دلایل ارتباط با سابق

فهرست مطالب:

تصویری: دلایل ارتباط با سابق

تصویری: دلایل ارتباط با سابق
تصویری: کار درستیه به رابطه قبلی یا عشق سابق برگردیم؟/ بانک حاشیه 2024, ممکن است
دلایل ارتباط با سابق
دلایل ارتباط با سابق
Anonim

اغلب اتفاق می افتد که پس از جدایی این زوج ، ارتباط خود را به این شکل حفظ می کنند. روابط بعد از فینال روابط بسیار دشواری است و با ایجاد اتحادیه جدید در زندگی یکی از شرکا دخالت می کند.

در بیشتر موارد ، جدایی یک فرایند دشوار است. شریک رها شده استرس شدیدی را تجربه می کند - این ضربه ای است به عزت نفس و تغییر در شیوه زندگی و از دست دادن یکی از عزیزان. در یک زن و شوهر ، یکی می خواهد رابطه را پایان دهد ، و دیگری سخت است. این به این دلیل است که هر فرد فرایندهای فیزیولوژیکی و روانی خود را دارد. سرعت آنها برای هر فرد متفاوت است. این رابطه با توافق متقابل پایان می یابد ، یا زمانی که در ابتدا جرقه ای بین زن و مرد وجود نداشت ، یا زمانی که لحظات سخت زیادی گذشت که بر هر دو تأثیر می گذارد. و بنابراین ، جدایی برای یکی از زوجین درد آور است ، زیرا حتی اندورفین ها ، که بر وضعیت عاشق شدن تأثیر می گذارد ، با نرخ های مختلف ته نشین می شوند. شخصی ، پس از 2 هفته ، عشق زندگی خود را فراموش کرده و برای ماجراهای عاشقانه جدیدی آماده است ، و شخصی حتی 3 سال برای عقل خود کافی نیست. مشکل زمانی خوانده می شود که یکی قبلاً احساسات را احساس کرده است ، و دیگری فقط طعم خود را چشیده است. و اگر یکی از شرکا با رفتار اعتیادآور نیز وجود داشته باشد ، این فقط وضعیت را تشدید می کند. معلوم می شود که عشق برای مدت طولانی از بین رفته است ، اما او نمی تواند زندگی خود را بدون دیگری تصور کند. برای او تنهایی غیرقابل تحمل است. او شروع به چسبیدن می کند ، نه به این دلیل که دوست دارد ، بلکه به این دلیل است که از تنهایی می ترسد و نمی خواهد مشکلاتش را خودش حل کند.

تصویر
تصویر

اغلب اتفاق می افتد که شخصی برای خانواده دیگری عزیمت می کند ، او قبلاً بچه هایی در آنجا دارد ، برای سالمندی مشترک برنامه ریزی می کند ، اما هنوز هم ، به بهانه ای دیگر ، در خانواده قدیمی ظاهر می شود ، نه از موقعیت پدر بچه ها ، اما یک مرد انگیزه ای که آنها را وادار به این کار می کند ، حفاظت از قلمرو خودشان است. در واقع ، او نمی خواهد شخص دیگری جای او را بگیرد. مانند سگی در آخور - من خودم در مورد آن صحبت نمی کنم و آن را به دیگری نمی دهم. یک راه بسیار زشت برای جلوگیری از خوشحالی دیگری.

دخترها هم این کار را می کنند. او مرد را دوست نداشت - او او را اذیت کرد ، او از او خسته شده بود ، از او جدا شد ، فراموش کرد. سپس ، به محض اینکه او شروع به ایجاد یک رابطه جدید کرد که در آن می تواند خوشبخت باشد ، رابطه قبلی همان جا است - با چمدان هایش برگشت. اما او عاشق این مرد نیست. او تازه فهمید که چیزی که به آن احتیاج نداشت ناگهان برای کسی مفید واقع شد و می خواهد همه چیز را خودش برگرداند. یک موقعیت کاملاً اختصاصی. او رابطه اولیه را ناراحت می کند و سپس ، وقتی حوصله اش سر می رود ، به همان سرعت که ظاهر می شود ناپدید می شود. این می تواند بارها اتفاق بیفتد. علاوه بر این ، شریکی که او را رها نمی کند مانند یک سادیست عمل می کند. او حتی ممکن است از این واقعیت که دیگری عذاب می کشد ، کمی لذت ببرد. او علایق خود را دنبال می کند ، حتی گاهی به انگیزه های خود پی نمی برد ، بلکه تکانشی عمل می کند.

تصویر
تصویر

برای رها کردن شریک اشتباه ، باید مقدار مشخصی اشراف داشته باشید. برخی از مردم صادقانه دچار سردرگمی هستند - چرا قطع می شود ، اگر این زوج راه خاصی را با هم طی کرده اند ، اگر آنها افراد نزدیکی هستند - دیگر عاشق نیستند ، بلکه مانند خواهر و برادر یا همکلاسی ها هستند. آنها قبلاً آنقدر خون از یکدیگر نوشیده اند که یک به دو دارند.

با این حال ، این سال پیش می آید که شریک جدید در این گروه غیر قابل درک خانواده و همسایه چه احساسی خواهد داشت؟

اگر مردی می گوید: "من مخالف سابق شما نیستم ، با سلامتی خود صحبت کنید. من به حق شما نسبت به گذشته احترام می گذارم و می تواند به دیدار ما بیاید. "سپس او انتظار دارد که همان کارت مشروح را در مورد سابقش دریافت کند و با آرامش با آنها ارتباط برقرار کند ، بدون احساس پشیمانی و نگاه های ملامت آمیز از شور و شوق جدید. یک دختر سالم از نظر روانی باید از این موقعیت مطلع شود زیرا:

  • شریک برای مسئولیت پذیری آماده نیست ، بنابراین مانند عصای اصلی به سابق تکیه می کند و در این صورت شریک زندگی را به آنها باز می گرداند ، یا خودش برمی گردد.
  • آماده نیست آنچه را که یک زن نیاز دارد به او بدهد.
  • شاید در گذشته چیزی روشن تر و محکم تر وجود داشته است.

مردی که تصمیم می گیرد زندگی خود را با یک زن بسازد ، اصلاً نمی خواهد به گذشته او بپردازد. او از همسر سابقش نگران است و به همین دلیل است که او مطلقاً نمی خواهد چهره این شبح گذشته در افق ظاهر شود. این منجر به این واقعیت می شود که او خود را مقایسه کرده و رقابت می کند. بنابراین ، بزرگترین اشتباه در یک رابطه این است که جزئیات مربوط به همسر سابق خود را به یکدیگر بگویید.

واضح است که همه می خواهند قلب شریک فعلی اش 100٪ متعلق به او باشد. اما تجربیات و تجربیات همه زندگی ، ساختار هستی را تشکیل می دهند و هر چقدر هم که بخواهیم ، نمی توانیم قطعه ای را از آن بیرون بیاوریم و به آن برسیم تا آن را بیرون بیندازیم. زندگی های گذشته ما در ما ثبت می شود ، در بدن ثبت می شود ، بر آگاهی و ضمیر ناخودآگاه تأثیر می گذارد و در روابط بعدی ، همه چیز پنهان می تواند خود را در قالب واکنش هایی نشان دهد که با موقعیت مطابقت ندارد. بسیار دشوار است که خود را کاملاً به یک نفر بسپارید. این امر برای مدتی امکان پذیر است ، در حالی که هورمون های عشق در حال بازی هستند. اما اگر مدت زیادی طول بکشد ، مردم می میرند. در این دوره ، آنها نمی خوابند ، غذا نمی خورند ، ظهور و سرخوشی را احساس می کنند ، اما زمان می گذرد ، و شروع به توجه به دنیای اطراف خود می کنند. اگرچه ، در حالت ایده آل ، البته ، گذشته باید گذشته باشد و باید آزاد شود. او را به زمان حال نکشید ، در غیر این صورت می توانید گیر کنید. وقتی 30 ساله هستید ، بی معنی است که نگران مردی باشید که شما را ترک کرده و قبلاً یک خانواده جدید و سه فرزند ایجاد کرده است. نباید بنشینید ، منتظر بمانید و امیدوار باشید که او کار نخواهد کرد و او می آید. البته این امر در مورد مردان نیز صدق می کند. قابل درک است که نوروفیزیولوژی عشق به گونه ای طراحی شده است که ما بیشتر آنچه را که از دست می دهیم دوست داریم. به نظر می رسید که به زن نیازی نیست و ناگهان شخص دیگری ظاهر شد که او را مجذوب خود کرد. برگشت و رفت. به محض اینکه او را دید ، بلافاصله اهمیت بیشتری برای او قائل می شود. یک فرد سالم می فهمد که علاقه او ناشی از ارزش واقعی شریک زندگی نیست ، بلکه ناشی از موقعیت است و آگاهانه تصمیم می گیرد که شریک زندگی خود را رها کند. اما اگر فردی سال ها به چیزی عشق بورزد و امیدوار باشد ، این دیگر یک پاسخ استاندارد به استرس نیست. این در حال حاضر یک پناهگاه ذهنی است ، که او از آن برای ایجاد روابط جدید استفاده نمی کند زیرا ترس قوی وجود دارد. یک فرد زندگی در گذشته را انتخاب می کند و امیدوار است تا در اینجا و اکنون زندگی نکند ، چیز جدیدی را امتحان نکند. دون ژوانیسم نیز پیامد ضربه است. یک شخص آماده نیست کسی را به روح خود وارد کند ، او درد بسیار زیادی دارد ، که نمی تواند با آن کنار بیاید.

تصویر
تصویر

چگونه می توان همسر سابق خود را رها کرد؟

اگر عشق وجود داشته باشد ، و شریک زندگی را ترک کند ، تجربیات در قدرت آنها بسیار شبیه تجربه از دست دادن (مرگ یکی از عزیزان) است. انتشار در چند مرحله انجام می شود:

  1. شوکه شدن. با شنیدن خواسته شریک زندگی ، فرد دچار استرس روحی شدیدی می شود ، "رعد و برق" در بدن می گذرد ، ادراک تیز می شود ، جهان در حرکت آهسته شروع به حرکت می کند و هزاران فکر در سر و صدا جمع می شوند. او قادر به ارزیابی انتقادی آنچه در حال رخ دادن است نیست.
  2. نفی. "من باور نمی کنم" ، "نمی شود" ، "من در مورد آن خواب دیدم". یک شخص در نوعی حماقت است.
  3. عصبانیت وقتی شخصی می فهمد آنچه برایش اتفاق می افتد ، تنها عکس العمل عادی خشم است زیرا تصویر معمول او از جهان مختل می شود. اما خشم احساسی است که مورد تأیید جامعه نیست. ما تربیت شده ایم که مهربان ، درک کننده و پذیرنده باشیم. بنابراین ، درک و تصدیق این احساس می تواند بسیار دشوار باشد. یک فرد می تواند از شریک خود ، از سرنوشت ، از خدا ، که رنج را مجاز است عصبانی شود. این مرحله بسیار مهم است ، به لطف آن امکان جدایی ذهنی وجود دارد و در نتیجه ، پایان رابطه. اگر فردی نتواند عصبانی شود ، در احساس گناه یا کینه گرفتار می شود و نمی تواند شریک خود را رها کند.
  4. چانه زدن. بسیاری از زنان دوست دارند به سراغ انواع مادربزرگ های فالگیر بروند و طلسم عشق کنند ، و مردان یک مسابقه ترتیب می دهند ، سعی می کنند همه چیز را مرتب کنند یا به هر قیمتی جلب رضایت می کنند.در این مرحله ، یک فرد می تواند برای خود توهم ایجاد کند که این یک رابطه خاص بود و فرصتی برای بازگشت آنها در آینده وجود دارد.
  5. افسردگی. یک شخص متوجه می شود که نمی تواند چیزی را تغییر دهد ، و بنابراین وارد یک منفی منفی می شود. او با درد خود روبرو می شود. بزرگ ، تیز ، ناگهانی و قریب به اتفاق است. در این مرحله بسیار مهم است که به خودتان اجازه دهید غصه بخورید ، گریه کنید و این فقدان را دوباره زنده کنید. اما قوانین آداب معاشرت جامعه ما نیز اجازه نمی دهد که در آن با عزت زندگی کنیم. نشان دادن درد و اشک به غریبه ها پذیرفته نیست و تنها حمایتی که دیگران می توانند انجام دهند این است که بگویید "فراموشش کن!" ، "همه چیز خوب می شود!". آنها این کار را انجام می دهند زیرا خودشان گیج هستند و نمی دانند چگونه از دیگری حمایت کنند. و این درد در اعماق وجود کمین کرده و باعث بیماریهای مزمن مانند بیماری قلبی یا سرطان می شود.
  6. فرزندخواندگی رسیدن به این مرحله آسان نیست. مردم از این تصور که دردشان بی پایان خواهد بود بسیار می ترسند و از آن فرار می کنند. اما این کار را نکنید. یک زخم عاطفی همانند یک جراحت جسمی بهبود می یابد - ابتدا خون جریان می یابد ، سپس پوسته ایجاد می شود ، سپس زخم ایجاد می شود و با گذشت زمان می تواند بدون ردیابی ناپدید شود. اما اگر شخصی از درخواست کمک از متخصص بترسد ، ممکن است زخم او شروع به ترشح کند ، این باعث ناراحتی زیادی برای فرد و محیط اطراف او می شود. مشکل این است که زخم های روانی قابل مشاهده نیستند و معمولاً درمان نمی شوند.

گاهی اوقات اتفاق می افتد که شخصی در یکی از این مراحل گیر می کند و سپس کل منابع زندگی خود را در قالب زمان ، احساسات و پول صرف گذشته می کند. اگر این اتفاق برای شما افتاد ، تمرین "انتقال عشق" را به شما پیشنهاد می کنم.

هنگامی که شما به شدت می خواهید شخصی را بازگردانید ، به این معنی است که این شخص به یک ارزش فوق العاده تبدیل شده است ، یک ایده ثابت. شما باید این شخص را مانند یک تصویر تصور کنید و سپس خود را به جای او قرار دهید. درک این نکته بسیار مهم است که چقدر می خواهید به دیگری بدهید ، باید به خودتان بدهید. و معلوم می شود که به محض اینکه فرد شروع به رفتار دقیق با خود ، با علاقه و مراقبت می کند ، پلاستیک بدن او تغییر می کند ، صداش ذوب می شود ، شانه هایش ذوب می شوند و بلافاصله جنس مخالف توجه می کند.

اغلب اتفاق می افتد که بدون تکمیل یک رابطه قدیمی ، شخصی یک رابطه جدید را شروع می کند. "گوه مانند گوه بیرون می افتد" یک مکانیسم جبران کننده است. یک فرد تصمیم می گیرد که درد خود را رها کند و برای خروج از بن بستی که در آن افتاد ، وارد رابطه جدیدی می شود. به طرق مختلف اتفاق می افتد. گاهی اوقات یک رابطه جدید زمانی می تواند قدرت شفابخشی داشته باشد که فرد آسیب دیده بفهمد که رابطه جدید زمان حال است. اما این نیز اتفاق می افتد که افراد آسیب دیده (این بیشتر در مردان مشخص می شود) از یک شریک جدید به عنوان روان درمانگر برای تأیید ارزش ، نیاز ، توانایی پرداخت و دریافت مراقبت ، توجه و گرما استفاده می کند. او خون آشام می شود زیرا مقدار زیادی می گیرد ، اما در عوض چیزی برای دادن ندارد. در برخی موارد ، این روابط پایان می یابد ، زیرا شریک بهبود یافته تصمیم می گیرد زندگی خود را به تنهایی بسازد. نجات غریق به ندرت به رابطه پایان می دهد. او این توهم را دوست دارد که وقتی نجات یافته شفا می یابد ، از او تشکر کند. به دست آوردن عشق از این طریق یک رفتار عادی برای اوست.

بعداً در مقاله ام ، چند داستان از زندگی دوستان و مشتریانم را در قالب س tellالات بیان خواهم کرد. نکات هم برای خانم ها و هم برای آقایانی که در موقعیت های مشابه قرار می گیرند مناسب است.

اگر دختری برای تعریف مرزهای خود با همسر سابق خود ارتباط برقرار کند و ضعف خود را نشان ندهد ، چه می شود؟

اگر دختری همچنان با سابق خود ارتباط برقرار کند و پسر آسیب دیده باشد ، بارها می گوید که آن را دوست ندارد و شرایط تغییر نمی کند ، می توان با اطمینان گفت که زن قوانین را در این جفت تعیین می کند. او سبک رابطه را تعیین می کند و او نیز از او پیروی می کند. این موقعیت برای یک مرد بسیار مضر است. شما نباید او را متقاعد کنید که رابطه را رها کند ، زیرا هرچه کلمات بیشتر در این جهت باشد ، نفس و غرور او بیشتر می شود و او بیشتر و بیشتر نگران می شود.با انجام این کار ، او او را تحریک می کند و ، همانطور که می گوید ، می گوید - "اگر ناگهان چیزی پیش آمد ، من کسی را دارم که به آنجا بروم." او ارزش خود را دستکاری می کند در این شرایط ، ارزش انجام معکوس را دارد - یک حرکت کاملا متقارن. سپس ، هنگامی که او می خواهد او با او به جایی برود ، باید گفت که آشنایان او به جلسه ای دعوت می شوند که سابقش در آنجا خواهد بود ، و او نمی تواند امتناع کند زیرا برای کار او مهم است. و همانطور که او می آید بیایید - با همان روحیه. اگر او با چهره ای ترش آمد و گفت - "خوب ، آیا به آن رسیده اید؟ حالا من هم به سابق می روم! " - تاثیری نخواهد داشت. و اگر با شادی به دویدن بیاید ، می گوید - "اوه عزیزم ، من خیلی خوشحالم!" او گونه او را می بوسد ، برمی گردد و به رختخواب می رود - این یک سیگنال بسیار هشدار دهنده خواهد بود. چرا؟ چون معلوم می شود او سابق هم دارد. و سپس وضعیت یکنواخت می شود. و بنابراین معلوم می شود که او مدام فرار می کند ، و او با او تماس می گیرد. خودتان باید کمی پشت خود را نشان دهید.

اگر دختر دائماً همسر سابق شما را به خاطر می آورد و به گذشته می پردازد چه می شود؟

ممکن است 2 دلیل برای این وجود داشته باشد. یا این دختر مستعد کنترل بیش از حد است و می خواهد تمام فضا را برای خود خرد کند. یا چیزی در این روابط از دست می دهد و به این دلیل رفتار می کند که بسیار نگران است. دلیل این است که او خود را دوست ندارد ، عزت نفس پایینی دارد و به نظر می رسد دوست داشتن او دشوار است. وقتی صحبت از سابق می شود ، این ارواح از گذشته برای او زیبا تر ، جذاب تر و جذاب تر به نظر می رسند.

در اینجا می توانید چندین گزینه را توصیه کنید:

  1. عشق ورزیدن بیشتر به یک دختر به معنای تعریف و تمجید ، بیشتر در آغوش گرفتن برای رفع گرسنگی او است. اما ممکن است معلوم شود که این یک بشکه بدون ته است.
  2. پیشنهاد همکاری با روانشناس را بدهید.

اگر دختری دائماً درباره سابق خود صحبت کند ، چه می شود؟

در این شرایط ، بسیار خوب است که آینه را نگاه کنید - یعنی مدام از او بپرسید - "به من بگو ، رفتار سابق تو در این شرایط چگونه خواهد بود؟" "من نمی دانم چه باید بکنم ، اما سابق شما چه می کنند؟" و به طور کلی ، او را به این طریق "ترول" کنید تا از این کار خسته شود. اگرچه این خطر وجود دارد که مرد خیلی زودتر از آن خسته شود.

اگر بفهمید سابق شما اکنون به موفقیت بزرگی دست یافته است - او پول و فرصت های زیادی دارد ، و حالا شما آرنج های خود را گاز می گیرید ، زیرا شانس خود را برای یک زندگی زیبا از دست داده اید؟

در اینجا نباید خیلی ناراحت باشید زیرا موفقیت یک مرد و دستاوردهای اجتماعی او در زندگی تا حد زیادی بستگی به این دارد که کدام زن در کنار او باشد. بنابراین ، س bigال بزرگ اینجاست که چقدر در جدایی از این مرد اشتباه کرده اید. به احتمال زیاد اگر رابطه را ادامه دهید ، آن پسر در جای خود می ماند. نه به این دلیل که شما بد هستید ، بلکه به خاطر تأثیرگذاری شما بر یکدیگر و سوسک های شما مانند همیشه از زندگی شما خارج می شوند. و بدین ترتیب زن دیگری یا او را به طرز ماهرانه ای به شاهکارها ترغیب کرد ، یا به طرز ماهرانه ای بر صدمات دوران کودکی او فشار آورد ، که او را به موفقیت اجتماعی رساند.

به محض این که در فیس بوک نوشتم که عروسی برگزار می شود ، همه دوست دخترهای سابق شروع به علاقه به من کردند ، اگرچه ما قبلاً ارتباط برقرار نکرده بودیم. چرا؟

از جهات مختلف ، محبوبیت اجتماعی. شبکه سازی بر اساس این واقعیت است که همه دارای همسر سابق هستند زیرا این راه خوبی برای نشان دادن موفقیت یا تماشای دیگران است. به محض انتشار خبر در مورد عروسی ، همه بلافاصله علاقه مند به نگاه به عروس شدند. اگر عروس زیبا به نظر برسد ، همه آنها بسیار ناراحت خواهند شد ، و حتی ممکن است کسی سعی کند با او رقابت کند. اگر با سلیقه شما مطابقت ندارد ، هر دوی شما ارزش خود را از دست می دهید تا تصمیم خود را برای جدایی به عنوان صحیح تأیید کنید.

تصویر
تصویر

شوهر زن دیگری دارد ، اما او نزد او نمی رود ، به زندگی در خانواده ادامه می دهد و با او ملاقات می کند. او از او خواست که برود ، اما او باقی ماند. و آن زن نیز خانواده خود را دارد

موقعیت این زن بسیار دشوار است. دیدن همه اینها با چشم خود بسیار ناامید کننده است. شوهر حضور معشوقه را انکار نمی کند. او متوجه می شود که او او را دوست ندارد ، و هر روز در خانه اش یادآوری آن را می بیند. در اینجا مسئله مسکن و این واقعیت که رقیب قصد ترک شوهر فعلی خود را ندارد ، از اهمیت تعیین کننده ای برخوردار است.و مرد بین دو داستان گیر کرده بود.

چه توصیه ای برای این زن وجود دارد؟ وظیفه اصلی او در حال حاضر تنظیم زندگی شخصی است. به احتمال زیاد اگر زنی شروع به مراقبت از خود کند و به ملاقات برود ، شوهرش ، اگر هنوز احساساتی دارد ، می ترسد که با معشوقه خود خوب نباشد و ممکن است همسر خود را از دست بدهد. بنابراین می توانید بر اساس غریزه مالک بازی کنید و سعی کنید ازدواج را نجات دهید. اگرچه این واقعیت که او رابطه خود را پنهان نمی کند نشان می دهد که او به اندازه کافی تمایل دارد که با هم زندگی نکند.

البته اگر ما روشن کنیم که چه اتفاقی می افتد ، این وضعیت می تواند بسیار سریعتر و آسانتر حل شود. اما تمرین نشان می دهد که مردم از قطعیت می ترسند ، همه از مه رضایت دارند ، که به آنها اجازه می دهد چیزی را تغییر ندهند و به نوعی خود را با آنچه هست سازگار می کنند.

ما طلاق گرفتیم اما یک فرزند مشترک داریم. او دوباره ازدواج کرد و صاحب فرزند دوم خواهد شد ، اما هر آخر هفته به فرزند ما می آید. حلقه ازدواجمان را می پوشد

او به سختی توهمی در مورد حلقه دارد. خانمها به جزئیات بسیار توجه دارند و می توانند تفاوت حلقه ازدواج خود را با حلقه جدید تشخیص دهند. به احتمال زیاد ، سابق قبل از ورود به خانه این حلقه را می زند. یک وضعیت ناخوشایند ، و شما نباید اینجا بنشینید و منتظر بمانید که چیزی برای او در آنجا پیش نیاید و او برمی گردد. شما باید روز خود را با چیزهای جالب بسازید ، نه اینکه برای رویا و تجربیات خالی وقت بگذارید. نیازی به حضور در جلسات با کودک ندارید ، بلکه باید به فکر روز خود باشید تا در مکانی متفاوت و جالب برای خود باشید. اگر در ازدواج دوم حاملگی وجود نداشت ، مرد به محض این که متوجه شد همه چیز در مورد همسر اولش خوب است و او خوشحال است ، در یک فرار سریع به عقب برمی گشت. آمارها بی امان است. از 4 مردی که می روند ، دو نفر برمی گردند و سومی رویای بازگشت دارد. تماس با او باید به حداقل برسد. او دستکاری کننده است و این واقعیت که به نظر می رسد 2 زن برای او می جنگند باعث غرور او است. توجه خود را به تثبیت وضعیت مالی و روابط جدید معطوف کنید.

آیا ممکن است او عاشق سابقش باشد و فقط مغز من را پودر کند؟

اغلب اتفاق می افتد که وقتی داریم ، از آن قدردانی نمی کنیم ، اما وقتی رابطه به پایان رسید ، و شخصی چیز جدیدی را امتحان کرد ، شکست خورد ، او شروع به ایده آل سازی شریک قبلی می کند. اما گاهی اوقات فقط ملاقات با این شخص یا به خاطر سپردن دلایلی که باعث شکست این زوج می شود ، چگونه همه چیز بلافاصله سر جای خود قرار می گیرد کافی است.

چگونه می دانید که او واقعاً احساساتی دارد؟ ارزش دارد وقتی او راجع به او صحبت می کند او را تماشا کرد. اگر چهره او زنده شود ، چشمانش برق می زند ، لبخند می زند ، اغلب نامی می خواند ، سعی می کند در مورد او صحبت کند ، در صورت لزوم ، این علائم نشان می دهد که احساساتی وجود دارد.

تکمیل رمان دوره سختی است ، هر زوج داستان شخصی خود را دارند ، اگر سوالی دارید ، خوشحال می شوم به آنها پاسخ دهم.

_

viber / votsap +380635270407.

توصیه شده: