از نسخه های اجتماعی ، می توان با خیال راحت رتبه 3 را در رتبه بندی به آنها داد. یعنی تعهدات محدودیت های طبیعی هستند ، چارچوبی برای شما و خواسته های شما. قاب هایی که فقط به این دلیل کار می کنند که در سر شما چکش خورده اند ، کار می کنند ، نه به این دلیل که برای شما مفید هستند. به عنوان مثال ، "شما باید احساسات خود را کنترل کنید" ، "شما باید قوی باشید" ، "شما نباید در اشتباه باشید" ، "شما باید موفق باشید" یا "شما باید یک فرد خوب باشید". در پشت زیبایی بیرونی هجا ، در واقع مکانیسم های تنبیهی وجود دارد که باعث می شود:

- شرم ، گناه ، خود شکنی در نقض مقررات اجتماعی (یا حتی هنگام بررسی احتمال چنین تخلفی)

- خستگی عاطفی به دلیل نیاز مداوم برای نظارت بر همه شرایط احتمالی که در آن نسخه های اجتماعی نقض می شوند.

- کاهش انگیزه برای تحقق خواسته ها و نیازهای خود

نتیجه: محدودیت شدید رفتار ، احساس گناه ، کاهش انگیزه ، روان رنجوری و افسردگی.

Image
Image

ارتباط با مشکلات

و این در حال حاضر رتبه دوم جامد در رتبه بندی است. عادت این که خود را با رویدادهای زندگی ، افراد و مشکلات عاطفی خود مرتبط کنید ، آفت واقعی یک فرد مضطرب یا افسرده است. ماهیت تفکر مرتبط (که نباید آن را با مفاهیم کاملاً مفید اشتباه گرفت) به این واقعیت خلاصه می شود که به نظر می رسد شما در زمینه احساسات ، افکار و احساسات غرق می شوید بدون اینکه سعی کنید از بیرون به اتفاقات نگاه کنید و یا به نحوی عمل کنید. در جهت تغییر حالت شما در نتیجه ، شما فکر می کنید ، خود را غرق می کنید ، بازگو می کنید ، بحث می کنید ، شک دارید ، سر و صدا دارید. شما از خود س questionsالاتی مانند "چه مشکلی دارم" ، "چرا با من است" ، "چرا برای من اینقدر بد است" ، "همه اینها به چه چیزی می تواند منجر شود" ، "اگر نتوانم تحمل کنم چه اتفاقی می افتد همه”… و باد کنید ، باد کنید ، خود را باد کنید … تفکر مرتبط دقیقاً 2 نتیجه دارد:

- اوج تجزیه و تحلیل تجربیات آنها تا حد اشتیاق (این به ویژه در اضطراب ، عصبانیت و گناه آشکار می شود) ؛

- گرسنگی رفتاری به خاطر تجربیات = آویزان شدن طولانی مدت بر تجربیات احساسی آنها

نتیجه: روان رنجوری عصبی و افسردگی

Image
Image

از خود و رفتار خود انتقاد کنید

در ارزیابی خود و رفتارتان می توان به اولین جایگاه محکم در این رتبه بندی رسید. ماهیت این پدیده در زمینه از دست دادن درک خود از خود به عنوان یک فرد کامل و خودکفا است که می تواند به خواسته های خود برسد و در عین حال به افراد دیگر احترام بگذارد. انتقاد از خود به معنای خروج از دنیای ایده آل سازی ها و از دست دادن توانایی ایجاد انگیزه برای تغییرات مثبت است. این انتقاد با یک نگرش "معقول" و "عینی" نسبت به خود پوشانده شده است. انتقاد به شما "کمک" می کند:

- توجه کامل به "کاستی ها" ، "اشتباهات" ، "شکست ها" ، "مشکلات" ، "کاستی ها" آنها ؛

- جریان بلورین انرژی منفی را به سمت خود هدایت کنید

نتیجه: روان رنجوری های بالینی و افسردگی بالینی

با دامپزشک در انتهای تونل

خوشبختانه هر یک از این قاتلان روانی محبت آمیز پادزهر بسیار خاصی دارند.

برای واکنش فوری ، این بازتاب نیازهای شما است. برای رفتار اجتنابی ، این یک رفتار پیشگیرانه است که بر اساس آگاهی از آنچه در حال حاضر می توانم انجام می شود. برای تعهدات - تشکیل مجموعه ای از ارزش های خود. برای تفکر مرتبط ، تفکیک. و برای تفکر منفی - توانایی ارزیابی مثبت خود.

یعنی ، می توانید هر یک از مشکلات توصیف شده را جداگانه و یکباره خلاص کنید. نکته اصلی این است که شروع کنید …

توصیه شده: